علت اصلی کمال گرایی

 علت اصلی کمال گرایی

Thomas Sullivan

در این مقاله، خطرات بالقوه کمال گرایی و علت اصلی آن را بررسی خواهیم کرد. ما همچنین به چند ایده در مورد چگونگی غلبه بر کمال گرایی و جنبه منفی عدم توجه به کمال خواهیم پرداخت.

کمال گرا فردی است که برای بی عیب و نقص بودن تلاش می کند. آنها استانداردهای عملکردی بسیار بالا و غیر واقعی را برای خود تعیین می کنند. یک کمال گرا می خواهد کارها را به طور کامل انجام دهد و هر چیزی کمتر از کامل یا تقریباً کامل باشد به عنوان یک شکست و توهین تلقی می شود.

در حالی که ممکن است کمال گرایی یک ویژگی شخصیتی خوب به نظر برسد، اما اغلب بیشتر ضرر دارد تا مفید.

مضرات کمال گرایی

از آنجایی که یک کمال گرا اهداف و استانداردهای عملکردی بسیار بالا و دست نیافتنی تعیین می کند، معمولاً شکست می خورند و این باعث از بین رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس او می شود.

این به این دلیل است که طبق تفکر آنها، نرسیدن به آن استانداردها به معنای شکست یا بازنده بودن آنهاست. بنابراین، وقتی اشتباه می کنند احساس شرمندگی می کنند.

یک کمال گرا ممکن است به حدی از اشتباه اجتناب کند که فقط برای فرار از تحقیر تصوری خود، هیچ چیز جدیدی را امتحان نکند. بنابراین، یک کمال گرا شانس زیادی برای به تعویق انداختن کار دارد.

شما می توانید زندانی را ببینید که کمال گراها در آن زندگی می کنند. هر بار که یک کمال گرا کاری کمتر از کامل انجام می دهد، سطح اعتماد به نفس او پایین می آید. و از آنجایی که این کاهش سطح اعتماد به نفس برای آنها بسیار دردناک است، از انجام کارها می ترسندبه طور ناقص.

بنابراین تنها راهی که آنها باید اعتماد به نفس خود را حفظ کنند این است که چیزهایی را انجام ندهند.

همچنین، کمال گرایان ممکن است بارها و بارها همان کار را انجام دهند. آنها ممکن است برای انجام کارهایی که معمولاً زمان کمتری می‌برند، زمان زیادی طول بکشد، زیرا می‌خواهند به سطح کمال مورد انتظار خود برسند.

همچنین ببینید: شهود در مقابل غریزه: تفاوت چیست؟

کسی که فکر می‌کند هرگز نباید اشتباه کند، همیشه به بهترین شکل ممکن ظاهر می‌شود، یا همیشه آن را به دست می‌آورد. بالاترین نمرات، در صورت شکست در انجام این کارها، آسیب شدیدی به نفس خود متحمل می شوند. بهترین راه برای شناسایی افراد کمال گرا این است که ببینید آیا شکست های خود را بیش از حد شخصی می دانند یا خیر.

تلاش برای کامل بودن می تواند باعث ناامیدی و استرس زیادی شود.

حقارت، علت اصلی کمال گرایی

فردی تنها در صورتی می خواهد که کامل به نظر برسد که در درون خود به نوعی احساس حقارت کند. فقط به خاطر پنهان کردن عیوب درک شده خود، دیواری از کمال گرایی دور خود می سازند. با کامل به نظر رسیدن، فکر می‌کنند دیگران نمی‌توانند به عیب‌های آنها توجه کنند.

برای مثال، فردی که فاقد مهارت‌های اجتماعی است ممکن است سعی کند در شغل خود به کمال برسد. به این ترتیب، آنها می توانند برای خود و دیگران (در ذهن خود) توجیه کنند که چرا زندگی اجتماعی ندارند. آنها خود را متقاعد می کنند که از آنجایی که در کاری که انجام می دهند عالی هستند و این کار تمام وقت آنها را می گیرد، زندگی اجتماعی ندارند.

اگر در شغل خود کامل نبودند، باید این واقعیت را بپذیرند. که فاقد اجتماعی هستندمهارت ها و این ممکن است به نفس آنها آسیب برساند. بنابراین، در این مورد، کمال‌گرایی به‌عنوان مکانیزم دفاعی از خود استفاده شد.

همچنین ببینید: فهرست تاکتیک های دستکاری عاطفی

این فرد در صورت شکست در حرفه‌اش، پریشانی روانی فوق‌العاده‌ای را تجربه خواهد کرد. چنین رویدادی دیوار کمال گرایی آنها را با خاک یکسان می کند.

کمال گرایی نیز می تواند به دلیل شکست ایجاد شود. اغلب به تجارب آسیب زا در دوران کودکی مربوط می شود.

وقتی کودکی نمی تواند کاری را به طور کامل انجام دهد و به خاطر آن مورد انتقاد قرار می گیرد یا باعث می شود احساس بی لیاقتی کند، ممکن است نیاز به انجام کارها به طور کامل پیدا کند. او در سنین پایین می‌آموزد که انجام کارها به طور عالی راهی برای جلب رضایت دیگران و اجتناب از انتقاد است.

وقتی در بزرگسالی در انجام کارها به‌خوبی شکست می‌خورند، «بی لیاقتی» قدیمی‌شان را به یاد می‌آورند. و آنها احساس بدی دارند.

کمال گرایی در مقابل تلاش برای برتری

درست مانند یک کمال گرا، افرادی که برای برتری تلاش می کنند اهداف بالایی برای خود تعیین می کنند، اما بر خلاف یک کمال گرا، اگر احساس حقارت نمی کنند آنها بارها و بارها کوتاه می آیند.

این به این دلیل است که فردی که برای برتری تلاش می کند اما نه کمال، می داند که اشتباهات بخشی اجتناب ناپذیر از شرایط انسانی است.

آنها می دانند که اشتباه کردن اشکالی ندارد. و این که هرگز در هیچ چیزی نمی توان به کمال رسید- همیشه جا برای پیشرفت وجود دارد.

آنها به جای تمرکز بر کمال، بر عالی بودن تمرکز می کنند و به طور مداوم استانداردهای آنچه را بالا می برند بالا می برند.تعالی برای آنها معنی دارد.

غلبه بر کمال گرایی

غلبه بر کمال گرایی تنها به منظور رهایی از این باور غلط است که "انسان ها هرگز نباید اشتباه کنند".

اگر کمال گرا هستید، شما احتمالاً الگوهایی دارید که به نظر شما عالی هستند. شما آرزو دارید که مانند آنها باشید. پیشنهاد می‌کنم داستان‌های پس‌زمینه آنها را جستجو کنید. دریابید که چه چیزی آنها را به این وضعیت به ظاهر عالی که امروز در آن هستند رسانده است.

تقریباً همیشه متوجه خواهید شد که آنها مجبور بودند برای رسیدن به جایی که امروز هستند اشتباهات زیادی انجام دهند. اما نه، شما نمی خواهید اشتباه کنید. شما می خواهید فوراً به کمال برسید. شما می خواهید یک املت بدون شکستن تخم مرغ بخورید. کار نمی کند.

اگر در این باور باقی بمانید که باید در هر کاری که انجام می دهید کامل باشید، در تمام زندگی خود به دنبال یک روح خواهید بود.

نقشه منفی اهمیت دادن به کمال

در حالی که این درست است که کمال گرایی بیشتر از اینکه فایده ای داشته باشد به شما آسیب می رساند، اصلاً اهمیت ندادن به کامل بودن جنبه های منفی خود را نیز دارد. اگر به کامل بودن اهمیت می دهید، تمام تلاش خود را انجام خواهید داد تا زمانی که در نهایت کاری را انجام دادید، بهترین کار را انجام دهید.

برعکس، اگر اصلاً به کمال اهمیت نمی دهید، ممکن است پیدا کنید خودتان چندین کار را ناقص انجام می دهید. بهتر است یک کار را تقریباً بی نقص انجام دهید تا ده کار را به طور ناقص انجام دهید.

بی توجهی به کامل بودن ممکن است منجر به متوسط ​​بودن و هدر دادن هزاران کار شود.زمان خود را. به همین دلیل است که باید حد وسطی بین وسواس کمال و عدم اهمیت دادن به کمال پیدا کنید. آن حد وسط، برتری است.

وقتی برای برتری تلاش می کنید، به خود اجازه می دهید بهترین کار را انجام دهید و در عین حال اذعان می کنید که احتمالاً در این فرآیند با شکست مواجه خواهید شد.

یک چیز کوچک و آسان را امتحان کنید، هرگز شکست نخواهید خورد و همیشه عالی خواهید بود. کاری بزرگ و دشوار را امتحان کنید، ممکن است به کمال نرسید، اما با استفاده از شکست ها به عنوان پله های خود به برتری خواهید رسید.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.