چگونه یک فرد منفعل پرخاشگر را آزار دهیم؟
فهرست مطالب
یک فرد منفعل-پرخاشگر کسی است که تمایل دارد سبک ارتباطی منفعل-تهاجمی را اتخاذ کند. وقتی حقوق کسی پایمال می شود یا زمانی که اهدافش توسط دیگران ناکام می شود، می توانند رفتار کنند:
- منفعلانه = هیچ کاری نکن
- تهاجمی = با پا گذاشتن بر حقوق دیگران، حقوق خود را پس بگیرید
- منفعلانه- پرخاشگرانه = پرخاشگری غیرمستقیم
- قاطعانه = حقوق خود را بدون بازپس گیری پا گذاشتن بر حقوق دیگران
هم پرخاشگری منفعلانه و هم قاطعیت در حد وسط بین انفعال و پرخاشگری قرار دارند، این دو افراط، اما در یک جنبه کلیدی با هم تفاوت دارند.
در حالی که قاطعیت تضمین می کند که حقوق و نیازهای طرف مقابل محافظت می شود، پرخاشگری منفعل اینگونه نیست.
پرخاشگری منفعلانه، پرخاشگری غیرمستقیم است. افراد منفعل - پرخاشگر به طور غیرمستقیم نیازها و حقوق دیگران را زیر پا می گذارند. این یک شکل ضعیف از پرخاشگری است، اما همچنان پرخاشگر است.
نمونه هایی از رفتار منفعل-پرخاشگرانه
مثال های زیر معنای منفعل-پرخاشگری را روشن می کند:
موافقت کردن، و سپس تغییر
افراد منفعل - پرخاشگر فکر می کنند رویارویی مساوی با پرخاشگری است و آنها هیچ مفهومی از قاطعیت ندارند. اگر از آنها بخواهید کاری انجام دهند، برای جلوگیری از توهین مستقیم به شما (پرخاشگری) "نه" نمی گویند. اما آنها همچنین وظیفه ای را که توافق کرده اند (پرخاشگری منفعلانه) انجام نمی دهند.
به این ترتیب، آنهاهم در توهین نکردن شما موفق باشید و هم در نهایت راه خود را داشته باشید. اغلب، وقتی متوجه میشوید که آن کار را انجام ندادهاند، برای مقابله با آنها خیلی دیر است. فکر می کنید بهتر است خودتان آتش را خاموش کنید تا اینکه وقت خود را برای مقابله با آنها تلف کنید.
"من خوبم" یا "اشکالی ندارد"
وقتی کسی می گوید "من خوبم" یا " اشکالی ندارد» اما فراارتباطات آنها (لحن، زبان بدن و غیره) در غیر این صورت ارتباط برقرار می کند، آنها منفعلانه پرخاشگر هستند. آنها از دست شما عصبانی هستند، اما مستقیماً از طریق کلماتشان این موضوع را بیان نمی کنند.
فراموشی عمدی
این به توافق و سپس تغییر مربوط می شود، تفاوت در این است که فرد به این موضوع اشاره می کند. بهانه موجه، در این مورد فراموش کردن است.
وقتی مردم می گویند که فراموش کرده اند کاری را انجام دهند، این یک بهانه قابل باور است زیرا انسان ها مستعد فراموشی هستند.
اما زمانی که این موضوع از جانب شخصی باشد که معمولاً نه اینکه فراموشکار باشد یا به سادگی نمی توانسته باشد کار را با توجه به اهمیت آن فراموش کند، احتمال فراموشی عمدی آن زیاد است.
همچنین ببینید: روانشناسی پشت اولتیماتوم در روابطیک شکل دیگری از این رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه این است که کارها را نیمه کاره رها کنید یا برخی از کارها را ناتمام رها کنید. وقتی مردم نمی خواهند کاری را که به آنها محول شده است انجام دهند، ممکن است آن را نیمه کاره رها کنند. این نیز یک روش غیرمستقیم برای ابراز خصومت و رنجش است.
اشتباهات عمدی
کارمندی که کاری را که تمایلی به انجام آن ندارد، ممکن است مرتکب اشتباهات عمدی شود.اگر بتوانند بدون عواقب جدی این کار را انجام دهند، پروژه را خراب کنند. معمولاً این یک تلاش منفعلانه-پرخاشگرانه است تا اطمینان حاصل شود که دوباره وظایف مشابهی به آنها داده نمی شود.
تمجید پشت دستی
تمجید پشت دستی توهینی است که به عنوان یک تمجید پنهان شده است برای از بین بردن مزاحمت ها توهین و آن را کمتر مستقیم کنید.
برای مثال، گفتن چیزی مانند "کار شما به طرز شگفت آوری خوب بود" به این معنی است که اغلب خوب نیست. و گفتن «تو امروز زیبا به نظر میرسی» به این معناست که او در روزهای دیگر خوب به نظر نمیرسد.
در اینجا توجه داشته باشید که پرخاشگری منفعلانه تماماً به قصد و نیت است. ممکن است کسی بگوید: «امروز زیبا به نظر میرسی» بدون اینکه قصد پنهان کردن توهینی را داشته باشد. ممکن است امروز به خصوص خوش لباس باشید. شما بیشتر به کلمه "امروز" توجه کردید در حالی که آنها بدون فکر آن را در تعریف خود لغزیدند.
سکوت و کناره گیری
این شاید رایج ترین شکل پرخاشگری منفعلانه در روابط باشد. افرادی که به ما نزدیک هستند طبیعتاً می خواهند با ما در ارتباط باشند. کناره گیری و رفتار بی سر و صدا بدون اینکه مستقیماً پرخاشگر باشم، "من از دست شما عصبانی هستم" را می رساند.
چرا افراد منفعلانه-پرخاشگرانه رفتار می کنند
همانطور که مشاهده کردید، افراد زمانی که آنها رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه ای دارند می خواهند پرخاشگری را غیر مستقیم نشان دهند. آنها نمی توانند پرخاشگری مستقیم از خود نشان دهند از ترس اینکه دیگران را در چهره خود توهین کنند. با این حال، آنها نمی خواهند همزمان منفعل باشند.
پرخاشگری منفعلانهاغلب پاسخی به بی عدالتی درک شده یا واقعی است. رفتار پرخاشگرانه منفعلانه معمولاً از سوی افراد نزدیک به ما سرچشمه میگیرد، زیرا آنها کسانی هستند که بیشتر به ما اهمیت میدهند که مستقیماً به ما توهین نکنند.
هدف رفتار پرخاشگرانه منفعلانه ارسال این پیام به طرف مقابل است:
"در نهایت، نیازها و خواسته های من بر نیازهای شما غالب خواهد شد."
این یک جهت گیری برد-باخت است که در آن فرد منفعل-تهاجمی سعی می کند امتیازی نسبت به شخص دیگر کسب کند.
رفتار منفعل-پرخاشگرانه آزاردهنده است و طبیعی است که بخواهید افراد منفعل-پرخاشگر را دوباره آزار دهید. راه آزار دادن یک فرد منفعل - پرخاشگر، ناکام گذاشتن هدف آنهاست.
اغلب، افراد به پرخاشگری منفعلانه با پرخاشگری پاسخ می دهند که رضایت زیادی را برای فرد منفعل - پرخاشگر به ارمغان می آورد. این به آنها می گوید که استراتژی آنها برای عصبانی کردن شما به طور مخفیانه جواب داده است. در نتیجه، فقط رفتار آنها را تقویت می کند.
در بخش بعدی چگونگی آزار دادن مؤثر یک فرد منفعل-پرخاشگر بحث خواهد شد.
روش هایی برای آزار دادن افراد منفعل-پرخاشگر
1. رویارویی
روابط قاطعانه، نه پرخاشگرانه، بهترین راه برای ناکام گذاشتن اهداف یک فرد منفعل - پرخاشگر است. ببینید، افراد منفعل - پرخاشگر از رویارویی متنفرند. این سبک آنها نیست.
وقتی آنها را در لحظه دستگیر می کنید و قاطعانه از خود دفاع می کنید، آنها را غافلگیر می کنید. پوشش آنها را منفجر کردی و افشا کردیدشمنی برهنه آنها این باعث میشود که سبک خود را تغییر دهند و مستقیمتر رفتار کنند.
بهعنوان مثال، بهجای واکنش با سکوت یا «متشکرم» به این کامنت، «کار شما به طرز شگفتآوری خوب بود»، میتوانید با آرامش پاسخ دهید: «پس معمولاً خوب نیست؟»
به این ترتیب، آنها را افشا کردهاید، و آنها مجبور به عقبنشینی میشوند زیرا نمیخواهند رویارویی کنند.
به ندرت میتوانید پیدا کنید. کسی می گوید: "بله، معمولاً بد است". این پرخاشگری مستقیم است، و شخصی که می تواند چنین چیزی بگوید در وهله اول نیازی به منفعل بودن-پرخاشگری ندارد. که قبلا ذکر شد، نشانه موفقیت برای آنهاست. این بدان معنی است که آنها در زیر پوست شما موفق بودند. پاسخ پرخاشگرانه همچنین باعث می شود که شما بد به نظر برسید زیرا پاسخ شما با پرخاشگری ضعیف تر و منفعل تر آنها نامتناسب به نظر می رسد.
برای بدتر شدن اوضاع، آنها می توانند با گفتن جمله ای مانند «آرام باش!» به زخم نمک اضافه کنند. چرا داری همه کاره می کنی؟» به خوبی میدانستند که هدف آنها واقعاً این بود که همه شما را سرحال بیاورند.
تصور کنید که به «کار شما بهطور شگفتانگیزی خوب بود» با فریاد پاسخ دهید:
«منظور شما بهطور شگفتانگیز خوب چیست؟»
تفاوت را می بینید؟ پایبندی به قاطعیت اغلب بهترین استراتژی است.
2. افشای انگیزه ها
این یک قدم فراتر از رویارویی قاطعانه است. شما اساساً به آنها می گویید که چرا دارند چه کار می کنندآنها انجام می دهند. زیبایی این استراتژی این است که شما میتوانید تا حد امکان متخاصم باشید بدون اینکه تهاجمی باشید.
برای مثال، پاسخ دادن به حالت منفعل-تهاجمی «من خوبم» با چیزی مانند:
می دانید چه چیزی: شما مجبور نیستید این کار را انجام دهید. وقتی که نیستی، میتوانی به من بگوئید که حال شما خوب نیست.»
این نه تنها عملیات آنها را آشکار میکند، بلکه انگیزههای آنها را نیز آشکار میکند. وقتی انگیزهها آشکار میشوند، نمیتوانید به شخص احساس برهنگی بیشتری بدهید.
همچنین ببینید: چگونه کسی را فراموش کنیماگر کارفرما هستید، میتوانید با گفتن جملهای شبیه به کارمندی که کار را نیمه کاره ترک میکند مقابله کنید:
"اگر نمی خواستی این کار را انجام دهی، می توانستی به من بگوئی. من خودم این کار را انجام میدادم.»
وقتی در سطح انگیزهها روبهرو میشوید، به آنها علامت میدهید که «بازی» منفعل-تهاجمی آنها روی شما کار نخواهد کرد.
3. رفتار پرخاشگرانه منفعلانه اغلب در آزار دادن ما موفق است. مشکل این است: ما نمیتوانیم در بیشتر موارد بهطور آشکار ناراحتی خود را ابراز کنیم. در عوض، میتوانیم همان بازی را با آنها انجام دهیم: میتوانیم به پرخاشگری منفعلانه با پرخاشگری منفعل پاسخ دهیم.
مزایای مثبت این استراتژی، وقتی به خوبی اجرا شود، این است که نوعی تکنیک افشای انگیزههای آنهاست. با انجام همان بازی با آنها، به آنها نشان می دهید که چقدر مسخره هستند.
همچنین آنها را مجبور می کند که خود را جای شما بگذارند و به آنها بفهمانید که پرخاشگری منفعلانه آنها چقدر باید برای شما آزاردهنده باشد.
کلید در اجرای این استراتژیخوب این است که با آنها منفعلانه رفتار کنید، همان طور که آنها نسبت به شما منفعل - پرخاشگر بوده اند.
به عنوان مثال، اگر آنها به شما تعارف می کنند، شما هم این کار را انجام دهید. اگر آنها بگویند، "من خوبم" شما نیز در هنگام عصبانیت این را می گویید، مطمئن شوید که لحن و زبان بدن شما در غیر این صورت ارتباط برقرار می کند.
تنها نقطه ضعف این تکنیک این است که شما این کار را انجام خواهید داد. به آنها رنگ رضایت بدهید که پرخاشگری منفعلانه آنها جواب داده است. اگر اینطور نبود، شما مجبور نبودید که به طور تهاجمی به آنها پاسخ دهید.
با این وجود، مزایای آزار دادن آنها به این روش ممکن است بیشتر از رضایت آنها باشد. به نوعی آنها را به گوشه ای وادار می کند. اگر آنها دوباره پاسخ دادند، میتوانید راضی باشید که استراتژی ضد شما جواب داده است.
توصیه میکنم در این مرحله توقف کنید زیرا نمیخواهید از مارپیچ بیپایان تلاقیهای منفعل-تهاجمی پایین بیایید. . اگر به این نقطه رسیدید، احتمالاً تا به حال به آنها درس داده اید.
4. عدم واکنش
عدم واکنش به رفتار منفعل-پرخاشگرانه به هر شکل یا شکلی مطمئن ترین راه برای آزار دادن یک فرد منفعل-پرخاشگر است. اگرچه ممکن است در عصبانی کردن آنها موثر باشد، اما برای سلامت روان شما چندان خوب نیست.
موضوع این است که پرخاشگری منفعل به زیر پوست ما نفوذ میکند، بهویژه زمانی که از جانب افرادی باشد که به آنها اهمیت میدهیم. اگر اصلاً به آن واکنش نشان ندهیم، به آنها می آموزیم که پرخاشگری منفعلانه آنها نیست.کار می کند.
اما، مشکل این استراتژی غیرفعال این است که این آسیب همچنان در حال افزایش است. ممکن است برای مدتی چهره ای آرام و غیر واکنشی به تن کنید. اما اگر آنها همچنان به حالت تهاجمی منفعلانه خود ادامه دهند، احتمالاً در زیر فشار تسلیم خواهید شد و به پرخاشگری متوسل می شوید.
این استراتژی برای موفقیت آمیز بودن به کار درونی زیادی نیاز دارد. شما باید به سطح خاصی از تسلط بر احساسات خود دست یافته باشید.