تعصب Actorobserver در روانشناسی

 تعصب Actorobserver در روانشناسی

Thomas Sullivan

"اگر مردم وقت بگذارند و بپرسند "این چه معنای دیگری می تواند داشته باشد" را می توان از اکثر سوء تفاهمات در جهان جلوگیری کرد. رفتارهای خود نسبت به علل بیرونی و رفتارهای دیگران نسبت به علل درونی. علل خارجی شامل عوامل موقعیتی است که فرد کنترلی بر آنها ندارد. علل درونی به گرایش یا شخصیت یک فرد اشاره دارد.

ما مستعد خطاهایی در نسبت دادن علیت به رفتار هستیم که بر اساس این که یک کنشگر (انجام دهنده رفتار) یا ناظر (یک کنشگر) هستیم. .

وقتی ما یک بازیگر هستیم، احتمالا رفتار خود را به عوامل موقعیتی نسبت می دهیم. و زمانی که ما ناظر یک رفتار هستیم، آن رفتار را به شخصیت بازیگر نسبت می دهیم.

نمونه های تعصب بازیگر- ناظر

هنگامی که در حال رانندگی هستید، تماس شخصی را قطع می کنید ( بازیگر) و آن را به خاطر اینکه عجله دارید و باید به موقع به دفتر بروید (علت خارجی) سرزنش کنید.

وقتی می بینید که شخص دیگری با شما قطع رابطه می کند (ناظر)، تصور می کنید که او یک فرد بی ادب و بی ملاحظه (علت درونی) هستند که به عوامل موقعیتی خود توجهی نمی کنند. ممکن است آنها هم عجله داشته باشند.

وقتی یک لیوان آب می‌اندازید (بازیگر)، می‌گویید به این دلیل است که لیوان لیز بوده است (علت خارجی). وقتی یکی از اعضای خانواده را می بینید که همین کار را می کند، می گویید که دست و پا چلفتی است (علت داخلی).

وقتی دیر به پیامی پاسخ می دهید(بازیگر)، توضیح می دهید که مشغول بودید (علت خارجی). وقتی همسرتان دیر پاسخ می دهد (ناظر)، شما معتقدید که آنها عمداً این کار را انجام داده اند (علت درونی).

چرا این سوگیری رخ می دهد؟

سوگیری بازیگر- ناظر نتیجه چگونگی توجه ما است. و سیستم های ادراک کار می کنند.

هنگامی که ما یک بازیگر هستیم، توجه خود را روی محیط اطرافمان متمرکز می کنیم. ما می‌توانیم ببینیم که چگونه به شرایط در حال تغییر رفتار می‌کنیم یا واکنش نشان می‌دهیم. بنابراین، در این شرایط، به راحتی می‌توان دلایل موقعیتی را به رفتارمان نسبت داد.

از آنجایی که توجه منبع محدودی است، از نظر شناختی تلاشی است که توجه خود را به درون و درون نگری معطوف کنیم. درون نگری به اندازه توجه به محیط اطرافمان به طور طبیعی برای ما اتفاق نمی افتد.

بنابراین، ما احتمالاً عوامل درونی را که ممکن است رفتارهای ما را هدایت می کنند از دست بدهیم.

وقتی ما یک فرد هستیم. ناظر یک بازیگر، آنها «بخشی» از محیط اطراف ما می شوند. ما احتمالاً رفتار آنها را به شخصیت آنها نسبت می دهیم زیرا نمی توانیم به ذهن آنها نگاه کنیم. ما نمی توانیم چیزها را از نقطه نظر آنها ببینیم. محیط اطراف آنها محیط اطراف ما نیست.

اگر درون نگری یک جهش است، دیدن چیزها از دیدگاه دیگران جهش بزرگتری است. منابع توجه ما برای ما بسیار کمیاب است که بتوانیم این جهش ها را انجام دهیم. در عوض، ما بیشتر اوقات فقط روی محیط اطراف خود تمرکز می کنیم.

یکی دیگر از دلایل این سوگیری این است که به عنوان ناظر، به حافظه بازیگر از آنها دسترسی نداریم.رفتارهای خود یک بازیگر به یک پایگاه داده گسترده از حافظه زندگینامه خود دسترسی دارد. آنها می‌دانند که در موقعیت‌های مختلف رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهند.

نظاره‌گر، بدون داشتن چنین دسترسی، به سرعت یک رفتار منحصربه‌فرد را به شخصیت نسبت می‌دهد، زیرا نمی‌داند بازیگر چگونه به موقعیت‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد.

به همین دلیل است که ما تمایل داریم که شخصیت خودمان را متغیرتر از دیگران ببینیم ( سوگیری نسبت دادن صفت ).

برای مثال، ممکن است به سرعت افراد را به این دسته طبقه بندی کنید. افراد درونگرا یا برونگرا، اما به دلیل رفتار خود، احتمالاً خود را یک آمیبگرا می نامید. با تکیه بر حافظه زندگی نامه خود، می توانید موقعیت هایی را که درون گرا بوده اید و همچنین موقعیت هایی را که در آن برون گرا بوده اید، به یاد بیاورید.

به طور مشابه، اگر شخصی از شما بپرسد که آیا خلق و خوی کوتاهی دارید، احتمالاً بگویید: "بستگی به موقعیت دارد". در عین حال، ممکن است بر اساس یک یا دو مورد، به سرعت به فردی که دارای خلق و خوی کوتاه است، برچسب بزنید.

هر چه بیشتر با فردی آشنا شویم، به انگیزه ها، خاطرات، خواسته ها و موقعیت های او دسترسی بیشتری خواهیم داشت. مطالعات نشان می دهد که افراد با دوستان نزدیک و اعضای خانواده کمتر تسلیم این سوگیری می شوند. منفی.2

در واقع، زمانی که رفتار یا نتیجه مثبت باشد، افراد تمایل به نسبت دادن آن دارندبه خودشان ( سوگیری از خود خدمتی ). هنگامی که نتیجه منفی است، آنها تمایل دارند دیگران یا اطرافیان خود را سرزنش کنند.

این یک مکانیسم دفاعی است که برای حفظ سطح بالایی از عزت نفس طراحی شده است. هیچ کس دوست ندارد بد به نظر برسد، و این باعث می‌شود که افراد در انتساب اشتباه کنند.

بگویید که در یک آزمون مردود شده‌اید. به جای سرزنش نکردن خود برای آماده نشدن، راحت تر می توانید دوستان خود را که به شما اجازه درس خواندن ندادند یا معلمی که امتحان سختی را طراحی کرده است سرزنش کنید.

ریشه های تکاملی تعصب

در ابتدا، سیستم توجه ما، مانند سایر حیوانات، در درجه اول برای تمرکز بر محیط اطراف خود تکامل یافته است. این به این دلیل است که تقریباً تمام تهدیدها و فرصت ها در محیط ما وجود دارد. بنابراین، ما باید در توجه به محیط اطرافمان خوب عمل کنیم.

هنگامی که انسان ها اجتماعی شدند و به صورت گروهی زندگی می کردند، توانایی های پیشرفته ای مانند درون نگری و دیدگاه سنجی پدیدار شد. از آنجایی که اینها استعدادهای نسبتاً جدیدتری هستند، برای مشارکت دادن آنها به تلاش آگاهانه تری نیاز است.

دوم، در محیط اجدادی ما، بقا و موفقیت باروری تا حد زیادی به روابط نزدیک و اتحاد بستگی دارد. ما نیاز داشتیم که به سرعت افراد را به عنوان دوست یا دشمن طبقه بندی کنیم. اشتباهی که در شناسایی دشمن به‌عنوان دوست انجام شود، بسیار پرهزینه است.

در دوران مدرن، ما این تمایل را حفظ کرده‌ایم که به سرعت افراد را به عنوان دوست یا دشمن طبقه‌بندی کنیم. ما این کار را بر اساس حداقل اطلاعات انجام می دهیم. در حالی که اینممکن است توانایی ما در قضاوت سریع مردم را بهبود بخشد، هزینه این توانایی بیشتر مثبت کاذب است.

به عبارت دیگر، ما در مورد افراد بر اساس اطلاعات حداقلی قضاوت می کنیم. این ما را به خطاهای انتساب سوق می‌دهد.

ما قضاوت شخصیت‌ها را بر اساس رویدادهای یکباره انجام می‌دهیم تا به راحتی تصوری از نحوه رفتار آنها در آینده داشته باشیم (زیرا شخصیت تمایل دارد ثابت بماند).

سوگیری بازیگر- ناظر در سطح گروه

جالب است که این سوگیری در سطح گروه نیز رخ می دهد. از آنجایی که یک گروه امتداد فرد است، اغلب مانند یک فرد رفتار می کند.

در زمان اجدادی ما، هم در سطح فردی و هم در سطح گروهی با تعارض مواجه بودیم. بنابراین، سوگیری‌های فردی ما نیز تمایل دارند در سطح گروه ظاهر شوند.

مهم‌ترین سوگیری در سطح گروه، البته، تعصب درون گروهی/برون گروهی است، یعنی طرفداری از درون گروه‌ها و مخالفت با گروه‌های برون‌گروهی. سوگیری بازیگر-ناظر که در سطح گروه پخش می‌شود، خطای اسناد نهایی نامیده می‌شود (معروف به سوگیری سرویس‌دهی گروهی ).

احتمالاً عوامل موقعیتی پشت گروه خود را در نظر می‌گیریم. رفتار و کاهش این عوامل در گروه های برون گروهی. ما هنگام مشاهده رفتار گروه های بیرونی به عوامل داخلی اهمیت بیشتری می دهیم:

«آنها دشمنان ما هستند. آنها از ما متنفرند."

تاریخ مملو از نمونه هایی از حاکمانی است که از این تعصب مردم برای برانگیختن نفرت نسبت به گروهی از مردم سوء استفاده کردند.سیاستمداران همیشه این کار را انجام می‌دهند زیرا می‌دانند مردم به گروه‌های بیرونی به‌عنوان دشمن برچسب‌گذاری می‌کنند.

همچنین ببینید: نحوه عملکرد مکانیسم های روانشناختی تکامل یافته

تعجبی ندارد، مطالعات نشان می‌دهد که وقتی افراد تحت کنترل احساساتی مانند ترس و خشم هستند، مستعد این هستند که مرتکب شوند. خطای انتساب نهایی.3

افراد نزدیک به ما احتمالاً به گروه ما تعلق دارند. اینها افرادی هستند که ما با آنها همذات پنداری می کنیم. افرادی که از فاصله دور هستند احتمالاً برون گروهی هستند.

همچنین ببینید: چرا مردان پاهای خود را روی هم می گذارند (عجیب است؟)

از این رو، ما بیشتر احتمال دارد که تعصب بازیگر-ناظر را برای افرادی که در فاصله هستند اعمال کنیم تا افرادی که در مجاورت هستند.4

پس از یک جنایت، اینکه مردم از قربانی یا جنایتکار حمایت می کنند بستگی به این دارد که با چه کسی همذات پنداری کنند. آنها احتمالا قربانی را که عضوی از گروه آنها نیست سرزنش می کنند. و مقصر دانستن مجرمی که به گروه آنها تعلق ندارد. اگر در یک کشور چندفرهنگی زندگی می کنید، احتمالاً همیشه این را در اخبار می بینید.

غلبه بر تعصب بازیگر- ناظر

از آنجایی که این مطلب را می خوانید، مزیتی دارید. بیش از بیشتر افرادی که هرگز برای درک این تعصب وقت نمی گذارند. کمتر در دام این تعصب گرفتار خواهید شد. ضمیر خودآگاه خود را پشت سر بگذارید.

به خاطر داشته باشید که اسناد شخصی ما از دیگران معمولاً سریع، ناخودآگاه و خودکار است. برای زیر سوال بردن این اسناد باید مراقب باشید.

مهمترین توانایی که می تواند با این سوگیری مقابله کند.چشم انداز است مجبور کردن خود برای در نظر گرفتن دیدگاه دیگران مهارتی است که باید اغلب تمرین کرد.

اگرچه این تعصب در روابط نزدیک کمتر رایج است، اما وجود دارد. و وقتی وجود دارد، این پتانسیل را دارد که روابط را خراب کند. مشاجره‌ها اغلب چیزی نیست جز چرخه‌ای از سرزنش یکدیگر با اندک درون‌بینی.

دیدگاه‌نگری به شما این امکان را می‌دهد که به درون ذهن کسی برسید تا بتوانید به عوامل موقعیتی او اهمیت بیشتری بدهید. هدف شما باید این باشد که تا آنجا که ممکن است روند اسناد شخصی را کند کنید.

من همیشه سعی می‌کنم برای رویدادهای یکباره به مردم شک و تردید بدهم. من فقط زمانی به آنها برچسب دشمن می زنم که به طور مکرر به من آسیب برسانند. رفتارهای مکرر به احتمال زیاد شخصیت و عمد فرد را منعکس می کند تا رفتارهای یکباره.

قبل از اینکه به فردی بی ادب و بی ملاحظه برچسب بزنید، از خود بپرسید:

  • آیا دلایلی هستند که من بر آن هستم. آنها را به اندازه کافی سرزنش کنید؟
  • آیا قبلاً با من چنین رفتاری داشته اند؟
  • چه دلایل دیگری می تواند رفتار آنها را توضیح دهد؟ 9> لینکر، م. (2014). همدلی فکری: تفکر انتقادی برای عدالت اجتماعی . انتشارات دانشگاه میشیگان.
  • Bordens, K. S., & هوروویتز، آی. ا. (2001). روانشناسی اجتماعی: ویرایش: 2، مصور.
  • Coleman, M. D. (2013). احساس و خطای انتساب نهایی. فعلیروانشناسی ، 32 (1)، 71-81.
  • Körner, A., Moritz, S., & Deutsch, R. (2020). کالبد شکافی: فاصله باعث افزایش ثبات اسناد می شود. علوم روانشناسی اجتماعی و شخصیت ، 11 (4)، 446-453.
  • برگر، جی ام. (1981). سوگیری های انگیزشی در انتساب مسئولیت حادثه: فراتحلیلی از فرضیه اسناد دفاعی. بولتن روانشناسی ، 90 (3)، 496.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.