درماندگی آموخته شده در روانشناسی چیست؟
فهرست مطالب
درماندگی احساسی است که وقتی متوجه میشویم نمیتوانیم کاری برای حل یک مشکل مهم انجام دهیم، تجربه میکنیم.
همچنین ببینید: چه چیزی باعث نفرت در افراد می شود؟درماندگی معمولاً پس از استفاده از همه گزینه هایی که برای حل مشکل در دسترس ما بود، تجربه می شود. وقتی گزینهای باقی نمانده یا نمیتوانیم به آن فکر کنیم، احساس درماندگی میکنیم.
فرض کنید که مجبور شدهاید کتابی را بخرید که برای امتحانی که هفته آینده دارید، به شدت باید با آن مشورت میکردید. شما کتابخانه کالج خود را جستجو کردید اما نتوانستید آن را پیدا کنید.
شما از سالمندان خود خواستید که به شما قرض دهند اما هیچکدام آن را نداشتند. سپس تصمیم گرفتید یکی بخرید اما متوجه شدید که هیچ کتابفروشی در شهر شما آن را نمیفروشد.
در نهایت، سعی کردید آن را به صورت آنلاین سفارش دهید اما متوجه شدید که تمام سایتهایی که بازدید کردهاید یا آن را نمیفروشند یا آن را میفروشند. از انبار خارج شد در این مرحله، ممکن است شروع به احساس درماندگی کنید.
درماندگی با احساس از دست دادن کنترل بر زندگی خود همراه است و این می تواند باعث شود فرد احساس ضعف و ناتوانی زیادی کند. این بدیهی است که منجر به احساسات بد می شود و اگر برای مدت طولانی احساس درماندگی کنید، ممکن است افسرده شوید.
افسردگی ناشی از عدم توانایی در حل مشکلات خود به طور مداوم تا زمانی که امید خود را به حل آنها از دست دهیم.
درماندگی آموخته شده
درماندگی یک ویژگی ذاتی در انسان نیست. . این یک رفتار آموخته شده است - چیزی که از دیگران آموختیم.
وقتی دیدیم که مردم درمانده می شوندآنها با مشکلات خاصی مواجه شدند، ما نیز یاد گرفتیم که درمانده شویم و به این باور رسیدیم که این یک واکنش طبیعی به چنین موقعیت هایی است. اما این دور از واقعیت است.
وقتی کودک بودید، پس از چندین بار ناتوانی در راه رفتن یا تلاش برای نگه داشتن صحیح یک شی، هرگز احساس ناتوانی نکردید.
اما همانطور که بزرگ شدید و رفتار دیگران را یاد گرفتید، درماندگی را در کارنامه خود قرار دادید فقط به این دلیل که دیدید افراد پس از چند بار تلاش با تسلیم شدن، درمانده عمل می کنند. به اینها برنامههایی را که از رسانهها دریافت کردهاید اضافه کنید.
فیلمها، آهنگها و کتابهای بیشماری وجود دارند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به شما میآموزند که «هیچ امیدی نیست»، «زندگی بسیار ناعادلانه است»، «همه این کار را انجام میدهند». "به آنچه می خواهند"، "زندگی یک بار است"، "همه چیز نوشته شده است"، "ما در برابر سرنوشت ناتوان هستیم" و غیره.
همچنین ببینید: چگونه یک فرد منفعل پرخاشگر را آزار دهیم؟به مرور زمان، این پیشنهاداتی که از رسانه ها و مردم دریافت می کنید تبدیل به یک بخشی از سیستم اعتقادی شما و بخشی عادی از تفکر شما. چیزی که شما متوجه نمی شوید این است که همه آنها به شما می آموزند که درمانده باشید.
وقتی بچه بودیم ذهن ما مانند یک اسفنج بی قید و شرط و نزدیک به طبیعت بود. نگاهی به طبیعت بیندازید و به سختی یک موجود درمانده پیدا می کنید.
تا به حال سعی کرده اید با انگشتان خود مورچه ای را که از دیوار بالا می رود پایین بکشید؟ مهم نیست که چند بار این کار را انجام می دهید، مورچه دوباره سعی می کند بدون هیچ احساسی از دیوار درست از پایین بالا برود.درمانده.
تا به حال نام سلطان، شامپانزه را شنیده اید؟ روانشناسان زمانی که سعی داشتند بفهمند یادگیری چگونه اتفاق میافتد، آزمایش جالبی را روی سلطان انجام دادند.
آنها سلطان را در یک منطقه محصور با حصارهایی در اطراف قرار دادند و یک موز را روی زمین بیرون از حصار گذاشتند تا سلطان نتواند. به آن برسید همچنین داخل قفس چند تکه چوب بامبو می گذارند. سلطان بارها تلاش کرد تا موز را دراز کند اما موفق نشد.
پس از تلاش های فراوان، سلطان راهی پیدا کرد. تکه های بامبو را به هم وصل کرد و چوبی درست کرد که به موز برسد. سپس موز را به نزدیکی خود کشید و آن را گرفت.
عکس واقعی سلطان که نبوغ خود را نشان می دهد.هرجا اراده ای وجود دارد راهی وجود دارد. کلیشه ای اما درست است
تنها دلیلی که ما احساس درماندگی می کنیم این است که نمی توانیم راهی برای حل مشکلات خود پیدا کنیم. اگر فکر میکنید راهی وجود ندارد، شاید به اندازه کافی سخت نگرفتهاید یا شاید فقط آنچه را از دیگرانی که عادت به احساس درماندگی دارند، یاد گرفتهاید، تکرار میکنید.
اگر در کارهای خود به اندازه کافی انعطافپذیر هستید. نزدیک شوید، دانش کافی را به دست آورید و مهارت هایی را که فاقد آن هستید به دست آورید، مطمئناً راهی را پیدا خواهید کرد.
به خاطر داشته باشید که همیشه بیش از یک راه برای حل یک مشکل یا رسیدن به نتیجه دلخواه وجود دارد. موفقیت گاهی اوقات ممکن است فقط یک تلاش دیگر باشد.