چرا همجنسگراها وجود دارند؟

 چرا همجنسگراها وجود دارند؟

Thomas Sullivan

چرا برخی از افراد همجنسگرا هستند؟

چرا افراد ترنس وجود دارند؟

آیا همجنسگراها به دنیا می آیند یا ساخته می شوند؟

من در یک مدرسه پسرانه درس خوانده ام و از سنین خیلی کم متوجه شدم که همه پسرهای کلاس ما از نظر مردانگی و رفتارهای مردانه شبیه هم نیستند.

در یک طرف طیف، پسران بسیار پرخاشگر، مسلط و فوق مردانه وجود داشتند. که اغلب به ورزش و قلدری کردن بچه های دیگر علاقه داشت.

سپس این گروه بزرگ، وسط منحنی زنگ، از پسران کمی کمتر مردانه وجود داشت که به شیوه ای متمدنانه تر عمل می کردند، هرچند که گاهی اوقات همان رفتارهای گروه اول را نشان می دادند.

چیزی که بیش از همه مرا مجذوب خود کرد، پسران سوم و بسیار کوچکتر از دسته پسران بود - پسرانی که مانند دختران رفتار می کردند. سه پسر از این قبیل در کلاس ما بودند و آنها راه می رفتند، صحبت می کردند و حرکت می کردند بسیار متفاوت از پسران دیگر.

به طور خاص، آنها یک راه رفتن زنانه، صدای زنانه و رفتارهای زنانه داشتند. آنها علاقه کمی به ورزش، ورزش یا درگیری فیزیکی نشان می دادند یا اصلاً علاقه نداشتند. آنها از معاشرتی ترین پسرهای کلاس ما بودند.

البته، این فقط من نبودم که متوجه تفاوت آنها شدم. پسران دیگر نیز این تفاوت را تشخیص دادند و اغلب آنها را با نامیدن "همجنس گرا" یا "دختر" اذیت می کردند. یکی از پسرهای بسیار پرخاشگر در کلاس ما حتی اعتراف کرد که چنین پسر دختری را جذاب یافته است و پیشرفت های جنسی نسبت به او انجام داده است.

ژنتیکی و هورمونیاساس همجنس گرایی

همجنس گرایی فرهنگ های انسانی را در بر می گیرد و در طول تاریخ بشر مشاهده شده است. علاوه بر این، در گونه های جانوری متعددی از پرندگان گرفته تا میمون ها یافت می شود. این نشان می‌دهد که پایه‌ای بیولوژیکی دارد.

مطالعه‌ای که در سال 1991 انجام شد نشان داد که دوقلوهای تک تخمکی (دوقلوهای همسان) به احتمال زیاد هر دو همجنس‌گرا هستند. از آنجایی که این دوقلوها ساختار ژنتیکی یکسانی دارند، نشانه قوی این بود که ویژگی همجنس‌گرایی دارای یک جزء ژنتیکی است. در کروموزوم X وجود داشته باشد که فرد فقط می تواند از مادرش به ارث ببرد. یک مطالعه در سال 1993 DNA 40 جفت از برادران همجنس را مقایسه کرد و نشان داد که 33 جفت نشانگرهای ژنتیکی مشابهی در ناحیه Xq28 کروموزوم X داشتند. میزان گرایش همجنس گرایان را در عموها و عموهای مادری آزمودنی ها نشان داد، اما در پدران و پسرعموهای آنها نه. نشانگرهای کروموزوم X و جهت گیری همجنس گرایی مردانه. 4

نقش هورمون ها در جهت گیری جنسی

شواهد قوی وجود دارد که نشان می دهد گرایش جنسی در مغز ما زمانی تنظیم می شود که هنوز در رحم هستیم. همه ما به عنوان شروع می کنیمزنان دارای مغز زنانه سپس، بسته به قرار گرفتن در معرض هورمون‌های مردانه (عمدتاً تستوسترون)، بدن و مغز ما مردانه می‌شود. توانایی فضایی و غیره.

اگر نه بدن و نه مغز مردانه نشده باشد، جنین رشد می کند تا دختر شود. اگر قرار گرفتن در معرض هورمون مردانه به میزان قابل توجهی کم باشد، جنین ممکن است تبدیل به یک ماده فوق‌العاده زنانه شود.

اگر مغز با دوزهای زیادی از تستوسترون مردانه شود، جنین به احتمال زیاد رشد می‌کند تا به یک ماده فوق‌العاده زنانه تبدیل شود. مرد مذکر دوزهای نسبتاً کمتر به معنای درجه کمتر مردانگی است.

مغز دارای دو ناحیه است - یکی مسئول جهت گیری جنسی و دیگری برای رفتارهای جنسیتی. اگر هر دو ناحیه مذکر شوند، جنین به یک مرد دگرجنس‌گرا تبدیل می‌شود.

اگر فقط ناحیه «جهت‌گیری جنسی» مردانه شود، جنین به یک مرد دگرجنس‌گرا با رفتار زنانه تبدیل می‌شود، زیرا ناحیه مغز او برای رفتارهای جنسیتی باقی می‌ماند. مونث.

به طور مشابه، اگر بدن مردانه شده باشد اما هر دو ناحیه مغز که در بالا توضیح داده شد اینطور نباشند، جنین ممکن است به یک مرد همجنسگرا (با گرایش جنسی مشابه زنان دگرجنسگرا) با رفتار زنانه تبدیل شود.

آخرین احتمال این است که بدن و ناحیه مغز مسئول جنسیت هستندرفتار هر دو مردانه است اما منطقه گرایش جنسی نیست و باعث ایجاد یک فرد همجنس گرا با بدن و رفتار مردانه می شود. به همین دلیل است که بدنسازان همجنس گرا که مهندس هم هستند وجود دارند.

همچنین ببینید: مسابقه سمی رابطه دختر مادر

این موضوع در مورد زنان نیز صادق است. آنها می توانند همزمان لزبین و زنانه باشند، حتی اگر به نظر غیرشهودی می رسد.

همچنین ببینید: پاسخ انجماد چگونه کار می کند

به نظر می رسد که مغز افراد همجنس گرا و دگرجنس گرا به طور متفاوتی سازماندهی شده است. الگوهای سازماندهی مغز بین مردان لزبین و دگرجنس گرا مشابه به نظر می رسد. مردان همجنس‌گرا به‌طور متوسط ​​در پاسخ‌های الگوی مغزی «مونث‌معمول‌تر» به نظر می‌رسند و زنان همجنس‌گرا بیشتر «مذکر معمولی» هستند. نشان می‌دهد که مردان همجنس‌گرا به روشی مشابه زنان حرکت می‌کنند و مردانی با چهره مردانه را ترجیح می‌دهند.

زنان بالغ مبتلا به هیپرپلازی مادرزادی آدرنال (CAH)، وضعیتی که در آن جنین دختر در معرض مقادیر غیرطبیعی تستوسترون قرار می‌گیرد، احتمال لزبین بودن در مقایسه با جمعیت عمومی بیشتر است. 8 این زنان همچنین رفتار بازی مردانه در دوران کودکی را نشان می دهند.

اگر در مراحل اولیه بارداری، تستوسترون توسط استرس، بیماری یا داروها سرکوب شود، شانس به دنیا آوردن پسر همجنس گرا به طور چشمگیری افزایش می یابد. بر اساس یک مطالعه آلمانی، مادران باردار که در طول جنگ جهانی دوم از استرس شدید رنج می بردند، شش برابر بیشتر احتمال داشت پسر همجنس گرا به دنیا بیاورند.

یک کلیدنشانگری که نشان می دهد یک فرد در طول رشد در معرض چه مقدار تستوسترون قرار گرفته است، نسبت اندازه انگشت اشاره به انگشت حلقه دست راست است (معروف به نسبت 2D:4D).

در مردان، انگشت حلقه درازتر است در حالی که در زنان هر دو انگشت از نظر اندازه کم و بیش مساوی هستند. اما زنان همجنس به طور متوسط ​​انگشت سبابه کوتاه تری نسبت به انگشت حلقه خود دارند. پایین به احتمال زیاد این دست متعلق به یک مرد دگرجنس گرا است.

آنچه که این نظریه هورمونی به نظر نمی رسد توضیح دهد دوجنس گرایی است. با این حال، احتمالاً یک مرحله مردانگی میانی بین حالت های کاملاً همجنس گرا (بسیار نادر) و گرایش جنسی کاملاً دگرجنس گرا (بسیار رایج) است.

منشاء ترنس گرایی

اگر بدن یک فرد مذکر اما مغز او به حدی مردانه نیست که نه تنها جذب مردها شود (آنطور که زنان هستند) بلکه فکر می کند یک زن است، این منجر به یک ترانس جنسی مرد به زن می شود. این فرد از نظر بیولوژیکی مرد است اما دارای مغز زنانه است. همین اصل برای ترنس‌جنس‌گرایان زن به مرد، یعنی بدن زن با مغز مرد، صادق است.

ناحیه ای در مغز که برای رفتار جنسی ضروری است، به نام BSTc شناخته می شود، در مردان بزرگتر از زنان است. یک مطالعه نشان داد کهتراجنسی های مرد به زن دارای BSTc به اندازه زن بودند.

یک بررسی ادبیات در سال 2016 در مورد این موضوع به این نتیجه رسید که "ترنسکشوال های درمان نشده که شروع زودهنگام ناهنجاری جنسیتی دارند (قطع بین هویت جنسیتی و جنسیت بیولوژیکی) متمایز از خود نشان می دهند. مورفولوژی مغز متفاوت از آنچه که توسط مردان و زنان دگرجنس‌گرا نشان داده می‌شود، متفاوت است." مردان ژنتیکی که در اثر تصادفات یا به دنیا آمدن بدون آلت تناسلی، در معرض تغییر جنسیت قرار گرفتند و در بزرگسالی بزرگ شدند، معمولاً جذب زنان می‌شدند. 11 همجنس‌گرا بودن یا ترنس بودن به همان اندازه «انتخاب» است.

احتمالاً حق با همکلاسی های من بود

به احتمال زیاد حداقل یکی از سه همکلاسی دخترم همجنس گرا بوده است. وقتی دیگر همکلاسی‌های من آنها را به طعنه «همجنس‌باز» صدا می‌کردند، ممکن است حق با آن‌ها باشد، زیرا مطالعات نشان می‌دهد که همجنس‌گرایان (به‌ویژه مردان) را می‌توان با دقت زیادی از روی نوع بدن و حرکتشان شناسایی کرد. نشانه تشخیص همجنسگرای قدرتمند با دقت حدود 80٪.

مراجع

  1. Bailey, J. M., Vasey, P. L., Diamond, L. M., Breedlove, S. M., Vilain, E., & Epprecht، M. (2016). گرایش جنسی، مجادله و علم. علم روانشناسی در منافع عمومی ، 17 (2)، 45-101.
  2. بیلی، جی. ام.، & پیلارد، آر سی (1991). یک مطالعه ژنتیکیاز گرایش جنسی مردانه آرشیو روانپزشکی عمومی ، 48 (12)، 1089-1096.
  3. Hamer, D. H., Hu, S., Magnuson, V. L., Hu, N., & پاتاتوچی، A. M. (1993). ارتباط بین نشانگرهای DNA در کروموزوم X و گرایش جنسی مردانه. علم-نیویورک سپس واشنگتن- ، 261 ، 321-321.
  4. سندرز، A. R.، Martin، E. R.، Beecham، G. W.، Guo، S.، Dawood، K.، Rieger، G.، … دوان، جی (2015). اسکن گسترده ژنوم ارتباط قابل توجهی را برای گرایش جنسی مردانه نشان می دهد. پزشکی روانشناسی ، 45 (7)، 1379-1388.
  5. Collaer, M. L., & هاینز، ام (1995). تفاوت های جنسی رفتاری انسان: نقش هورمون های غدد جنسی در طول رشد اولیه؟ بولتن روانشناسی ، 118 (1)، 55.
  6. Savic, I., & لیندستروم، پی (2008). PET و MRI تفاوت‌هایی را در عدم تقارن مغزی و اتصال عملکردی بین افراد همجنس‌گرا و دگرجنس‌گرا نشان می‌دهند. مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم ، 105 (27)، 9403-9408.
  7. بیلی، جی. ام.، & زوکر، کی جی (1995). رفتار نوع جنسی در دوران کودکی و جهت گیری جنسی: تحلیل مفهومی و بررسی کمی روانشناسی رشد ، 31 (1)، 43.
  8. Meyer-Bahlburg, H. F., Dolezal, C., Baker, S. W., & جدید، M. I. (2008). جهت گیری جنسی در زنان مبتلا به هیپرپلازی مادرزادی آدرنال کلاسیک یا غیرکلاسیک به عنوان تابعی از درجهافزایش آندروژن قبل از تولد بایگانی رفتار جنسی ، 37 (1)، 85-99.
  9. دانشگاه کالیفرنیا، برکلی. (2000، 30 مارس). روانشناس دانشگاه کالیفرنیا برکلی شواهدی یافته است که نشان می دهد هورمون های مردانه در رحم بر جهت گیری جنسی تأثیر می گذارد. ScienceDaily. بازیابی شده در 15 دسامبر 2017 از www.sciencedaily.com/releases/2000/03/000330094644.htm
  10. Guillamon, A., Junque, C., & گومز-گیل، ای. (2016). مروری بر وضعیت تحقیق ساختار مغز در ترنس‌جنس‌گرایی. بایگانی رفتار جنسی ، 45 (7)، 1615-1648.
  11. Reiner, W. G. (2004). رشد روانی جنسی در مردان ژنتیکی زن: تجربه اکستروفی کلواکال کلینیک های روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکای شمالی ، 13 (3)، 657-674.
  12. جانسون، ک. ال.، گیل، اس.، رایشمن، وی.، & تاسیناری، L. G. (2007). تسلیم، نوسان و تمایلات جنسی: قضاوت در مورد جهت گیری جنسی از روی حرکت بدن و مورفولوژی. مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 93 (3)، 321.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.