علل ناامیدی و نحوه برخورد با آن
فهرست مطالب
چه چیزی باعث ناامیدی می شود؟
چرا گاهی اوقات مردم عصبانی می شوند؟
پاسخ در احساس ناامیدی نهفته است. احساس ناامیدی زمانی ایجاد می شود که کسی یا چیزی ما را از رسیدن یا انجام آنچه می خواهیم باز می دارد.
انسانها موجوداتی هدفمند هستند که پیوسته به دنبال برآوردن نیازها و اهداف خود هستند. برای ما عادی است که هر از گاهی احساس ناامیدی را تجربه کنیم.
اما چرا؟ هدف از ناامیدی چیست؟
ذهن ما وقتی متوجه می شود که اقدامات فعلی ما در دستیابی به اهدافمان بی تاثیر هستند، احساس ناامیدی را برای ما ارسال می کند.
بنابراین، با ایجاد احساس ناامیدی، ذهن شما به شما می گوید که از انجام کاری که انجام می دهید دست بردارید و به دنبال راه های جایگزین و موثرتر باشید.
ناامیدی به ما این امکان را میدهد که عقبنشینی کنیم، فکر کنیم و بفهمیم که چرا اقدامات فعلی ما بیاثر هستند و در عوض چه جایگزینهای ممکنی را میتوانیم بررسی کنیم.
دانشآموزی که نمیتواند برای آزمون آماده شود ممکن است ناامید شود.
پدری که نتواند فرزند گریان خود را آرام کند ممکن است دچار ناامیدی شود.
فروشنده ای که قادر به فروش نیست ممکن است در نتیجه احساس ناامیدی کند.
یک رئیس ممکن است از نگرش بی دقت کارمند خود ناامید شود.
ناامیدی و درماندگی
ناامیدی و درماندگی احساسات متفاوتی هستند. ممکن است ناامیدی به عنوان مرحله اولیه در نظر گرفته شوددرماندگی در صورتی که فرد معتقد باشد که هیچ راهی برای خروج وجود ندارد.
اگر فردی نتواند آنچه را که میخواهد انجام دهد، ممکن است احساس ناامیدی کند، اما اگر معتقد باشد کاری نمیتوان برای آن انجام داد، احساس درماندگی نیز میکند.
ناامیدی و انعطافپذیری
اگر به اندازه کافی انعطاف پذیر باشید، ممکن است در مقایسه با دیگران ناامیدی کمتری را تجربه کنید. مردم به دلیل ناامیدی غرق می شوند و اگر انعطاف پذیر نباشند احساس درماندگی و گیر افتادن می کنند. انعطاف پذیر بودن به سادگی به این معناست که باور داشته باشید که همیشه راه دیگری برای انجام یک کار وجود دارد.
بنابراین، افراد خلاق انعطاف پذیرتر هستند. اگر کسی به دلیل این که هیچ راهی برای نجات وجود ندارد احساس گیرکردگی و درماندگی کند، احساس بدی دارد. اگر ناامیدی آنها در یک دوره زمانی ادامه پیدا کند، ممکن است امید خود را از دست بدهند و افسرده شوند.
همچنین ببینید: علت اصلی کمال گراییچگونه ناامیدی می تواند منجر به خشم شود
گاهی اوقات وقتی افراد ناامید می شوند، ممکن است پرخاشگر نیز شوند. ناامیدی باعث می شود احساس بدی داشته باشیم و انرژی منفی به ما تحمیل کند. همه ما میخواهیم از نظر روانی پایدار باشیم و هر انرژی اضافی که ما را ناپایدار میکند، باید به هر طریقی آزاد کنیم.
بنابراین، وقتی به دلیل ناامیدی دچار احساسات بد می شویم، احساس می کنیم مجبور می شویم با پرخاشگری، انرژی منفی اضافی خود را روی مردم تخلیه کنیم.
چند بار با کسی رفتار پرخاشگرانه ای داشتید فقط به این دلیل که در نتیجه احساس ناامیدی عصبانی شدید؟
بازی ویدیوییمعتادان احتمالاً بلافاصله پس از یک جلسه بازی با اعضای خانواده خود و اطرافیانشان رفتار پرخاشگرانه دارند. معمولاً به این دلیل است که آنها نتوانستند در یک بازی برنده شوند یا از یک مرحله عبور کنند.
وقتی شخصی در چنین مواردی پرخاشگری نشان می دهد، احساس بهتری دارد زیرا می تواند ناامیدی خود را رها کند (از دست دادن کنترل + احساس شکست). این به آنها کمک می کند تا کنترل خود را دوباره بدست آورند و برتر به نظر برسند.
در مورد خشم نیز همینطور است. خشم نه تنها ناشی از ناامیدی بیش از حد است، بلکه زمانی که ما به هر طریقی احساس آسیب، تحقیر و رسوایی می کنیم نیز ایجاد می شود.
خشم یک حمله خشم شدید است که باعث میشود افراد اشیاء را بشکنند و دور بیندازند، به اموال آسیب بزنند و علیه دیگران خشونت کنند.
این غیرمعمول نیست که دانشآموزانی را بیابید که به دلیل حل نکردن یک مشکل سخت ناامید شدهاند، کتابها و خودکارهای خود را دور میاندازند و میزشان را میکوبند. مکانیسم اصلی خشم ساده است و با ثبات روانی فرد مرتبط است.
خشم انسان را با انرژی منفی پر می کند زیرا عصبانیت شدید را تجربه می کند و احساس می کند کنترل زندگی خود را از دست داده است. آنها با شکستن اشیا و استفاده از خشونت، انرژی اضافی خود را آزاد می کنند و حس کنترل را دوباره به دست می آورند.
در نتیجه احساس بسیار بهتر و پایداری دارند اما برای مدت کوتاهی.
احساس خشم اغلب ما را مجبور به انجام کارهایی میکند که بعداً منجر به احساس گناه میشود و در نهایت به دلیل احساس گناه و پشیمانی بدتر میشویم. تحت تأثیراین عواطف، انسان انگیزه تنها ماندن پیدا می کند و برخی حتی گریه می کنند.
همچنین ببینید: چرا رمزگشایی زبان بدن مهم استناامیدی همراه با خشم ما را پرخاشگر می کند و باعث می شود رفتارهای بسیار ابتدایی داشته باشیم.مقابله با ناامیدی
درک اینکه چرا احساس ناامیدی می کنید نیمی از کار مقابله با ناامیدی است. وقتی چیزی افراد را ناامید می کند، اغلب نمی توانند مشخص کنند که در وهله اول چه چیزی باعث ناامیدی آنها شده است. آنها فقط بدون فکر کردن به دیگران سرزنش می کنند.
آنها عیب های دیگران را پیدا می کنند تا بتوانند فرصتی برای سرزنش کردن پیدا کنند. واقعیت این است که آنها از قبل احساس بدی داشتند، حتی قبل از اینکه شروع به شلاق زدن کنند. آنها قبلاً در خلق و خوی ضعیف و پر از انرژی منفی بودند. آنها فقط به بهانه ای نیاز داشتند تا این انرژی منفی را روی یک شخص یا شیء آزاد کنند.
اگر آنها خودآگاه بودند و می فهمیدند که چه چیزی باعث ناامیدی آنها شده است، باید مراقب بودند که انرژی اضافی خود را به سمت حذف منبع خود هدایت کنند. ناامیدی یا یافتن راههای جایگزین برای رسیدن به اهدافشان.
نتیجهگیری
سرخوردگی فقط این است که ذهن شما از شما میخواهد اقدامات فعلی خود را تغییر دهید، زیرا آنها به شما کمک نمیکنند. هرازگاهی احساس ناامیدی طبیعی است، اما اگر برای مدت طولانی ادامه یابد، می تواند باعث بروز مشکلات خشم و مشکلات رابطه شود.