چگونه کسی را بخندانیم (10 تاکتیک)

 چگونه کسی را بخندانیم (10 تاکتیک)

Thomas Sullivan

خنده نه تنها بهترین دارو است، بلکه راهی عالی برای بالا بردن جایگاه خود در جامعه است. وقتی مردم را بخندانید، احساس خوبی در آنها ایجاد می کنید. این باعث می شود که آنها شما را به عنوان عضوی ارزشمند از جامعه درک کنند و عزت نفس شما افزایش یابد.

بنابراین، منطقی است که بخواهید یاد بگیرید چگونه کسی را بخندانید، به خصوص در زمان حال.

> از آنجایی که استرس این روزها به بخشی عادی از شرایط بشر تبدیل شده است، مردم به طور فزاینده ای به دنبال راه هایی برای مقابله با آن هستند. خنده یک راه سالم برای مقابله با استرس است. سلامت جسمی و روانی را بهبود می بخشد.

در این مقاله، در مورد چرایی خندیدن افراد - نظریه های پشت آن بحث خواهیم کرد و سپس به سمت تاکتیک های خاص برای خنداندن مردم خواهیم رفت. وقتی درک عمیق و نظری از خنده داشته باشید، می توانید به جای تکیه بر تاکتیک های خاص، مردم را به روش های خلاقانه خود بخندانید.

به این ترتیب، ما همچنین به طور مختصر در مورد اینکه چرا این تاکتیک ها در نور کار می کنند بحث خواهیم کرد. از نظریه ها.

نظریه های خنده

1. شوک بی ضرر

خنده تقریباً همیشه زمانی اتفاق می افتد که مردم آنچه را که من «یک شوک بی ضرر» می نامم تجربه می کنند. خنده به الگو شکنی ختم می شود. وقتی الگوی درک واقعیت را از دیگران می شکنید، انتظارات او را زیر پا می گذارید و او را شوکه می کنید. وقتی این شوک برای آنها بی ضرر باشد، می خندند.

مغز ما برای مشاهده تغییرات در الگوها تنظیم شده است. در زمان اجداد، تغییر در یک الگو معمولا به معنای بودبرتری (در مقایسه آنها خوش شانس هستند).

با این حال، آنها متوجه می شوند که انجام چنین شوخی در چنین مراحل اولیه ای که "بدبخت ها" هنوز در حال بهبود زخم های خود هستند، غیر حساس است. وقتی زمان می گذرد و دیگر «خیلی زود» نیست، به نوعی اجازه دارید آنها را مسخره کنید.

کلمات پایانی

طنز مانند هر مهارت دیگری است. اگر فکر می کنید که برخی افراد به طور طبیعی خنده دار هستند و شما اینطور نیستید، حتی سعی نمی کنید. مانند هر مهارتی، احتمالاً در ابتدا چندین بار شکست خواهید خورد قبل از اینکه در آن مهارت پیدا کنید. این یک بازی اعداد است.

شما باید خطر پرتاب جوک‌ها را به جان بخرید و در صورت سقوط آنها اذیت نشوید. یک شوخی عالی می تواند 10 شوخی بد را جبران کند، اما برای رسیدن به شوخی خوب، ابتدا باید شوخی های بد را بسازید.

تهدیدی در محیط زیست وجود داشت. صدای شکستن یک شاخه در بوته‌ها، شنیدن صدای پا و غرغر در شب، احتمالاً به این معنی است که یک شکارچی در آن نزدیکی است.

بنابراین، ما باید به اختلال در الگوهای خود توجه کنیم. چنین اتفاقات تکان دهنده ای در ما تنش ایجاد می کند و مغز ما را می ترساند. وقتی می آموزیم که چیز تکان دهنده در واقع بی ضرر است، می خندیم تا آن تنش را از بین ببریم.

2. نظریه برتری

یکی دیگر از نظریه های مرتبط با خنده که منطقی است، نظریه برتری است. بر اساس این نظریه، خنده مساوی بر بردن است. همانطور که وقتی در مسابقه پیروز می شویم فریاد می زنیم، خنده نیز راهی برای بیان پیروزی بر کسی یا چیزی است.

شوخی مانند یک بازی است. در یک بازی، این مرحله اولیه وجود دارد که در آن تنش ایجاد می شود. هر چه تنش و درگیری بیشتر باشد، بیشتر از خوشحالی فریاد می زنید.

به طور مشابه، در بسیاری از جوک ها، این مرحله اولیه وجود دارد که در آن راه اندازی یا اساس جوک گذاشته می شود. این کشش را افزایش می دهد که سپس از طریق خط پانچ از بین می رود. هر چه تنش بیشتر باشد، برای رهایی از آن تنش سخت تر می خندید.

همانطور که چارلز گرونر، نویسنده بازی طنز در کتاب خود می گوید:

«وقتی ما در چیزی شوخ طبعی می یابیم، به بدبختی، ناهنجاری، حماقت، نقص اخلاقی یا فرهنگی که ناگهان در شخص دیگری آشکار می شود، می خندیم، از زمانی که نسبت به او احساس برتری می کنیم.ما در آن لحظه بدبخت، دست و پا چلفتی، احمق، از نظر اخلاقی یا فرهنگی معیوب نیستیم.»

– چارلز آر. گرونر

در حالی که شوخی ها همه سرگرم کننده و بازی به نظر می رسند، در واقع جنبه تاریک طبیعت انسان را آشکار می کنند. طرفی از طبیعت انسان که از بدبختی دیگران خوشحال می شود و از برتری ناگهانی غرق می شود.

مردم چیزهای مختلفی را خنده دار می دانند

در حالی که برخی چیزها وجود دارد که مردم به طور کلی خنده دار می یابند، چیزهایی نیز وجود دارد. که فقط برخی افراد آن را خنده دار می دانند. برخی از جوک‌ها به سطح خاصی از هوش نیاز دارند تا افراد به دست بیاورند.

بنابراین، وقتی می‌خواهید کسی را بخندانید، به شما کمک می‌کند که بدانید او به چه نوع طنزی علاقه دارد. بسیاری از مردم آنقدر خودآگاه نیستند که به شما بگویند چه چیزهایی را خنده دار می دانند. ممکن است مجبور شوید خودتان آن را کشف کنید. شما این کار را با پرتاب انواع شوخی‌ها و دیدن پاسخ آنها انجام می‌دهید.

یک بار، یکی از دوستان خوبم یک برنامه تلویزیونی به نام South Park را به من توصیه کرد و گفت که اینطور است. خنده دار و طنز من طنز را دوست دارم، اما طنز توالتی را دوست ندارم. تعداد زیادی از دومی ها در نمایش وجود داشت، و من نمی توانستم آن را تحمل کنم. من همچنین از شوخ طبعی و بزرگسالان لذت نمی برم. منظورم این است که آن شوخی‌ها باید واقعاً خنده‌دار باشند تا خنده‌ای از من برانگیخته شود.

من بیشتر به طنز هوشمندانه و خلاقانه‌ای مانند طعنه، کنایه، جناس و طنز علاقه دارم.

نکته این است که اگر شوخی نکنید، باید خیلی بیشتر تلاش کنید تا من را بخندانیدبا نوع شوخ طبعی من مطابقت دارد.

چگونه کسی را بخندانیم

اکنون اجازه دهید به برخی از تاکتیک های خاص برای خنداندن مردم که مطابق با تئوری های خنده است نگاهی بیندازیم.

1. داستان‌های خنده‌دار

داستان‌های خنده‌دار دارای تنظیماتی هستند که تنش را ایجاد می‌کنند و یک خط پانچ که تنش را برطرف می‌کند. مهارت در تنظیم و ایجاد تنش نهفته است. هرچه در انجام این کار مؤثرتر باشید، خط پانچ شما مؤثرتر خواهد بود.

یکی از بهترین نمونه‌های تنش‌سازی مؤثری که تا به حال دیده‌ام در فیلم Cache در سال 2005 بود. کلیپ را از ابتدا تا 2 دقیقه و 22 ثانیه تماشا کنید:

تصور کنید گوینده به شکلی جادویی به سگی در خط پانچ تبدیل شده باشد. بخش "بی ضرر" "شوک بی ضرر" حذف می شد و مردم از ترس و شوک فریاد می زدند نه از خنده.

2. طعنه و کنایه

طعنه عبارت است از گفتن عکس آن چیزی که حقیقت دارد. طعنه و کنایه باید با لحن طعنه آمیز یا حالت چهره (چشم چرخان) همراه باشد تا مردم آن را درک کنند، یا به معنای واقعی کلمه برداشت می شود.

وقتی کنایه می زنید، به حماقت افراد اشاره می کنید. . این باعث می شود که شما و تماشاگران برای لحظه ای احساس برتری نسبت به موضوع کنایه کنید. بنابراین طعنه می تواند برای موضوع طعنه توهین آمیز باشد. فقط در صورتی از طعنه استفاده کنید که می‌دانید می‌توانند آن را قبول کنند یا آن را به همان اندازه سرگرم‌کننده می‌دانند.

کنایه، گفتن یا نشان دادن مردم است.چیزی که متناقض است این تضاد به طور بی ضرری به مغز ضربه می زند. در اینجا نمونه ای از کنایه وجود دارد:

3. جناس و سخنان شوخ‌آمیز

جناسی به لطیفه‌ای گفته می‌شود که از معانی مختلف یک کلمه یا یک عبارت یا این که کلمات مختلف همصدا هستند اما با معانی متفاوت استفاده می‌کنند. در اینجا چند نمونه از جناس وجود دارد:

«خواهرزاده ام مرا مچ پا صدا می کند. زانوهایش را صدا می زنم. خانواده ما یک خانواده مشترک است."

"من از طرفداران بزرگ تخته های سفید هستم. من آنها را کاملاً قابل توجه می دانم."

و در اینجا برخی از کارهای خودم هستند (بله، من به آنها افتخار می کنم):

"من ماساژ درمانگرم را اخراج می کنم زیرا او مالش می دهد. من راه اشتباهی دارم."

"مردی از من دعوت کرد تا فوتبال بازی کنم. گفتم تیراندازی بلد نیستم، پس می گذرم.»

«کشاورزی که می شناسم خیلی از پرورش میوه می ترسد. به طور جدی، او نیاز به پرورش گلابی دارد.»

در نگاه اول، جناس و سخنان شوخ به نظر می رسد که ربطی به برتری ناگهانی ندارد. اما به یاد داشته باشید، تئوری برتری طنز می‌گوید زمانی که احساس برتری نسبت به کسی یا چیزی می‌کنیم، ما می‌خندیم. ابتدا، زمینه‌ای برای جناس فراهم می‌شود تا زمینه را فراهم کند و تنش ایجاد کند. گاهی اوقات خود کلمه یا عبارتی که در جناس به کار می رود تنش در ذهن شما ایجاد می کند زیرا معانی متعددی دارد.

وقتی متوجه می شوید که پانتر عمدا موقعیت دو معنایی را ایجاد کرده است، تنش از بین می رود و خنده به راه می افتد.

4.کم بیان ها

شما با کوچکتر جلوه دادن چیزهای بزرگ یا کم اهمیت جلوه دادن چیزهای جدی، از کم بیان استفاده می کنید. این یک جلوه کمدی ایجاد می کند زیرا شما در حال شکستن الگو هستید. شما چیزهای آشنا را به شیوه ای ناآشنا ارائه می دهید.

بگویید طوفانی در منطقه شما وجود دارد و چیزی شبیه این می گویید:

"حداقل گیاهان آبیاری می شوند."

خنده دار است زیرا هیچ کس چنین بلای طبیعی را نمی بیند.

5. اغراق ها

که هذل گویی نیز نامیده می شود، برعکس کم بیان ها هستند. شما چیزی را بزرگتر از آنچه واقعا هست یا جدی تر از آنچه واقعا هست می سازید. اینها دوباره الگوهای مردم را می شکند و چیزهای آشنا را به شیوه ای ناآشنا نشان می دهند.

یک بار، مادرم با برخی از اقوام ما به پیک نیک رفت. هنگامی که آنها می خواستند غذا بخورند، عمه من و بچه هایش کیسه های بیسکویت را - بدون اینکه اول از دیگران بپرسند - گرفتند و شروع به خوردن آنها کردند.

مادرم روشی عالی برای توصیف این رفتار داشت. او گفت:

"سرهایشان را در کیسه ها گذاشته بودند." آنها سرشان را در کیسه ها نداشتند، اما گفتن آن به این شکل نشان دهنده ناامیدی شما از رفتار گاو گونه آنها است. این یک تصویر واضح و در عین حال اسفناک از رفتار در ذهن شما ترسیم می کند. شما برتر هستید و آنها پست تر. می توانید به آنها بخندید.

6. پاسخ به تماس

این پیشرفته استتکنیکی که اغلب توسط کمدین های حرفه ای استفاده می شود. شما به کسی X می گویید که زمینه مشترکی بین شما دو نفر ایجاد می کند. بعداً در مکالمه، شما به X اشاره می کنید. اشاره شما به X غیرمنتظره است و الگوی خود را به هم می زند.

وقتی مردم به فیلم ها یا نمایش هایی که تماشا کرده اند مراجعه می کنند، از طنز پاسخ به تماس استفاده می کنند.

همچنین ببینید: اثر دانینگ کروگر (توضیح داده شده)

0>بگویید نام شما جان است و با یک دوست در حال غذا خوردن هستید. آنها مقداری از غذای شما را می خواهند، و شما می گویید: "جان غذا را تقسیم نمی کند". دوست شما اگر دوستان را ندیده باشد نمی خندد.

همچنین ببینید: 10 نشانه که مادرتان از شما متنفر است

7. حقایق قابل ربط

چه چیزی جوک های قابل ربط را خنده دار می کند؟

گاهی اوقات، می توان یک اثر کمدی را صرفاً با مشاهده چیزها همانطور که هستند بدون لایه اضافی از طعنه یا کنایه به دست آورد. وقتی کسی یک حقیقت قابل ربط را به شما می گوید، می خندید زیرا قبلاً هیچ کس آن مشاهده را به زبان نیاورده است. این انتظارات شما را نقض می‌کند.

دیگران احتمالاً موقعیت‌های مشابهی را تجربه کرده‌اند، اما فکر نمی‌کنند آن را به اشتراک بگذارند یا توصیف کنند. بنابراین، صرف به اشتراک گذاری یا توصیف موقعیتی که معمولاً به اشتراک گذاشته نمی شود یا توصیف نمی شود، آن را غیرمنتظره و طنز می کند.

8. تزریق تازگی به چیزها

شما می توانید هر چیزی را با تزریق نوعی تازگی به آن خنده دار کنید. چیزی که انتظارات مخاطبان شما را نقض می کند. برای این، باید بدانید که آنها چه انتظاراتی دارند و سپس انتظارات آنها را زیر پا بگذارید.

برای انجام آن به هیچ یک از تاکتیک های ذکر شده در بالا نیاز ندارید. می توانید تزریق کنیدبه سادگی با گفتن چیزی مضحک یا غیرممکن در موقعیتی تازگی داشته باشید.

بگویید که باران شدیدی می بارد، و کسی از شما می پرسد که باران چقدر شدید است. شما می گویید:

«فکر می کنم دیدم یک کشتی با حیوانات رد می شد.»

البته از callback نیز استفاده می کند. کسانی که با داستان کتاب مقدس آشنا نیستند فقط با این پاسخ گیج می شوند.

9. انجام برداشت‌ها

وقتی برداشت‌های یک سلبریتی را انجام می‌دهید، مردم آن را خنده‌دار می‌دانند زیرا آنها فقط انتظار دارند که سلبریتی چنین رفتاری داشته باشد. وقتی کمدین‌ها روی دیگران تأثیر می‌گذارند، تمایل دارند کسانی را که از آنها تقلید می‌کنند، مسخره کنند. این یک لایه برتری به جوک اضافه می کند تا آن را خنده دارتر کند.

10. طنز بیهوده

ما نه تنها با کلمات بلکه با عمل نیز می توانیم انتظارات را زیر پا بگذاریم. اینجا جایی است که کمدی های بیهوده، جوک های عملی، مزخرفات و شوخی ها وارد می شوند. چنین چیزهای زیادی در رسانه های اجتماعی وجود دارد و به نظر می رسد مردم آن را دوست دارند.

بسیاری از طنزهای تند شامل افتادن یا لیز خوردن افراد است. . دیدن شخص دیگری در چنین موقعیتی پست باعث خنده مردم می شود و به تئوری برتری اعتماد می کند.

موارد چارلی چاپلین و فیلم های خنده دار رابین ویلیامز در این دسته از طنز قرار می گیرند.

A یادداشتی در مورد طنز خود تحقیرآمیز

شاید متوجه شده باشید که من طنز خود را تحقیر کننده در لیست بالا نیاوردم. دلیلی برای آن وجود دارد. طنز تحقیر کننده خود، یعنی طنزی که در آن شما مسخره می کنیدخودت، می تواند حیله گر باشد.

این کار به این دلیل کار می کند که شما را در موقعیتی پست قرار می دهد و باعث می شود شنونده احساس برتری کند. همچنین، مسخره کردن خود توسط افراد غیرمنتظره است.

با این حال، خطر تحقیر کردن خود این است که مردم کمتر به شما احترام می گذارند. شوخ طبعی تحقیرآمیز فقط در شرایط خاصی می تواند کارساز باشد.

در اینجا یک ماتریس ساده وجود دارد که نشان می‌دهد چه زمانی می‌توانید از طنز تحقیرکننده خود استفاده کنید و چه زمانی می‌توانید دیگران را پایین بیاورید:

همانطور که می‌بینید، طنز تحقیرآمیز تنها زمانی توصیه می‌شود که دیگران از قبل می‌دانند که شما فردی با جایگاه بالا هستید، یعنی زمانی که سطح بالایی برای شما قائل هستند. حتی ممکن است در چنین مواردی به عنوان یک ورزش متواضع یا خوب شناخته شوید.

اما، اگر در حال حاضر جایگاه بالایی ندارید، در صورت تلاش برای طنز تحقیرآمیز، در خطر از دست دادن احترام دیگران هستید. اگر در مورد جایگاه اجتماعی خود مطمئن نیستید، از طنز تحقیرآمیز خود کم استفاده کنید.

اما شما می توانید آزادانه سایر افراد با موقعیت بالا را مسخره کنید. شما چیزی برای از دست دادن ندارید. افرادی که شما آنها را مسخره می کنید کسانی هستند که مخاطبان شما به آنها حسادت می کنند و دوست دارند احساس برتری نسبت به آنها داشته باشند (معروف به افراد مشهور).

در نهایت، تا حد امکان از مسخره کردن افراد با موقعیت پایین خودداری کنید. افرادی که به نوعی فقیر، بیمار یا بدبخت هستند. شما بی احساس هستید.

اگر قربانیان زلزله اخیر را مسخره کنید، مردم می گویند: "خیلی زود!" حتی اگر به دلیل ناگهانی احساس خنده داشته باشند

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.