چگونه ناهماهنگی شناختی را کاهش دهیم

 چگونه ناهماهنگی شناختی را کاهش دهیم

Thomas Sullivan

به بیان ساده، ناهماهنگی شناختی ناتوانی ذهن انسان در داشتن دو ایده یا باور متضاد است. سردرگمی و عدم اطمینان ناشی از وجود دو ایده متضاد، ذهن را ناپایدار می کند.

از آنجایی که ذهن ما دائماً به دنبال ثبات است، برای کاهش ناهماهنگی شناختی هر کاری که می تواند انجام می دهد. یک حالت ذهنی ناهماهنگ شناختی یک حالت ذهنی نامطلوب است.

پس ذهن یک فرد برای کاهش ناهماهنگی شناختی چه می کند؟ این تقریباً شبیه این است که بپرسید وقتی دو بوکسور با هم دعوا می کنند چه اتفاقی می افتد. بدون فکر - یکی از آنها برنده و دیگری می بازد، مگر اینکه مساوی شود، البته. با ذهن هم همینطور. وقتی دو باور متضاد برای فضایی در روان شما رقابت می‌کنند، یکی پیروز می‌شود و دیگری کنار گذاشته می‌شود.

برای استفاده از اصطلاح بهتر، باورها اغلب با دلایل یا توجیه‌هایی پشتیبانی می‌شوند. یک فرد نمی تواند ناهماهنگی شناختی خود را بدون پشتوانه آن با دلایل کافی کاهش دهد.

اما هنگامی که او این کار را انجام می دهد، زمانی که یک باور مخالف خود را از بین می برد، ذهن دوباره پایدار می شود. بنابراین هدف از حل ناهماهنگی شناختی دستیابی به ثبات روانی است.

همچنین ببینید: روانشناسی تغییر نام

چگونه ذهن ما ناهماهنگی شناختی را کاهش می دهد

آرون یک مشروب خوار شدید بود و دوست داشت در ناهماهنگ ترین موقعیت ها بطری را بشکند. اخیراً، او مقالاتی را در مورد مضرات نوشیدن زیاد الکل به صورت آنلاین می خواند.

این منجر به ناهماهنگی در ذهن او شد. از یک طرف، او می دانست که نوشیدن را دوست دارد،اما، از سوی دیگر، متوجه شد که احتمالاً می تواند تأثیرات نامطلوبی بر سلامت او داشته باشد.

در اینجا "من نوشیدن را دوست دارم" با "نوشیدن برای من بد است" در رینگ قرار دارد و ما فقط می توانیم یک برنده داشته باشیم زیرا اینها عقاید متضادی هستند و نمی توان باورهای متناقضی را در ذهن داشت. در همان زمان.

هر بار که آرون از نوشیدن مشروب لذت می برد، "من نوشیدن را دوست دارم" با مشت به "نوشیدن برای من بد است" ضربه می زند. هر بار که کسی به آرون در مورد خطرات الکل هشدار می دهد یا او یک مقاله خبری در مورد عوارض مشروب الکلی می خواند، "نوشیدن برای من بد است" ضربه ای به "من نوشیدن الکل را دوست دارم" می زند ... و غیره.

اما این درگیری نمی تواند برای مدت طولانی ادامه یابد زیرا ذهن صلح می خواهد، می خواهد مبارزه پایان یابد.

برای رسیدن به این هدف، این کاری است که آرون انجام می دهد...

هر کاری انجام می دهد. زمانی که او اخباری را می خواند که از اعتیاد او به الکل منصرف می شود، منطقی می گوید:

«الکل نمی تواند به همه آسیب برساند. من افرادی را می شناسم که مانند آب الکل می نوشند و در وضعیت صورتی هستند. بنابراین، این مطالعات هیچ معنایی ندارند و برای همه صادق نیستند. من به نوشیدن ادامه می‌دهم.»

K.O.

همچنین ببینید: چه چیزی باعث علاقه والدین می شود؟

«من نوشیدن را دوست دارم» به «نوشیدن برای من بد است» ضربه‌ای ضربه‌ای زد. خانم ها و آقایان، ما یک برنده داریم... و یک ذهن به تازگی ثبات خود را بازگردانده است.

بوکس ذهنی تصورات ما را در هم می شکند. روش های جدید تفکر جای خود را به روش های قدیمی می دهد.

ذهن سعی می کند از عقاید، عقاید خود محافظت کند،و عادات

رفع ناهماهنگی شناختی ذهن را قادر می سازد تا از عقاید، عقاید و عادات خود محافظت کند. ما همیشه سعی می کنیم با دلایلی از اعتقادات خود حمایت کنیم تا بتوانیم حضور آنها را در ذهن خود توجیه کنیم. این دلایل مانند عصا برای باورهای ما هستند. اینکه آیا این دلایل مبنایی دارد یا نه، در واقعیت، بحث دیگری است. آنها فقط باید به اندازه کافی برای ما خوب باشند.

اگر به چیزی اعتقاد دارید و من به شما می گویم که اعتقاد شما بی اساس است و دلایل من را به شما ارائه می دهم، دلایلی را مطرح می کنید که فکر می کنید باور شما را توجیه می کند. اگر من آن دلایل را نیز به چالش بکشم، آنگاه عصاهای باور شما به لرزه درخواهد آمد، یک مسابقه بوکس در ذهن شما آغاز خواهد شد.

در نهایت یا باور خود را حفظ خواهید کرد یا آن را با یک باور جدید جایگزین خواهید کرد. در هر صورت، در بازگرداندن ثبات روانی خود موفق خواهید بود. دیگر هیچ سردرگمی، عدم اطمینان بیشتر نیست.

بوکس و ذهن باز

یک مسابقه بوکس دائمی در ذهن یک فرد باز وجود دارد. او واقعاً به اینکه چه کسی برنده یا چه کسی بازنده اهمیتی ندارد.

او بیشتر به مبارزه علاقه دارد. او دوست دارد بوکسورها را ببیند که در مقابل یکدیگر قرار می گیرند و نیازی به حمایت از یک بوکسور مادام العمر ندارد. او می‌داند که بوکسوری که امروز برنده می‌شود، ممکن است در آینده توسط یک بوکسور قوی‌تر و بهتر به چالش کشیده شود.

او فقط بر لذت بردن از بازی تمرکز می‌کند... و ذهنش نوعی ثبات عجیب را در بی‌ثباتی پیدا می‌کند.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.