سوگیری های شناختی (20 مثال)

 سوگیری های شناختی (20 مثال)

Thomas Sullivan

به بیان ساده، سوگیری شناختی یک روش مغرضانه از تفکر است که با منطق و عقلانیت در تضاد است. به همان اندازه که ما دوست داریم خود را منطقی بنامیم، حقیقت این است که روان انسان مملو از سوگیری های شناختی فراوانی است.

بنابراین، منطقی بودن فرآیندی مستمر از آگاهی از این سوگیری ها و عدم اجازه رنگ دادن به آنهاست. ادراکات، تصمیمات و قضاوت های ما

اعتبار://www.briandcruzhypnoplus.com

1) سوگیری حامی انتخاب

پدر شما شام را آماده می‌کند و می‌گوید که یک دستور غذای کاملاً جدید را امتحان کرده است. او به شما اطمینان می دهد که قبلاً چیزی شبیه به آن نخورده اید. وقتی اولین لقمه خود را می‌خورید، متوجه می‌شوید که واقعاً چیزی شبیه به آنچه قبلاً خورده‌اید نیست، اما به روش خوبی نیست. همه به جز پدرت همین احساس را دارند.

«بیا! خوشمزه است! چه مشکلی با جوانه های چشایی شما دارد؟» او ظرف چند ثانیه ظرف خود را خالی می کند و سعی می کند حرف خود را ثابت کند.

سوگیری حامی انتخاب، دفاع و حمایت از انتخاب‌ها، نظرات و تصمیم‌های شماست، حتی اگر نقص‌های محسوسی داشته باشند. مانند بسیاری از تعصبات دیگر، این یک چیز نفسانی است. ما با تصمیمات خود همذات پنداری می کنیم و مخالفت با آنها را مخالف خود می دانیم.

2) سوگیری طرفدار نوآوری

نوآوری، به هر حال، عالی است، تا زمانی که شامل دخالت نفس باشد، که اغلب انجام می دهد. این سوگیری شناختی بیان می کند که یک مبتکر تمایل دارد سودمندی نوآوری خود را بیش از حد ارزش گذاری کند و آن را کم ارزش جلوه دهد.محدودیت ها. چرا او نباید؟ به هر حال، این نوآوری او است.

3) سوگیری تأیید

ما تمایل داریم خود را فقط در معرض اطلاعاتی قرار دهیم که سیستم اعتقادی ما را تأیید می کند. این سوگیری شناختی گسترده ترین و فراگیرترین است. هر اطلاعاتی که سیستم اعتقادی فرد را متزلزل کند، ناهماهنگی شناختی را در او ایجاد می کند و او را از نظر روانی ناپایدار می کند. بنابراین، اغلب با مخالفت شدید روبرو می شود.

4) سوگیری محافظه کاری

مانند سوگیری تاییدی، با حفظ باورها ارتباط دارد. این به معنای ترجیح دادن اطلاعات قبلی بر اطلاعات اخیر است زیرا اطلاعات قبلی از باورهای ما پشتیبانی می کند و اطلاعات جدید ممکن است تمایل به شکستن آنها را داشته باشد.

5) اثر باند واگن

اگر اکثریت آن را نیز داشته باشند، احتمالاً اعتقادی دارید. شما می گویید: "اگر بسیاری از مردم آن را باور می کنند، چگونه ممکن است درست نباشد؟"

اما همانطور که برتراند راسل فیلسوف گفت: "حتی اگر یک میلیون نفر چیز احمقانه ای بگویند، باز هم چیز احمقانه ای است." مارک تواین این نکته را به طرز سرگرم‌کننده‌تری بیان کرد: «هرگاه خود را در کنار توده‌ها دیدید، وقت آن است که مکث کنید و فکر کنید.»

6) اثر شترمرغ

نادیده گرفتن اطلاعات منفی با فرو بردن سر خود در شن مانند شترمرغ. این یک مکانیسم جلوگیری از درد است. به اصطلاح "مثبت اندیشان" معمولاً مستعد این سوگیری هستند. وقتی چیزی اشتباه است، اشتباه است. پنهان شدن از آن باعث نمی شوددرست است، و به این معنی نیست که دیگر آنجا نیست.

7) تعصب لنگر انداختن

فرض کنید در حال مذاکره برای یک معامله خودرو هستید و قیمت خودرو مثلاً 1000 واحد ارزی است. فروشنده از شما انتظار دارد که در مورد 1000 واحد در طرف کوچکتر مذاکره کنید. بنابراین 1000 واحد لنگری است که در اطراف آن معامله خود را انجام خواهید داد.

اگر 900 واحد بپردازید ممکن است معامله را دریافت کنید زیرا به لنگر نزدیک است. با این حال، اگر شما اصرار دارید که خودرو را با 700 دستگاه بخرید، موفقیت بعید است زیرا از لنگر بسیار دور است.

از این نظر، یک لنگر مانند یک نقطه مرجع است که ما تصمیمات آینده خود را پیرامون آن می گیریم. در هر مذاکره ای، شخصی که برای اولین بار لنگر را تنظیم می کند، این مزیت را دارد که معامله را به نفع خود هدایت کند، زیرا از تعصب لنگر ما سوء استفاده می کند.

8) ادراک انتخابی

انتظارات، باورها و ترس های ما گاهی اوقات واقعیتی را که می بینیم تحریف می کند.

همچنین ببینید: تنبلی چیست و چرا افراد تنبل هستند؟

فرض کنید درباره تصویر خود مطمئن نیستید زیرا شلوار گشادی می پوشید که از آن متنفرید. وقتی در خیابان از کنار انبوهی از افراد خندان رد می‌شوید، ممکن است به اشتباه متوجه شوید که به شما می‌خندند، زیرا شلواری با ظاهر عجیب و غریب پوشیده‌اید.

در حقیقت، خنده آنها ممکن است ربطی به شما نداشته باشد.

9) اعتماد به نفس بیش از حد

بیش از حد دانش و توانایی های خود. کارشناسان بیشتر مستعد این سوگیری هستند زیرا فکر می کنند "همه چیز را می دانند". اعتماد بیش از حد اغلب این استنتیجه پشت سر گذاشتن تجارب موفق زیاد، تا جایی که نسبت به احتمالات یا نتایج جدید کور هستید.

10) کلیشه سازی

انتظار داشتن یک فرد دارای صفات گروهی که به آن تعلق دارد. این به ما امکان می دهد وقتی با غریبه ها روبرو می شویم به سرعت دوست را از دشمن تشخیص دهیم. مطمئناً کلیشه‌ها به دلایلی وجود دارند، اما قبل از اینکه بتوانید یک فرد را ارزیابی دقیقی از ویژگی‌های او انجام دهید، شناختن آن ضرری ندارد.

11) سوگیری نتیجه

قضاوت در مورد یک تصمیم بر اساس نتیجه مثبت تصادفی، علیرغم روش تصادفی که در آن تصمیم در واقع گرفته شده است.

بگویید که در قمار که در آن شانس برد و باخت 50-50 دارید، ریسک بزرگی می‌کنید. اگر برنده شوید، یک برد بزرگ و اگر ببازید، یک باخت بزرگ خواهد بود.

اگر واقعاً برنده شوید، پس از مدتی به این باور خواهید رسید که تصمیم واقعاً تصمیم درستی بوده است. در حقیقت، این فقط یک تکان دادن بود. اگر پولتان را از دست می‌دادید، تصمیم «درخشان» خود را نفرین می‌کردید.

12) مغالطه قمارباز

یک سوگیری دیگر در قمار، هر چند موذیانه تر. وقتی تحت کنترل این تعصب هستید، این چیزی است که می گویید:

"من در تمام تلاش های قبلی خود برنده نشدم، به این معنی که مطمئناً در تلاش بعدی برنده خواهم شد زیرا قوانین اینگونه است. کار احتمالی.»

اشتباه! اگر در یک بازی، شانس شما برای برنده شدن 1/7 باشد، در اولین تلاش 1/7 و 1/7 است.در تلاش 7 یا 100 تلاش، هر گونه تلاش برای آن موضوع. اینطور نیست که احتمال به دلیل اینکه 99 بار تلاش کرده اید، شما را سست کند.

13) سوگیری نقطه کور

تمایل به تشخیص تعصبات در دیگران بسیار بیشتر از خودتان است. . اگر در حین مرور این مقاله، فقط به دیگران که چنین تعصباتی دارند فکر کنید و نه خودتان، پس ممکن است طعمه این نوع سوگیری شده باشید.

این واقعیت است که من "من متوجه تعصب شما در توجه به دیگران می شوم" باعث می شود فکر کنم که ممکن است طعمه این تعصب شده باشم.

14) علت کاذب

ما در جهان علت و معلولی زندگی می کنیم که در آن علت اغلب بلافاصله بر معلول مقدم است. ما همچنین در جهانی زندگی می کنیم که در آن بسیاری از اتفاقات همزمان در حال وقوع هستند.

به غیر از علت واقعی، بسیاری از رویدادهای مرتبط و نامرتبط نیز مقدم بر اثری است که مشاهده می کنیم. بنابراین، احتمالاً یکی از این رویدادها را به‌عنوان علت تأثیر مشاهده‌شده‌مان اشتباه می‌گیریم.

فقط به این دلیل که دو رویداد پشت سر هم رخ می‌دهند، به این معنا نیست که رویداد قبلی علت رویداد بعدی است. تعصب علت کاذب اساس اکثر خرافات است.

بگویید در خیابان لیز می خورید و درست بعد از عبور یک گربه سیاه از مسیرتان، ابتدا با صورت به زمین می افتید. این لزوماً به این معنی نیست که گربه که به بدشانسی بدنام است، مسئول سقوط شما بوده است (اگرچه می توانست حواس شما را پرت کند).

خیلی خوب می تواندچه اینکه روی پوست موز لیز خوردید یا آنقدر در افکار خود غرق شدید که متوجه گودالی روی زمین نشدید.

به همین ترتیب، وقتی یک برنامه نرم افزاری جدید نصب می کنید و رایانه شما خراب می شود، وسوسه انگیز است. فکر کنید که نرم افزار باعث خرابی شده است. اما دلیل واقعی سقوط ممکن است ربطی به نرم افزار نداشته باشد.

15) Strawman

افراد به ندرت برای درک بهتر یا افزایش دانش خود درگیر بحث یا بحث می شوند. آنها عمدتاً برای پیروزی وارد یک گفتمان می‌شوند تا حریف خود را یکی کنند.

یکی از تاکتیک‌های رایجی که مناظره‌کنندگان از آن استفاده می‌کنند این است که استدلال مخالف خود را نادرست بیان می‌کنند و برای بهتر کردن موقعیت خود به این بیان نادرست حمله می‌کنند. از این گذشته، با اغراق، ارائه نادرست یا حتی جعل کامل استدلال یک نفر، بسیار ساده تر است که موضع خود را معقول نشان دهید.

بگویید که در حال بحث از ناسیونالیسم با یک دوست هستید و مخالفت خود را با این مفهوم ابراز کنید و بگویید که همه ما باید خود را شهروند جهانی بدانیم. دوستت آشفته می گوید: «پس تو می گویی که ما نباید به فکر کشورمان و پیشرفت آن باشیم. تو خائن هستی!»

همچنین ببینید: 14 نشانه که بدن شما در حال رهایی از ضربه است

16) شیب لغزنده

آلیتراسیون جالب، اینطور نیست؟ شخصی که سوگیری شیب لغزنده را مرتکب می شود در این مسیرها فکر می کند...

اگر اجازه دهیم A اتفاق بیفتد، Z نیز اتفاق می افتد، بنابراین A نباید اتفاق بیفتد.

تعجبی ندارد که توجه از آن معطوف می شودموضوع در دست است و مردم شروع به نگرانی در مورد فرضیات و فرضیات افراطی بی اساس می کنند.

بهترین مثال کسانی است که با ازدواج همجنسگرایان مخالف هستند. "چی! ما نمی توانیم به زوج های همجنس گرا اجازه ازدواج بدهیم. نکته بعدی که می دانید مردم با والدین، خانه و سگشان ازدواج خواهند کرد." در حالی که همه احتمالات به همان اندازه ممکن که در ناحیه خاکستری نهفته است را نادیده می گیرد.

این تاکتیک که به عنوان معضل کاذب نیز شناخته می شود، به نظر می رسد مورد علاقه عوام فریبی باشد، زیرا ظاهر کاذب منطقی بودن را دارد و افراد را تحت فشار قرار می دهد. برای انتخاب یک جایگزین بهتر بین دو موردی که به آنها ارائه شده است، غافل از این واقعیت که بسیاری از جایگزین های دیگر نیز ممکن است وجود داشته باشند.

18) توسل به طبیعت

که مغالطه طبیعت گرایانه نیز نامیده می شود، این استدلال است که چون چیزی «طبیعی» است، بنابراین معتبر، موجه، خوب یا ایده آل است. مطمئناً بسیاری از چیزهای طبیعی خوب هستند مانند عشق، شادی، شادی، درختان، گل ها، رودخانه های روان، کوه ها و غیره.

اما نفرت، حسادت و افسردگی نیز طبیعی است. قتل و دزدی نیز طبیعی است.

گیاهان سمی و حیوانات وحشی که به پیک نیک های ناخواسته حمله می کنند نیز طبیعی هستند. بیماری ها و سرطان ها نیز طبیعی هستند. آتشفشان ها، زلزله ها و طوفان ها نیز طبیعی هستند.

19) ویژهالتماس

اختراع راه های جدید برای حفظ باورهای قدیمی، به خصوص زمانی که اشتباه بودن آن باورهای قدیمی ثابت شده باشد. وقتی دلایلی که از باورهای ما پشتیبانی می کنند، از بین می روند، ما دلایل جدیدی می سازیم.

بالاخره، دفاع از یک باور موجود بسیار آسان تر از غصب آن و ایجاد بی ثباتی ذهنی در خود است.

0>راج بر این باور بود که زمین صاف است. ویکی با این امید که نظر دوستش را تغییر دهد، استدلال کرد: "مهم نیست چقدر در یک جهت خاص بدوم، هرگز نمی توانم از لبه یا چیزی بیفتم." راج پاسخ داد: "خب، شما باید در جهت اشتباهی در حال اجرا باشید." یک یا چند سوگیری شناختی برخی افراد به سادگی نمی دانند که چگونه استدلال های خود را ارائه کنند و ناخواسته به سمت سوگیری می روند. این لزوماً به این معنی نیست که نظر آنها هیچ فایده ای ندارد.

گاهی اوقات نیز به شکل متهم کردن کسی به ارتکاب یک جانبداری، حتی اگر اینطور نباشد، به منظور پاسخ ندادن به سؤال آنها یا انحراف از موضوع در نشان داده می شود. دست.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.