نحوه عملکرد مکانیسم های روانشناختی تکامل یافته

 نحوه عملکرد مکانیسم های روانشناختی تکامل یافته

Thomas Sullivan

یک مکانیسم روانشناختی تکامل یافته یک برنامه رفتاری موجود در ارگانیسم است که تمایل دارد بقا و موفقیت باروری آن را تضمین کند.

در طول دوره تکامل یک ارگانیسم، راهبردهای رفتاری که امکان بقا و تولید مثل موفقیت آمیز آن را فراهم می کند، انتخاب می شوند و به نسل های بعدی منتقل می شوند.

نتیجه این است که استراتژی های رفتاری که در آن مشاهده می کنید. یک موجود زنده امروزی وجود دارد زیرا آنها به موجود زنده کمک کردند تا در طول تاریخ تکاملی خود زنده بماند و تولید مثل کند. راهبردهای رفتاری که نامطلوب بودند با تکامل حذف شدند و از اکثریت جمعیت ناپدید شدند.

مکانیک مکانیسم های روانشناختی تکامل یافته

بهترین راه برای درک عملکرد مکانیسم های روانشناختی تکامل یافته با در نظر گرفتن قیاس "چگونه یک کامپیوتر کار می کند" که در مدرسه به ما آموزش داده شد...

همچنین ببینید: آزمون مسائل مربوط به تعهد (نتایج فوری)

همه کامپیوترها از سه بخش تشکیل شده اند: ورودی، پردازنده و خروجی. ورودی (ماوس/صفحه‌کلید/صفحه لمسی) اطلاعاتی را به پردازنده (CPU) ارائه می‌کند که محاسباتی را بر اساس برنامه‌ریزی‌اش انجام می‌دهد تا خروجی تولید کند (چیزهایی که روی صفحه رایانه خود می‌بینید).

نموداری که عملکرد یک مکانیسم روان‌شناختی تکامل‌یافته را توصیف می‌کند تقریباً یکسان به نظر می‌رسد…

به جای صفحه‌کلیدها و صفحه‌نمایش‌های لمسی که از بدنشان بیرون می‌آیند، موجودات زنده حواس دارند که با آن‌ها آنچه را که در آن می‌گذرد تشخیص می‌دهند.محیط آنها ما انسان ها بینایی، بویایی، چشایی، لامسه و شنوایی داریم.

اطلاعاتی که با حواس خود جمع آوری می کنیم به مغز یعنی CPU بدن ما منتقل می شود. سپس مغز قوانین تصمیم گیری خود را درگیر می کند، محاسبات را انجام می دهد، تجزیه و تحلیل هزینه/فایده و غیره را انجام می دهد تا در نهایت یک خروجی تولید کند، یعنی رفتار ما.

سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است: در حالی که می دانیم انسان ها CPU یک کامپیوتر را برای انجام کارهایی که انجام می دهد برنامه ریزی می کنند، مغز انسان چه کسی یا چه برنامه هایی را برنامه ریزی می کند؟

پاسخ تکامل است. محاسباتی که ما آگاهانه یا ناخودآگاه با مغز خود انجام می‌دهیم، نتیجه مکانیسم‌های روان‌شناختی تکامل‌یافته ما هستند.

از آنجایی که مکانیسم‌های روان‌شناختی تکامل‌یافته برای تضمین بقا و موفقیت باروری ما کار می‌کنند، منصفانه است که اعلام کنیم همه تکامل‌یافته‌های ما هدف نهایی رفتارها تضمین بقا و موفقیت باروری ماست.

این به راحتی در حیوانات مشاهده می شود. تقریباً تمام اعمال آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر بقا و/یا تولید مثل آنها تأثیر دارد. یافتن غذا و جفت، جستجوی طعمه، اجتناب از شکار - به ندرت هیچ چیز دیگری وجود دارد که حیوانات انجام می دهند.

آنها مانند ابتدایی ترین مدل های کامپیوتری هستند - مدل های کامپیوتری که با برنامه های کمی و ابتدایی برنامه ریزی شده اند که آنها را به حرکت در می آورد. .

در مورد انسان ها، داستان کمی متفاوت است. ما مکانیسم‌های روان‌شناختی تکامل یافته‌ای داریم که هدف نهایی را دارندتضمین بقا و موفقیت باروری است، اما ما همان وظایف را به روش‌های بسیار پیشرفته‌تری انجام می‌دهیم.

مغز ما مانند رایانه‌های مدرنی است که نه تنها عملکردهای اساسی را نسبتاً مؤثر انجام می‌دهند، بلکه قادر به انجام وظایف ارزش افزوده نیز هستند. ممکن است در ابتدا به نظر برسد که هیچ تاثیری بر بقا یا نیازهای تولید مثلی ما ندارد. اما تجزیه و تحلیل عمیق تر اغلب نشان می دهد که آنها انجام می دهند.

همچنین ببینید: چگونه بر اضطراب تلفنی غلبه کنیم (5 نکته)

برای مثال، داشتن حس شوخ طبعی ممکن است به نظر یک ویژگی باشد که هیچ ارتباطی با نیازهای تکاملی ما ندارد. ما حیواناتی را که استندآپ کمدی می کنند نمی بینیم. اما در انسان‌ها، به هوش اشاره می‌کند، کیفیتی که هر دو جنس آن را جذاب می‌دانند.

در عین حال، نمی‌توان انکار کرد که مغز ما آنقدر پیشرفته است که می‌توانیم از خواسته‌های خود فراتر برویم. برنامه نویسی تکاملی به عبارت دیگر، ما می‌توانیم رفتارهایی داشته باشیم که با آنچه برنامه‌ریزی تکاملی ما از ما می‌خواهد متناقض است.

برای مثال، افرادی هستند که دست به خودکشی می‌زنند، حتی اگر زنده ماندن یک امر مهم است. هدف برنامه ریزی تکاملی ما همچنین افرادی هستند که تصمیم می‌گیرند بچه دار نشوند، حتی اگر موفقیت باروری هدف نهایی برنامه‌ریزی تکاملی ما است.

این به لطف مغزهای پیشرفته ما ممکن شده است. مانند رایانه های پیشرفته، انعطاف پذیری عملیاتی که مغز ما می تواند انجام دهد، ما را قادر می سازد تا در فعالیت ها شرکت کنیم.به نظر می رسد که با آنچه مکانیسم های روانی تکامل یافته قرار است انجام دهند متناقض است.

این جایی است که تجربیات زندگی گذشته وارد معادله می شوند. شخصیت ما تلفیقی از انگیزه های تکاملی ما و نیازهایی است که به دلیل تجربیات زندگی گذشته خود ایجاد می کنیم.

زمانی که رایانه ها برای اولین بار ساخته شدند، هیچ کس فکر نمی کرد که روزی توسط ویروس ها آلوده شوند. همانطور که می‌توانید یک نرم‌افزار ویروس را روی رایانه مدرن خود نصب کنید که آن را خراب می‌کند، تجربه زندگی گذشته فرد می‌تواند او را وادار کند به گونه‌ای عمل کند که حداقل در برخی موارد از برنامه‌ریزی تکاملی او سرپیچی کند.

اما در بیشتر موارد، تجربه زندگی گذشته یک فرد، روان او را طوری شکل می دهد که کاری جز ارضای نیازهای تکاملی خود انجام ندهد.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.