"چرا من اینقدر چسبنده هستم؟" (9 دلیل بزرگ)

 "چرا من اینقدر چسبنده هستم؟" (9 دلیل بزرگ)

Thomas Sullivan

فهرست مطالب

وقتی وارد یک رابطه جدید می‌شوید، طبیعی است که بخواهید به شریک زندگی خود نزدیک شوید. شما در مرحله «آشنایی با یکدیگر» هستید. هر چه به هم نزدیکتر باشید، بهتر همدیگر را می شناسید.

در نهایت وقتی هر دو طرف از هم راضی باشند، اوضاع کمی آرام می شود. شما مجبور نیستید مرتباً صحبت کنید و ملاقات کنید. شما در کنار یکدیگر احساس امنیت و آرامش می کنید. شما در یک وابستگی سالم با شریک زندگی خود هستید.

همچنین ببینید: 7 آهنگ راک انگیزشی برای حفظ انگیزه شما

اگر از نقطه شیرین دلبستگی سالم منحرف شوید، رابطه شما آسیب می بیند. اگر به سمت چپ حرکت کنید و فاصله را در رابطه خود افزایش دهید، رابطه شما را متشنج می کند.

هر چند که فشار دادن به معنای شکستن نیست.

اشکالی ندارد که در رابطه خود با زمان فاصله داشته باشید. به زمان چون غیبت دلها را محبت می کند. اما محدودیتی برای آن وجود دارد. اگر از این حد فراتر بروید، دوست دارید رابطه خود را از بین ببرید.

به طور مشابه، در سمت راست نیز فضایی برای تکان دادن وجود دارد. می توانید به سمت راست حرکت کنید و هر از گاهی به شریک زندگی خود نزدیک شوید. اما محدودیتی وجود دارد اگر زیاده روی کنید، چسبیده می شوید و شریک زندگی خود را خفه می کنید.

در حالی که می توانید گاهی اوقات کمی به سمت چپ و راست نقطه شیرین حرکت کنید، یک رابطه سالم رابطه ای است که بیشتر وقت خود را در آن می گذرانید. نقطه شیرین.

آیا من چسبنده هستم؟

وقتی به شریک زندگی خود نزدیک تر می شوید، طبیعی است که نگران باشید که ممکن است تبدیل شویدچسبیده همسرتان احتمالاً رفتار چسبنده شما را به زبان نمی آورد. بنابراین، بهترین راه برای دانستن این است که به اعمال خود نگاه کنید.

اگر بیشتر این رفتارها را در رابطه خود نشان می دهید، احتمالاً سختگیر هستید:

1. گذراندن زمان بیش از حد با هم

شریکها باید زندگی خود را خارج از رابطه خود داشته باشند. اگر بیشتر وقت خود را با شریک زندگی خود می گذرانید، احتمالاً دلبسته هستید. اگر شریک زندگی خود را در تمام طول زندگی خود قرار دهید، این نشانه مطمئنی از چسبندگی است.

2. برای خوشبختی کاملا به شریک زندگی خود تکیه کنید

در حالت ایده آل، شریک زندگی شما باید یکی، هرچند منبع مهمی از شادی شما باشد. اگر نمی توانید بدون شریک زندگی خود خوشحال باشید، این می تواند باعث شود به شریک زندگی خود بچسبید.

3. به دنبال اطمینان دائمی هستید

شریک های متین می خواهند بشنوند که شما بارها و بارها آنها را دوست دارید. هنگامی که به نقطه‌ای در رابطه رسیدید که در آن سطوح سالمی از اعتماد متقابل وجود دارد، ممکن است برای یک شریک غیر چسبنده، اطمینان دادن به شریک چسبنده‌اش سخت باشد.

4. به دنبال تماس مداوم

در طول مراحل اولیه یک رابطه، طبیعی است که همیشه صحبت کنید. با این حال، اگر این وضعیت حتی زمانی که رابطه پایدار می شود ادامه یابد، می تواند نشانه چسبندگی باشد.

5. نظارت بر زندگی‌تان

شریک‌های متمایل باید بدانند که شما کجا هستید و همیشه چه می‌کنید. آنها ممکن است شما را در رسانه های اجتماعی تحت تعقیب قرار دهند، رمزهای عبور شما را بدزدند و عواملی را برای نگه داشتن آنها بکارندجایی که هستید را انتخاب کنید.

6. کنترل زندگی خود

دلبستگی و کنترل دو روی یک سکه هستند. ما به کنترل چسبیده ایم. یک شریک دلبسته ممکن است تمام جزئیات کوچک زندگی شما را کنترل و مدیریت کند.

7. احساس تهدید از «زندگی» شما

یک شریک متمایل از شما می خواهد که او را نیز در کل زندگی خود بسازید، همانطور که او با شما کرده است. اگر اتفاقاً زندگی خود را خارج از رابطه داشته باشید، می تواند یک شریک متمایل را تهدید کند.

8. سرعت بخشیدن به رابطه

وقتی با یک شریک دلبسته هستید، ممکن است احساس کنید که رابطه خیلی سریع پیش می رود. احتمالاً همینطور است و ممکن است شریک چسبنده شما مسئول آن باشد.

اثرات چسبندگی

برای اینکه یک رابطه سالم باشد، باید وابستگی متقابل وجود داشته باشد، نه هم وابستگی یا چسبندگی. همه ما میل به خودمختاری داریم. ما نمی خواهیم تحت کنترل باشیم. چسبندگی آزادی و خودمختاری قربانی را از بین می‌برد.

دلبستگی آزاردهنده است و به رابطه فشار می‌آورد. طرف مقابل را خفه و خسته می کند. با گذشت زمان، چسبندگی باعث ایجاد رنجش می شود. و در هر رابطه ای، کینه مثل سم آهسته است.

چرا من اینقدر چسبیده ام؟

وقت آن است که لاستیک به جاده بزند. اکنون، ما به دلایل مختلفی می پردازیم که می توانند به چسبندگی کمک کنند. با مرور این دلایل، رفتارهای چسبناکی که قبلا ذکر شد بیشتر و بیشتر معنا پیدا می کند.

1.ناامنی

شما یا در رابطه خود احساس امنیت می کنید یا نه. ناامنی در روابط، دلیل اصلی - مادر همه دلایل - برای چسبیدن است.

اگر روی شاخه درختی نشسته اید و شاخه می شکند یا در شرف شکستن است، محکم به آن می چسبید.

به طور مشابه، زمانی که رابطه شما در شرف شکسته شدن است یا شما فکر کن می شکند، تو به آن می چسبی.

2. عزت نفس پایین

داشتن عزت نفس پایین منجر به شک و تردید به خود و احساس بی ارزشی برای رابطه تان می شود. اگر فکر می کنید که لیاقت شریک زندگی خود را ندارید، احساس امنیت در رابطه خود سخت خواهد بود.

شما دائماً به دنبال راه‌هایی برای خراب کردن رابطه خود می‌گردید تا حق خود را ثابت کنید، یعنی لیاقت رابطه را ندارید.

همچنین ممکن است (به اشتباه) فکر کنید که شریک زندگی‌تان اینطور نیست. شما را دوست ندارم، حتی اگر آنها بارها گفته اند که دوست دارند. بنابراین، ممکن است وسوسه شوید که رابطه را قبل از انجام آنها پایان دهید.

3. ترس و اضطراب

اگر می ترسید که شریک زندگیتان به هر دلیلی شما را ترک کند، می تواند منجر به ناامنی و چسبندگی شما شود. این ترس ممکن است ناشی از مشکلات رها شدن باشد که ریشه در دوران کودکی دارد یا از شخص سومی که تصور می‌کنید تهدیدی برای رابطه شماست.

به همین ترتیب، اضطراب در مورد اینکه رابطه به کجا می‌رود نیز می‌تواند منجر به رفتار چسبنده شود. اگر به طور کلی فردی مضطرب هستید، پس اضطرابی که در رابطه خود احساس می کنید همین استاحتمالاً پیامد این اضطراب تعمیم یافته است.

یکی دیگر از منابع بالقوه اضطراب در روابط، سبک دلبستگی اضطرابی است. سبک های دلبستگی خیلی زود در زندگی شکل می گیرند. داشتن یک سبک دلبستگی مضطرب که در آن دائماً می ترسید که شریک زندگی تان شما را ترک کند، باعث ایجاد احساس امنیت در رابطه می شود.

4. مسائل مربوط به اعتماد

اگر به شریک زندگی خود کاملاً اعتماد ندارید، احتمالاً به او می چسبید. اگر کاملاً به شریک زندگی خود اعتماد دارید، دلیلی برای چسبیدن ندارید. شاخه سالم و محکم است. نیازی نیست آن را در دست بگیرید.

مشکلات اعتماد می تواند ناشی از تجربیات گذشته شما در روابط باشد. اگر تجربه‌های منفی گذشته در روابط داشته‌اید، اعتماد کردن به شریک زندگی‌تان برایتان سخت خواهد بود.

مشکلات اعتماد نیز می‌تواند از داشتن مدل یا الگوی منفی برای روابط ناشی شود. الگوهای ما از جهان در درجه اول در دوران کودکی شکل می گیرند. اگر والدین شما رابطه ناسالمی داشتند، ممکن است به این باور برسید که قرار است روابط صمیمانه اینگونه باشد.

5. اختلاف ارزش همسر

افراد زیادی در مورد این موضوع صحبت نمی کنند، اما قطعاً این چیزی است که می تواند به چسبندگی کمک کند. من قبلاً مفهوم ارزش همسر را توضیح داده ام. به بیان ساده، عددی از 10 است که میزان جذابیت شما را نشان می‌دهد.

اگر شما 5 نفر هستید و با 9 جفت شده‌اید، اساساً در قرعه‌کشی برنده شده‌اید. به احتمال زیاد می چسبیدبه شریک زندگی خود، زیرا نمی خواهید شریک با ارزش همسرتان را از دست بدهید.

شما به او می چسبید تا آنها را ترک نکنند. اگر آنها را ترک کنند، ممکن است مجبور شوید به فردی در سطح خود رضایت دهید.

همچنین ببینید: "چرا احساس شکست می کنم؟" (9 دلیل)

6. ایده آل کردن شریک زندگی خود

همراهی با یک فرد با ارزش برای همسر وجود دارد. سپس فکر می کنید شریک زندگی شما ارزش بالایی برای همسر دارد.

وقتی افراد وارد روابط عاشقانه می شوند، تمایل دارند شریک زندگی خود را ایده آل کنند. این ترفندی است که ذهن آنها روی آنها بازی می کند تا بتوانند در رابطه باقی بمانند.

وقتی شریک زندگی خود را ایده آل می کنید، ارزش بیشتری برای او قائل می شوید. از آنجایی که آنها برای شما بسیار ارزشمند هستند، شما نیاز دارید که به آنها بچسبید همانطور که کودک به اسباب بازی مورد علاقه خود می چسبد.

7. انتظارات متفاوت

آنچه برای شما مانند رفتار چسبنده به نظر می رسد ممکن است برای شریک زندگی شما مانند یک محبت بی ضرر به نظر برسد. بسیاری از افراد درجاتی از چسبندگی را در روابط خود مطلوب می بینند.

این باز هم به الگوی رابطه ای که آنها در زمان رشد شکل دادند برمی گردد. اگر والدین آن‌ها بیش از حد به یکدیگر محبت داشتند، احتمالاً فکر می‌کنند که قرار است روابط اینگونه باشد.

در همین حال، شما الگوی خود را از چگونگی یک رابطه صمیمی دارید. در الگوی شما، محبت بیش از حد ممکن است زیبا نباشد اما خفه کننده باشد.

9. مشکوک به خیانت

کلمه clingy خیلی کثیف به نظر می رسد. مفاهیم منفی دارد. هیچ کس نمی خواهد چسبنده باشد. همانطور که با دیگراحساسات و رفتارهای منفی، به راحتی می توان آن را به عنوان غیرقابل قبول بدون فکر کردن به هدف تکاملی آن نادیده گرفت.

دلبستگی می تواند ناشی از خیانت مشکوک باشد. اگر مشکوک هستید که شریک زندگی تان خیانت می کند یا به شما خیانت می کند، به احتمال زیاد دلبسته خواهید شد. در این مورد، چسبندگی شما مانع از تقلب یا جست و جوی شریک های احتمالی دیگر می شود. . شما زندگی آن‌ها را زیر نظر می‌گیرید تا تهدیدات احتمالی برای رابطه‌تان را بررسی کنید.

اگر مشکوک هستید که شریک زندگی‌تان به شما خیانت می‌کند، این نظارت بیش از حد می‌تواند به شما در جمع‌آوری شواهد مجرمانه علیه او کمک کند. همچنین می تواند به شریک زندگی شما هشدار دهد که تحت نظر است، که باعث می شود احتمال گمراهی او کمتر شود.

البته، یک راه بهتر برای مقابله با سوء ظن شما این است که با شریک زندگی خود صحبت کنید زیرا این یک مشکل است. موقعیت دشواری است.

  • اگر آنها خیانت می کنند ، دلبستگی شما وظیفه خود را برای محافظت از رابطه و منافع شما انجام می دهد. شما می توانید شریک زندگی خود را بگیرید، او را صدا کنید و از ضررهای خود بکاهید.
  • اگر خیانت نمی کند ، چسبندگی شما زنگ خطر کاذب است. این هشدارهای کاذب دارای معایبی است. آنها باعث می شوند شریک خفه شده شما فکر کند که به او اعتماد ندارید و رابطه شما را تیره می کند.

ذهن شما بیش از حد به شما اهمیت می دهد و از شما محافظت می کند.تقلب کردن. به یاد داشته باشید که تولید مثل اولویت اصلی ذهن است. از دست دادن شریک زندگی به معنای از دست دادن فرصت باروری است.

ذهن سریع، لحظه ای و عمدتاً غیرمنطقی شما به سختی در مورد عواقب بلندمدت عمل به این هشدارهای اشتباه فکر نمی کند. عواقبی مانند تیره شدن رابطه و از قضا، شکستن آن و از دست دادن فرصت باروری.

سؤالات متداول

چرا اینقدر به دوستانم چسبیده ام؟

شما احتمالاً دارید گرفتن بیش از حد ارزش خود را از دوستان خود. به همین دلیل است که دانش‌آموزان به محبوب‌ترین همکلاسی‌های خود می‌چسبند یا می‌خواهند به باحال‌ترین گروه کلاس بپیوندند.

چرا من ناگهان اینقدر چسبیده‌ام؟ رابطه همچنان در نوسان است اما در یک رابطه سالم، نوسان زیادی ندارد. اگر ناگهان ناهماهنگی در ارزش همسر وجود داشته باشد (همسر شما ارتقاء یابد) یا در موقعیت ضعیف تری قرار بگیرید که نیاز بیشتری به همسرتان دارید (باردار شدن)، می توانید چسبنده شوید.

چگونه از اینقدر چسبنده بودن دست بردارم؟

مهمترین چیز این است که زندگی خود را در خارج از رابطه خود داشته باشید. داشتن شغل، سرگرمی‌ها و علایق به شما این امکان را می‌دهد که منابع ارزشمندی خود را متنوع کنید و بیش از حد با شریک زندگی خود آشنا نشوید. اگر دلبستگی شما ناشی از ناامنی است، بهتر است آن را با شریک زندگی خود در میان بگذارید.

منابع

  1. Simpson, J. A., & رولز، دبلیو اس (2017).دلبستگی بزرگسالان، استرس و روابط عاشقانه. نظر فعلی در روانشناسی , 13 , 19-24.
  2. Apostolou, M., & وانگ، ی. (2021). آنچه حفظ یک رابطه صمیمی را دشوار می کند: شواهدی از یونان و چین. روانشناسی تکاملی ، 19 (1)، 1474704920987807.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.