خلق و خوی از کجا می آید؟

 خلق و خوی از کجا می آید؟

Thomas Sullivan

این مقاله در مورد روانشناسی حالات و اینکه خلق و خوی خوب و بد از کجا می آید بحث می کند.

قبل از اینکه بتوانیم به این سوال بپردازیم که خلق و خوی از کجا می آید، باید ماهیت خلق و خوی را درک کنیم.

به بیان ساده، می توانید خلق و خوی فعلی خود را به عنوان وضعیت عاطفی فعلی خود در نظر بگیرید. خلق و خوی فقط احساساتی هستند که بیشتر دوام می آورند.

اگرچه می توانید انواع مختلفی از احساسات مشخص و شناخته شده را تجربه کنید، خلق و خوی شما به طور کلی به دو دسته خوب و بد طبقه بندی می شود. خلق و خوی خوب که احساس خوبی دارد و خلق و خوی بد که احساس بدی دارد.

در هر زمان معین، اگر فردی حالتی را تجربه می‌کند، آن حالت یا خلق و خوی خوب یا بد است. در مقاله عملکرد احساسات، مفهوم احساسات مثبت و منفی را روشن کردم. داستان در مورد خلق و خوی تقریباً یکسان است.

همچنین ببینید: چه چیزی باعث ایجاد روابط ناپایدار می شود؟

در واقعیت، حال خوب و بد وجود ندارد. فقط خلق و خوی وجود دارد که با هدف نهایی امکان بقا، تولید مثل و رفاه ما حالت عاطفی را در ما ایجاد می کند. حالات بد را بد می نامیم زیرا دوست نداریم آنها را تجربه کنیم و حالاتی را که دوست داریم تجربه کنیم، خلق و خوی خوب می نامیم.

حالات چگونه کار می کنند

ناخودآگاه خود را به عنوان یک نگهبان امنیتی در نظر بگیرید که به طور مداوم نظارت می کند. زندگی شما، تماشای شما از راه دور، و آرزوی داشتن یک زندگی شاد و سالم. اما این نگهبان، البته، از زبان کلامی برای برقراری ارتباط با شما استفاده نمی کند.

در عوض،از حالات و احساسات استفاده می کند. وقتی متوجه می شود که زندگی شما خوب پیش می رود، حال شما را خوب می کند و وقتی متوجه می شود که چیزی اشتباه است، حال شما را بد می کند.

هدف از خلق و خوی خوب این است که به شما بگوید که "همه چیز خوب است" یا اینکه باید کارهایی را که انجام دادید ادامه دهید زیرا ظاهراً آنها می توانند به شما کمک کنند تا به اهداف خود برسید یا نیازهایتان را برآورده کنید.

به عنوان مثال، احساس خوبی که پس از دستیابی به چیزی بزرگ به دست می آورید. این فقط راهی است که ذهن شما به شما می گوید، «این خوب است! این کاری است که شما باید انجام دهید. شما در حال حرکت به سمت اهداف خود هستید. زندگی شما عالی پیش می رود.» از سوی دیگر، هدف از خلق و خوی بد این است که به شما هشدار دهد که مشکلی پیش آمده است و در صورت امکان باید چیزی را بازتاب دهید، دوباره ارزیابی کنید و تغییر دهید.

به عنوان مثال، احساس بدی که بعد از خوردن غذاهای ناسالم زیاد به شما دست می دهد اساساً ذهن شما را سرزنش می کند:

«چه کار کردی؟ این اشتباه است! شما نباید این کار را انجام دهید این شما را از اهدافتان دور می‌کند.»

شما تا حد زیادی مسئول خلق و خوی خود هستید

نحوه تفسیر وقایع و اقداماتی که انجام می‌دهید مهم‌ترین عواملی هستند که خلق و خوی خود را کنترل کنید شما می توانید با متقاعد کردن ضمیر ناخودآگاه خود مبنی بر اینکه اقدامات فعلی شما را به سمت اهدافتان می برد، حال بد خود را به حالت خوب تبدیل کنید.

گاهی اوقات چالش های زندگی اجتناب ناپذیر هستند، بله، اما نحوه برخورد با آنها چگونه است.خلق و خوی شما را تعیین می کند.

با چالش های زندگی به درستی برخورد کنید و روحیه خوبی خواهید داشت. با آنها به طور نامناسب برخورد کنید و در خلق و خوی بد خواهید ماند.

منظورم از پاسخ مناسب یا نامناسب به حالات چیست؟

وقتی گرسنه هستید، غذا بخورید. وقتی تشنه هستید، بنوشید. وقتی خواب آلود هستید، بخوابید.

این به معنای پاسخ مناسب به احساسات است. تصور کنید اگر احساس گرسنگی کنید اما به جای آن بخوابید یا وقتی تشنه بودید، به جای نوشیدن آب غذا بخورید، چه احساسی خواهید داشت؟

البته این یک عقل سلیم است! همه می دانند وقتی تشنه، گرسنه یا خواب آلود هستند چه کاری انجام دهند. اما این نوع عقل سلیم با سایر احساسات نادر است. وقتی احساس ناامنی، عصبانیت، حسادت، بی حوصلگی، افسردگی و غیره می کنیم، در مورد اینکه چه کار کنیم گیج می شویم.

همچنین ببینید: چرا احساس می کنم بار سنگینی دارم؟

این وب سایت درک روشنی از همه این احساسات را در اختیار شما قرار می دهد تا بتوانید درک کنید که آنها چه هستند. سعی می کنم به شما بگویم و بنابراین به آنها پاسخ مناسبی بدهید. (به مکانیک احساسات رجوع کنید)

وقتی ما به احساسات و خلق و خوی واکنش مناسب نشان می دهیم، می توانیم آنها را از سیستم خود خارج کرده و احساس آرامش کنیم، همانطور که وقتی آب می نوشیم در هنگام تشنگی احساس آرامش می کنیم. یا زمانی که گرسنه هستیم غذا بخوریم.

به عنوان مثال، اگر به دلیل تعلل در انجام یک پروژه مهم احساس بدی دارید، این ذهن شما به شما هشدار می دهد که کار مهمی انجام نمی شود. وقتی توشروع به کار روی پروژه کنید، احساسات بد شما به پایان می رسد و احساس آرامش می کنید.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.