پویایی خانواده سمی: 10 علامتی که باید به دنبال آنها باشید

 پویایی خانواده سمی: 10 علامتی که باید به دنبال آنها باشید

Thomas Sullivan

خانواده سمی به عنوان خانواده ای تعریف می شود که در آن الگوی ثابتی از اعضای خانواده وجود دارد که رفتارهای مضر نسبت به سایر اعضا از خود نشان می دهند. در حالی که تعارض بخشی عادی از پویایی خانواده است، یک خانواده سمی با تعارض برخورد می کند که به یک یا چند عضو آسیب می رساند.

در یک خانواده سمی، الگوی ثابتی از تعاملات سمی وجود دارد. اینها فعل و انفعالاتی هستند که در آن یک یا چند عضو خانواده از نظر جسمی یا عاطفی به یکی دیگر از اعضای خانواده آسیب می رسانند.

در حالی که هر یک از اعضای خانواده می تواند سمی باشد، این مقاله عمدتاً بر مسمومیت والدین تمرکز می کند زیرا شایع ترین و مضرترین شکل مسمومیت خانوادگی است. .

ما به پویایی خانواده سمی، نشانه هایی که شما در یک خانواده سمی هستید و راه های غلبه بر آن را بررسی خواهیم کرد.

چگونه پویایی خانواده به سمت سمی می رود

کودکان انسان درمانده به دنیا می آیند و در تمام دوران کودکی خود بی پناه می مانند. آنها برای بقا بسیار به مراقبان اصلی خود (معمولاً والدین) وابسته هستند. در نتیجه، کودکان از نظر زیست‌شناختی طوری برنامه‌ریزی شده‌اند که والدین خود را خشنود کنند تا تأیید، محبت و حمایت آن‌ها را جلب کنند.

از همان اولین لبخندی که نوزاد به مادرش می‌دهد تا نمرات خوب در مدرسه، بچه‌ها درگیر همه نوع هستند. رفتارهایی برای رضایت والدین و همه چیز منطقی است. شما نمی‌خواهید که یک کودک به فکر خودش باشد - آنها نمی‌توانند این کار را انجام دهند تا زمانی که به سنین نوجوانی خود نرسند - یا خودشان تصمیم بگیرند.سمیت به قول معروف: برای دعوا دو نفر لازم است. پاسخ‌های شما به رفتار سمی باید ارتباط برقرار کند:

"من به این مزخرفات علاقه‌ای ندارم."

در حالت ایده‌آل، باید هر چیزی را که فرد سمی می‌گوید نادیده بگیرید. بگذارید مثل آب از روی شما غلت بزند. بهترین کار بعدی این است که پاسخ های کوتاه و بدون احساس بدهید. برای مثال، اگر والدینی که بیش از حد مداخله می‌کنند بپرسند:

«با چه کسی معاشرت می‌کردید؟»

فقط بگویید:

«یک دوست.»

به عنوان یک بزرگسال، شما موظف به ارائه جزئیات به آنها نیستید. لازم نیست چیزی را توضیح دهید اگر هرگز برای خودتان تصمیم نگرفته اید، این به تمرین نیاز دارد. کاری که شما مطلقاً نباید انجام دهید این است که عصبانی شوید یا وارد مشاجره شوید. این به آنها این رضایت را می دهد که می توانند دکمه های شما را فشار داده و شما را کنترل کنند.

2. اگر آنها از تصمیمات شما خوششان نیاید اشکالی ندارد

اگر در خانواده ای سمی بزرگ شده اید، ممکن است احساس کنید همیشه باید والدین خود را راضی کنید. شما روی پوسته تخم مرغ راه می روید و از تحقیر والدین سمی خود می ترسید. وقت آن رسیده است که مالکیت تصمیمات خود را به دست بگیرید. اگر آنها آنها را دوست ندارند، اشکالی ندارد.

اگر شما انتخاب های آنها را زیر سوال نمی برید، آنها نیز نباید. من تصمیم خود را گرفته‌ام.»

این باعث می‌شود که شما به عنوان یک شورشی شناخته شوید و ممکن است حالت تدافعی بگیرند. در عوض، آن را نشان دهید. نشان دهید که واقعا برایتان مهم نیست که تصمیمات شما را دوست نداشته باشند. در مورد آنچه آنها از آن می سازند کاملاً ناراحت نباشید.

3.از نظر عاطفی از خود فاصله بگیرید

شما باید تعاملات و زمانی را که با اعضای سمی خانواده می گذرانید محدود کنید. اگر اصلاً تصمیم به صحبت دارید، تصمیم بگیرید که در مورد چه موضوعاتی مایلید و نمی خواهید با آنها صحبت کنید.

سعی کنید در رفتارهای کنترل کننده آنها کشیده نشوید. وقتی از رفتار سمی آنها فاصله می گیرید، متوجه می شوند که کارساز نیست. آنها به مرزهای شما پی می برند. فقط با توجه و مشارکت خود به رفتارهای خوشایند (در صورت نشان دادن آنها) پاداش دهید.

4. قطع بند ناف

اگر هنوز به والدین سمی خود وابسته باشید، قطع همه پیوندها آسان نخواهد بود. اگر می‌توانید به تنهایی زندگی کنید و سمیت آنها به سطح بالایی رسیده است، این ممکن است گزینه مناسبی باشد.

در پایان روز، والدین شما ژن‌های شما هستند. وقتی آنها را قطع می کنید، مطمئناً احساس گناه خواهید کرد. به همین دلیل است که فاصله گذاری عاطفی گزینه بسیار بهتری نسبت به یک قطع کامل است. به جای آن بند ناف وابستگی عاطفی را قطع کنید و کنترل وضعیت روانی خود را دوباره به دست آورید.

فکر می کنید والدینتان سمی هستند؟ آزمایش والدین سمی را برای بررسی سطح سمیت آنها انجام دهید.

آن‌ها بی‌تجربه هستند و اگر این کار را انجام دهند احتمالاً به خود آسیب می‌رسانند.

سپس به سال‌های نوجوانی می‌رسد که برای اولین بار شروع به زیر سوال بردن هویت خود می‌کنند. با قرار گرفتن کافی در معرض جهان، متوجه می‌شوند که این به خودشان بستگی دارد که همان چیزی باشند که می‌خواهند باشند.

معمولاً تمام چیزی که می‌خواهند باشند «باحال» است، زیرا فشار همسالان در این سن بسیار زیاد است. آنها می خواهند باحال باشند تا بتوانند دوستان خود را تحت تأثیر قرار دهند و به گروه باحال مدرسه بپیوندند. آنها هنوز هویت خود را به طور کامل مشخص نکرده اند. آنها در حال آزمایش آن هستند.

غیرقابل تعجب است که این دوره مملو از تعارضات والدین و فرزندان است، زیرا کودک در حال ترک روش قدیمی خود است. بچه ها شروع به اثبات هویت خود می کنند. آن‌ها طوری رفتار می‌کنند که انگار کمتر از آنچه واقعاً هستند به والدین خود وابسته هستند.

این باعث ایجاد اصطکاک بین والدین و کودک می‌شود. والدین احساس می کنند که کنترل کودک را از دست می دهند. بچه احساس می کند کنترل شده است و می خواهد از لانه پرواز کند. همان رفتارهایی که والدین در دوران کودکی از خود نشان دادند و شما آن را "مراقبت" می نامید، در نوجوانی و جوانی شروع به سمی شدن می کند.

همچنین ببینید: وقتی دیگه اهمیتی نمیدی

تقریباً تمام رفتارهای سمی والدین حول محور این است که والدین اجازه نمی دهند فرزندشان به شخص خودشان تبدیل شود. .

درگیر شدن، پذیرش و رها شدن

وقتی بچه ها در حال بزرگ شدن هستند، شروع به قدردانی از تمام کارهایی که والدینشان برای آنها انجام داده اند می دانند. آنها احساس می کنند این مال آنهاستمسئولیت مراقبت از والدین خود، به خصوص زمانی که آنها بزرگتر می شوند.

مشکل این است که بسیاری از والدین به رفتارهای سمی خود ادامه می دهند که فرزندانشان را از خود دور می کند و طعم تلخی در دهان آنها باقی می گذارد. نحوه رفتار والدین با کودکان بالغ خود در طیفی از درگیر شدن تا رها شدن قرار دارد. نقطه میانی این طیف پذیرش سالم کودک است.

دو انتهای طیف فوق هر دو اشکال طرد هستند. آنها والدین ناسالم را مشخص می کنند.

در پایان درگیری، مرزهای بین والدین و فرزندانشان مبهم است. کودک درگیر والدین است. والدین هنوز فکر می کنند که کودک امتداد خودشان است. گرفتاری یا پذیرش افراطی نوعی طرد است زیرا والدین هویت و مرزهای کودک را رد می کنند.

انتهای رها شدن این طیف به همان اندازه سمی است. این زمانی است که والدین، در بهترین حالت، از ارائه محبت و مراقبت کافی به فرزندان خود کوتاهی می کنند. در بدترین حالت، آنها ممکن است مستقیماً از کودکان سوء استفاده کنند.

والدینی که از نظر جسمی یا عاطفی فرزندان خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، دوباره از پذیرش فرزندان خود با بی ارزش جلوه دادن آنها خودداری می کنند.

قسمت میانی این طیف جایی است که والدین سالم نهفته است، یعنی کودک را به عنوان فردی جدا با افکار، نظرات، اهداف و رفتارهای خود بپذیرند.

البته گاهی والدین نباید فرزندان خود را آن گونه که هستند بپذیرند. مثلا،زمانی که تصمیم می گیرند جنایتکار یا قانون شکن شوند. این موضوع در مورد اکثر خانواده ها مطرح نیست.

دینامیک خانواده سمی

اجازه ندادن فرزندشان به عنوان فردی مستقل و مستقل بزرگترین نیروی محرکه در پس مسمومیت والدین است. اگر والدین از مشکلات روانی خود رنج می‌برند، فقط اوضاع را بدتر می‌کند.

در بیشتر موارد، والدین با فرزندان خود همانگونه رفتار می‌کنند که والدین خودشان با آنها رفتار می‌کنند. این انتقال فرهنگی رفتارهای ناسالم والدینی مورد تردید آنها قرار نمی گیرد.

در نهایت- و برای بسیاری از افراد سخت است که سر خود را بپیچانند- خودخواهی انگیزه مسمومیت والدین را ایجاد می کند. چگونه کسانی که برای شما فداکاری کرده اند می توانند خودخواه باشند؟ به نظر می رسد غیر شهودی است.

سعی کنید والدین را سرمایه گذار در نظر بگیرید. سرمایه‌گذاران به یک شرکت پول می‌دهند تا بتواند رشد کند و بعداً برای آن‌ها پاداش به همراه داشته باشد. به همین ترتیب، والدین فرزندان خود را سرمایه گذاری برای آینده می دانند. آنها انتظار دارند فرزندانشان بزرگ شوند، به آنها نوه بدهند (موفقیت باروری)، و وقتی بزرگتر شدند از آنها مراقبت کنند.

در نظر گرفتن فرزندانتان به عنوان سرمایه گذاری اشکالی ندارد. مشکل والدین سمی این است که در ناامیدی آنها برای اطمینان از بازگشت سرمایه، به رفاه و خوشبختی فرزندان خود بی توجهی می کنند.

بله، بیشتر والدین فقط به این اهمیت می دهند که شما چند نوه آنها را ترک خواهید کرد و آیا می توانید وقتی بزرگتر هستند از آنها مراقبت کنید.به همین دلیل است که آنها در انتخاب شغل و تصمیمات روابط شما بیش از حد مداخله می کنند.

به همین دلیل است که اغلب والدین فقط به کارنامه فرزندان خود اهمیت می دهند، نه چیزهایی که روزانه یاد می گیرند. و چرا آنها فقط به میزان درآمد شما اهمیت می دهند و هرگز نمی پرسند که آیا کار شما را برآورده می کند یا نه. نیاز به هویت خودتان ممکن است بخواهید قبل از اینکه به دنبال اهداف دیگر زندگی خود باشید، ابتدا به آنچه هستید صادق باشید.

والدین سمی اهمیتی نمی‌دهند که شما «خودتان را پیدا کرده‌اید». در واقع، اگر کسی که هستید بر خلاف میل آنها باشد، آنها فعالانه سعی می کنند آن را سرکوب کنند. آنها فقط به آنچه می توانند از شما استخراج کنند اهمیت می دهند. هنگامی که در حال مبارزه هستید آنها شما را شکست خواهند داد و زمانی که موفق شدید از شکوه و جلال منعکس شده خود غرق شوند.

نشانه های یک عضو سمی خانواده

بیایید به راه های خاصی که در آن کمبود والدین از پذیرش در رفتار روزمره آشکار می شود. در زیر علائمی وجود دارد که نشان می دهد یکی از اعضای خانواده سمی است:

1. آنها هیچ توجهی به مرزها و نظرات شما ندارند

به عنوان یک بزرگسال، قرار است خودتان تصمیم بگیرید. مطمئناً، اعضای خانواده شما می‌توانند پیشنهادها و توصیه‌هایی ارائه کنند، اما نمی‌توانند تصمیمات خود را به شما تحمیل کنند.

در خانواده‌های درگیر، والدین هنوز معتقدند که فرزندانشان امتداد خودشان هستند. بنابراین، آنها ندارنددر مورد تجاوز به حریم خصوصی فرزندان خود تردید دارند. آنها بیش از حد دخالت می کنند و سوالات زیادی می پرسند. آنها هر بار که خود را ابراز می کنید به شما می گویند چرا و چگونه اشتباه می کنید.

بین پرسیدن سؤال برای گفتگو و پرسیدن سؤال برای مداخله بیش از حد تفاوت وجود دارد. دومی همیشه باعث می شود احساس کنید تحت کنترل هستید. اگر قبلاً گفته اید که از دخالت آنها قدردانی نمی کنید و آنها اهمیتی نمی دهند، قطعاً سمی هستند.

2. آنها از شما سوء استفاده می کنند

سوءاستفاده، به هر شکلی، غیرقابل قبول است. در حالی که به ندرت اتفاق می‌افتد که والدین از کودکان بزرگسال خود سوء استفاده فیزیکی کنند، اما بسیاری از آزارهای روانی اغلب در معرض خطر قرار می‌گیرند.

انتقاد مداوم، بی‌احترامی، نام‌گذاری، سرزنش و تحقیر کردن، همگی از راه‌هایی هستند که در آن یک خانواده سمی وجود دارد. عضوی که هستید را رد می کند و سعی می کند شما را پایین بیاورد. گاز سوزی و دستکاری عاطفی از طریق احساس گناه از دیگر راهبردهای آنهاست.

3. آنها شما را مضطرب می کنند

وقتی در کنار یکی از اعضای خانواده سمی هستید، احساس اضطراب و احساس ناراحتی می کنید. شما به اصطلاح "حاله های بد" را از آنها دریافت خواهید کرد.

وقتی با آنها تماس می گیرید، ناخودآگاه شما به طور خلاصه و سریع گذشته و تعاملات سمی خود را با آنها بازگو می کند.

اگر تعامل شما با آنها به طور کلی سمی بوده است، کاملا منفی است، شما در اطراف آنها احساس اضطراب می کنید. این فقط ذهن شماست که سعی می کند از شما محافظت کند. ممکن است متوجه شوید که با آنها فاصله داریدیا عدم تماس چشمی با آنها.

فقط در یک اتاق بودن با آنها می تواند باعث شود احساس ضعف کنید زیرا آنها در طول سال ها سعی کرده اند بر شما تسلط داشته باشند.

4. شما نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کنید

احساس می کنید نمی توانید یک گفتگوی آزاد و محترمانه با آنها داشته باشید. شما نمی توانید با کسانی که به افکار و نظرات شما توجهی ندارند، گفتگوی آزاد و محترمانه داشته باشید.

همچنین ببینید: فواید تکاملی پرخاشگری برای مردان

5. به ترک فکر کرده‌اید

اگر فکر ترک خانواده‌تان به ذهنتان خطور کرده است یا تهدید کرده‌اید که این کار را انجام می‌دهید، به احتمال زیاد خانواده شما یک خانواده سمی هستند. گاهی اوقات بدرفتاری بیش از حد قابل تحمل می شود و احساس می کنید در تنهایی بهتر خواهید بود.

6. آنها شما را به تبادلات شدید بر سر مسائل کوچک می کشانند

در یک واحد اجتماعی فشرده، مانند خانواده، که در آن هر یک از اعضا به دیگری وابسته است، درگیری ها به وجود می آیند. اما اعضای سمی خانواده بر سر کوچکترین چیزها وارد درگیری می شوند و نمی دانند چگونه با آنها برخورد کنند. آنها به شما حملات شخصی می‌کنند، حتی اگر تقصیر شما نباشد.

این رفتار می‌تواند ناشی از بی‌احترامی عمیقی باشد که نسبت به شما دارند یا به این دلیل که آنها به سادگی نمی‌دانند چگونه درگیری‌ها را مدیریت کنند. یا ممکن است هر دو باشد.

در هر صورت، آنها حق ندارند به شما بی احترامی کنند.

7. شما احساس بی تجربه بودن می کنید

در ابتدا، والدین هر کاری را برای فرزندان خود انجام می دهند. همانطور که بچه ها بزرگتر می شوند، والدین باید به تدریج از انجام کارهایی برای فرزندان خود دست بکشند. وقتی بچه هامی توانند مسئولیت ها را بر عهده بگیرند، خودکارآمدی و عزت نفس آنها افزایش یابد. آنها احساس استقلال بیشتری می کنند.

والدین سمی تا بزرگسالی به انجام کارهایی برای فرزندان خود ادامه می دهند. در نتیجه، این بزرگسالانی که با قاشق تغذیه می‌شوند احساس می‌کنند تجربه حیاتی زندگی ندارند.

8. شما والدین شده‌اید

گاهی اوقات والدین برعکس عمل می‌کنند. آنها خیلی زود به فرزندشان مسئولیت می دهند. این ممکن است در صورتی اتفاق بیفتد که والدین شریک زندگی خود را به دلیل طلاق یا مرگ از دست بدهند. کودک - معمولاً بزرگ‌ترین فرزند - متوجه می‌شود که باید پدر یا مادر یا خواهر و برادرهای کوچک‌تر را "والدین" کنند.

کودک که والدین شده خیلی زود بزرگ می‌شود و احساس می‌کند دوران کودکی را از دست داده است.

5> 9. شما شیرخوار شده اید

کودک شدن به این معنی است که با کودک بزرگسال خود به عنوان یک کودک رفتار کنید. این بسیار رایج است و نشان می دهد که والدین سمی چقدر تمایلی به اجازه بزرگسالی فرزندشان ندارند. با رفتار با پسر یا دختر بزرگسال خود به عنوان یک کودک، آنها می خواهند در مرحله اولیه والدین قبل از نوجوانی گیر کنند.

10. شما ترس از رها شدن دارید

مسائل ترک ناشی از عدم دریافت محبت و مراقبت کافی در دوران کودکی است. شاید تنها رفتار سمی والدین باشد که در اوایل کودکی خود را نشان می‌دهد و می‌تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

افرادی که دچار مشکلات رها شدن هستند، احساس پذیرش نمی‌کنند و فاقد احساس قوی از خود هستند. آن‌ها بزرگ می‌شوند تا مردمی راضی‌کننده شوند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا مورد قبول دیگران قرار گیرند. در حالی که همهانسانها از طرد شدن بیزارند، آنها تحمل بسیار کمی برای طرد دارند. (مسئله مسائل رها شدن را شرکت کنید)

بزرگترین خطر خانواده های سمی

شما ممکن است فکر کنید درجاتی از مسمومیت در یک خانواده انتظار می رود، اما سعی کنید هزینه های آن را در نظر بگیرید. اساساً رشد سالم یک فرد را ترمز می کند. کسی که از نظر ذهنی از والدین خود جدا نمی شود، این خطر را دارد که هرگز متوجه نشود که آنها چه کسانی هستند و چه چیزی آنها را وادار می کند. آنها برای همیشه زیر سایه والدین خود زندگی خواهند کرد.

من درک می کنم که بسیاری از مردم به ایجاد حس قوی از خود اهمیتی نمی دهند، اما آنها در خطر زندگی با عزت نفس پایین هستند. آنها اهداف والدین خود را از آن خود می کنند و ارزش خود را بر اساس چیزهای شکننده و ناپایدار قرار می دهند. آنها یک بحران هویت هستند که منتظر وقوع هستند.

نحوه برخورد با یک عضو سمی خانواده

اعضای سمی خانواده می توانند برای سلامت روان شما مضر باشند. فاصله ذهنی از آنها کار زیادی می خواهد. راه ایده آل برای حل هر تعارضی این است که با قاطعیت نگرانی های خود را بیان کنید و سعی کنید به آنها بفهمانید که چگونه بر شما تأثیر می گذارند.

با این حال، تغییر افرادی که در مسیر خود قرار دارند دشوار است. بنابراین، در اینجا استراتژی هایی وجود دارد که می توانید برای مقابله با اعضای سمی خانواده استفاده کنید:

1. روی آنچه می توانید کنترل کنید تمرکز کنید

در هر تعامل سمی، نمی توانید رفتار فرد سمی را کنترل کنید. آنچه شما می توانید کنترل کنید پاسخ شما به آنها است

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.