جهت گیری بدن در ارتباطات غیرکلامی

 جهت گیری بدن در ارتباطات غیرکلامی

Thomas Sullivan

به منظور برجسته کردن اهمیت جهت گیری بدن در ارتباطات غیرکلامی، سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

شما در حال مرور برخی موارد در یک فروشگاه موقت هستید. در انتهای مغازه متوجه یکی از دوستان قدیمی دبیرستان می شوید و تصمیم می گیرید به او نزدیک شوید.

به سمت او حرکت می‌کنید و به عقب می‌روید - بله، در حالی که پشتتان به سمت او چرخیده است. به محض اینکه به او نزدیک می‌شوید، و موقعیت او را از روی سایه‌اش روی زمین قضاوت می‌کنید، می‌گویید: «سلام جیم، چطور بودی؟»

بدیهی است که این کار او را به وحشت می‌اندازد. او فکر می کند که این نوعی شوخی است یا اینکه شما نوعی دیوانه هستید.

این سناریو اهمیت جهت گیری بدن را در ارتباطات غیرکلامی برجسته می کند. شما هنوز هم می توانستید با جیم در آن موقعیت صحبت کنید، بدون شک، اما چیزی در مورد جهت گیری بدن شما آنقدر اشتباه بود که برقراری ارتباط تقریبا غیرممکن به نظر می رسید.

طبق برخی از قوانین نانوشته در یک کتاب قوانین نانوشته، لازم بود قبل از شروع هر مکالمه‌ای، موقعیت «مناسب» را در نظر بگیرید.

بدن ما به آنچه می‌خواهیم تبدیل می‌شود

شاید فکر می‌کنید، "خوب، پس موضوع مهم چیست؟ همه این را میدانند. باید از یخچال چیزی بیاوری، به سمت یخچال می چرخی. شما باید تلویزیونی را که به سمت تلویزیون می چرخانید تماشا کنید. بله، چیز مهمی نیست. اما چیزی که بسیاری از مردم از درک آن ناتوان هستند یا آن را بدیهی می دانند این واقعیت است که همین اصل در مورد دیگران نیز صدق می کندانسان ها.

ما به سمت افرادی می رویم که می خواهیم به آنها توجه کنیم یا با آنها "درگیر" شویم. جهت گیری بدن ما اغلب نشان می دهد که ما به چه کسی یا چه چیزی علاقه مندیم. وقتی دو نفر در حال صحبت هستند، می توانید سطح مشارکت آنها در گفتگو را با مشاهده موازی بودن بدن آنها با یکدیگر اندازه گیری کنید.

هنگامی که دو نفر در حالی که شانه‌هایشان کاملاً موازی هستند، روبه‌روی یکدیگر قرار می‌گیرند، شکلی بسته می‌سازند، از نظر هندسی و روان‌شناختی همه اطرافیان خود را طرد می‌کنند و کاملاً «درون» یکدیگر هستند. بسیاری از ما به طور شهودی این را می دانیم، اما در نظر داشته باشیم که چه پیامدهایی می تواند داشته باشد زمانی که شما گروهی از افراد را مشاهده می کنید و نه فقط دو نفر را.

جهت گیری بدن در یک گروه

اگر شما یک گروه بزرگ را مشاهده می کنید. گروهی از افراد، با دیدن اینکه کدام دو نفر موازی یکدیگر هستند، می توانید به راحتی متوجه شوید که چه کسی به چه کسی علاقه دارد.

به عنوان مثال، در یک گروه سه نفره، اگر بدن دو نفر موازی با یکدیگر باشد، مشخص است که نفر سوم کنار گذاشته شده است یا خود او منصرف شده است.

در مورد دوم، فرد ممکن است به فردی علاقه مند باشد که جزء این گروه نیست اما به گروه دیگری در نزدیکی خود تعلق دارد. یک خط خیالی مستقیم در جهت جهت بدن او ایجاد کنید و به زودی فرد جالبی را مشاهده خواهید کرد که این مرد سعی می کند مدت زیادی با او "درگیر" شود!

دو نفر را تصویر کنیددر یک مهمانی صحبت می کنند، روبروی هم قرار می گیرند و بدنشان موازی با یکدیگر است. نفر سوم می آید و می خواهد بپیوندد. در این مرحله، دو چیز ممکن است اتفاق بیفتد: یا مورد استقبال قرار می گیرد یا طرد می شود.

چگونه می توانید متوجه شوید که او فقط با رعایت زبان بدن از او در گروه استقبال شده یا رد شده است؟

سناریو 1: استقبال می شود

اگر شخص سوم مورد استقبال قرار گرفت، پس دو نفر اول باید موقعیت های جدیدی را به عهده بگیرند تا جا برای او باز شود. آنها در ابتدا به موازات یکدیگر ایستاده بودند، تمام توجه آنها به یکدیگر متمرکز بود. اما حالا باید شخص سوم را درگیر کنند و هر کدام باید بخشی از توجه خود را به شخص سوم معطوف کنند.

بنابراین آنها باید جهت بدن خود را تغییر دهند تا توجه خود را مجدداً توزیع کنند.

آنها اکنون در 45 درجه نسبت به یکدیگر و نسبت به شخص سوم می ایستند، به طوری که هر سه یک مثلث بسته تشکیل می دهند. . اکنون توجه بین تمام اعضای گروه به طور مساوی تقسیم شده است.

وقتی دو نفر را می بینید که در زاویه 45 درجه با یکدیگر ایستاده اند و با یکدیگر موازی نیستند، می تواند به این معنی باشد که آنها کاملاً نیستند. با یکدیگر درگیر هستند و می خواهند شخص سومی به آنها ملحق شود. ممکن است هر دو به یک شخص علاقه مند باشند. آنها خوشحال می شوند اگر آن شخص به آن ملحق شود و مثلث را تکمیل کند.

سناریوی 2: رد شد

حالا، اگر از شخص سوم اصلاً استقبال نشود چه؟ متوجه خواهید شد که به عنواندو نفر با مهاجم سوم صحبت می کنند، آنها فقط سر خود را به سمت او می چرخانند تا به او پاسخ دهند نه شانه ها و بقیه بدن. این نشانه واضحی از طرد شدن است، حداقل برای این لحظه.

این لزوماً به این معنا نیست که از او یا چیزی متنفرند، فقط نمی‌خواهند او بخشی از مکالمه جاری فعلی باشد.

هر دو به صورت غیر شفاهی به شخص سوم می گویند: «ما را تنها بگذار. نمی‌بینی که داریم با هم حرف می‌زنیم؟» اغلب شخص سوم این را حس می‌کند و در صورت ناامیدی، آن را ترک می‌کند یا سعی می‌کند خود را به زور وارد کند.

شما می‌توانید این الگو را در هر گروهی که شامل هر تعداد نفر باشد، نه فقط سه نفر، ببینید. هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، گروه جهت گیری دایره ای بیشتری به خود می گیرد تا توجه به طور مساوی توزیع شود.

اگر توجه به طور مساوی توزیع نمی‌شود، در این صورت شناخت طردشدگان هندسی به شما ایده‌ای از طردشدگان روان‌شناختی گروه می‌دهد.

همچنین ببینید: چه چیزی باعث نفرت در افراد می شود؟

برخی هشدارها

عدم ایستادن یا نشستن به موازات یکدیگر همیشه نشان دهنده عدم مشارکت نیست.

همچنین ببینید: گازگرفتگی در روانشناسی (معنا، فرآیند و علائم)

برای مثال، در طول پیاده‌روی یا هر نوع فعالیتی که افراد را ملزم می‌کند خود را در کنار یکدیگر قرار دهند (مانند تماشای تلویزیون)، جهت گیری بدن غیر موازی لزوماً نشان‌دهنده عدم درگیری نیست.

همچنین، ما تمایل داریم افرادی را که از جلو به ما نزدیک می‌شوند، تهاجمی قضاوت کنیم. بنابراین ما ممکن است در یک زاویه 45 درجه بایستیم تا آنها را بیاوریمغیر رسمی بودن و راحتی در مکالمه

بنابراین، برای تأیید اینکه دو نفر در جهت گیری غیر موازی واقعاً به یکدیگر علاقه ندارند، ممکن است گاهی لازم باشد به نشانه های دیگری نگاه کنید. به عنوان مثال، اگر آنها به سختی با یکدیگر صحبت می کنند و اتاق را با چشمان خود اسکن می کنند، قطعاً به این معنی است که آنها در حال حاضر به یکدیگر علاقه ندارند.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.