درک شرم

 درک شرم

Thomas Sullivan

این مقاله به شما در درک شرم، شرم منتقل شده و اینکه چرا مردم به خاطر دیگران احساس شرم می کنند (شرم دست دوم) به شما کمک می کند.

شرم احساسی است که زمانی تجربه می شود که انسان فکر کند حیثیت و لیاقتش به نحوی پایین آمده است.

کسی که احساس شرم می کند فکر می کند که مشکلی با او وجود دارد و بنابراین احساس شرم برعکس احساس لیاقت است.

احساس شرم ارتباط نزدیکی با خجالت و گناه دارد.

در حالی که خجالت این است که فکر کنیم کاری که انجام دادیم توسط دیگران نامناسب تلقی می شود، و احساس گناه زمانی که ارزش های مهم خود را زیر پا می گذاریم، تجربه می شود، شرم این است که فکر کنیم مورد بی احترامی قرار گرفته ایم یا کمتر شایسته شده ایم.

شرم و سوء استفاده

شرم به عنوان یک احساس اجتماعی شناخته می شود زیرا معمولاً در زمینه های بین فردی ایجاد می شود.1 شرم زمانی ایجاد می شود که باور کنیم ارزش خود را در نظر دیگران کاهش داده ایم

ما معتقدیم تصور منفی که دیگران از ما دارند نه به خاطر کاری که انجام داده ایم، بلکه به خاطر شخصیتی که هستیم. در عمیق‌ترین سطح خود، فکر می‌کنیم ناقص هستیم.

افرادی که در دوران کودکی مورد آزار جسمی یا عاطفی قرار گرفته‌اند، بیشتر احساس شرم می‌کنند، زیرا فکر می‌کنند اگر دیگران درمان نمی‌کنند، مشکلی در آنها وجود دارد. آنها درست است به عنوان کودک، ما هیچ راه دیگری برای درک سوء استفاده خود نداریم.

به عنوان مثال، یک کودککه اغلب توسط والدینش مورد آزار و اذیت قرار گرفته و مورد بدرفتاری قرار گرفته است، ممکن است در نهایت به این باور برسد که مشکلی در او وجود دارد و در نتیجه احساس شرمندگی ایجاد می کند که با کوچکترین درک شکست اجتماعی ایجاد می شود.

یک مطالعه طولی در طی یک دوره 8 سال نشان داد که سبک‌های فرزندپروری خشن و بدرفتاری در دوران کودکی می‌تواند شرم را در نوجوانان پیش‌بینی کند.2 این فقط والدین نیستند.

بدرفتاری معلمان، دوستان و سایر اعضای جامعه همگی می تواند مایه شرمساری کودک باشد.

درک شرم ناشی از آن

هر رویدادی که باعث ما شود احساس بی لیاقتی می تواند باعث ایجاد احساس شرم در ما شود. اما اگر قبلاً احساس شرم را از دوران کودکی خود حمل کرده‌ایم، به احتمال زیاد احساس شرم می‌کنیم. ما بیشتر مستعد شرمساری هستیم.

گاهی اوقات شرم در موقعیت هایی ایجاد می شود که ما را به یاد تجربه های شرم آور مشابه گذشته می اندازد که در آن ما احساس شرمندگی کرده ایم.

به عنوان مثال، دلیل اینکه چرا ممکن است کسی وقتی کلمه ای را به طور عمومی اشتباه تلفظ می کند احساس شرمندگی کند، ممکن است به این دلیل باشد که جایی در گذشته، وقتی همان کلمه را اشتباه تلفظ می کند، احساس شرمندگی می کند.

فردی که چنین تجربه ای نداشته است از انجام همان اشتباه احساس شرم نمی کند.

همچنین ببینید: متفکران عمیق چه کسانی هستند و چگونه فکر می کنند؟

تکامل، شرم و خشم

منشأ شرم هرچه باشد، آن همیشه منجر به کاهش ارزش اجتماعی فرد می شود. از نظر تکاملی، بهترین استراتژیبرای یک فرد در یک جامعه باید رضایت و تایید اعضای گروه خود را به دست آورد.

بنابراین ما مکانیسم های ذهنی را توسعه داده ایم که به دنبال به حداقل رساندن هزینه های شرم است.

به عنوان مثال، ویژگی تنفرآمیز شرم، انگیزه تلاش برای پایان دادن به آن و تمایل به پنهان کردن خود آسیب دیده از دیگران است. این شامل پرهیز از تماس چشمی و سایر اشکال زبان بدن اجتنابی تا فرار ساده از موقعیت شرم آور است.

علیرغم تلاش های ما برای پنهان کردن شرم خود، اگر دیگران شاهد آن باشند، انگیزه داریم که به آنها آسیب برسانیم. کسانی که شاهد تحقیر ما بوده اند.

این تغییر در عواطف از شرم به خشم گاهی به عنوان چرخه خشم تحقیر شده یا خشم خشم نامیده می شود. به نظر می رسد، گاهی به خاطر کارهایی که دیگران انجام می دهند، نه ما، احساس شرم می کنیم.

جامعه، شهر، کشور، خانواده، دوستان، موسیقی مورد علاقه، غذای مورد علاقه و تیم ورزشی مورد علاقه، همه از هویت گسترده ما .

منظورم از هویت گسترده، این است که ما با این چیزها همذات پنداری می کنیم، و آنها بخشی از شخصیت ما را تشکیل می دهند - بخشی از آنچه ما هستیم. ما تصویر خود را با آن‌ها مرتبط کرده‌ایم، و بنابراین آنچه بر آن‌ها تأثیر می‌گذارد، بر روی تصویر ما تأثیر می‌گذارد.

از آنجایی که همه این چیزها را جزئی از خود می‌دانیم، نتیجه می‌شود که اگر هویت‌های گسترده ما کاری را انجام می‌داد که ما آن را شرم‌آور می‌دانیم، پس ما احساس شرم می کنیمهمچنین.

به همین دلیل است که وقتی یکی از دوستان نزدیک یا یکی از اعضای خانواده یک عمل شرم آور انجام می دهد، احساس شرم در افراد بسیار رایج است.

همچنین ببینید: 16 نشانه کم هوشی

اگر یکی از هموطنان یا یکی از اعضای جامعه مرتکب عمل ظالمانه ای شود، مردم از شرم سر خود را آویزان می کنند و حتی گاهی از طرف آنها عذرخواهی می کنند.

مرجع

  1. بارت، کی سی (1995). رویکرد کارکردگرا به شرم و گناه. عواطف خودآگاه: روانشناسی شرم، شرمساری احساس گناه و غرور ، 25-63.
  2. Stuewig, J., & مک کلاسکی، ال اِی (2005). رابطه بدرفتاری با کودک با شرم و گناه در نوجوانان: مسیرهای روانشناختی افسردگی و بزهکاری. بدرفتاری با کودکان ، 10 (4)، 324-336.
  3. Scheff, T. J. (1987). مارپیچ شرم-خشم: مطالعه موردی یک نزاع پایان ناپذیر.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.