چرا خیانت به دوستان اینقدر آزار دهنده است
فهرست مطالب
وقتی به خیانت فکر می کنیم، اغلب به خیانت در روابط عاشقانه و ازدواج فکر می کنیم. در حالی که آشکارا چنین خیانت هایی برای قربانی بسیار مضر است، خیانت دوستان نیز می تواند آسیب زا باشد. با این حال، مردم اغلب در مورد آن صحبت نمی کنند.
در این مقاله، ما پدیده خیانت دوستی را مورد بحث قرار خواهیم داد. تمرکز بر خیانت دوستان مهم است زیرا تقریباً همه روابط با دوستی شروع می شوند. اگر بتوانید خیانت را در سطح دوستی درک کنید و با آن مقابله کنید، ممکن است در سطح رابطه نیز با آن مقابله کنید.
خیانت و روابط نزدیک
ما انسان ها نیازهای خاصی داریم که فقط می توان آنها را برآورده کرد. با ایجاد روابط نزدیک و دوستی با دیگران. اینها روابط داد و ستد هستند که در آن ما از دیگران منفعت می گیریم و در عین حال به آنها منفعت می دهیم.
برای اینکه خیانت اتفاق بیفتد، ابتدا باید روی آن شخص سرمایه گذاری کنید. اگر اصلاً روی آنها سرمایه گذاری نکنید، خطر خیانت وجود ندارد.
یک غریبه کمترین احتمال را دارد که به شما خیانت کند. حتی اگر این کار را انجام دهند، به اندازه خیانت یک دوست صمیمی ضرری ندارد. دشمنان شما نمی توانند به شما خیانت کنند. شما روی این افراد سرمایه گذاری نمی کنید. در ابتدا به آنها اعتماد ندارید.
اما در روابط دوستانه، زمان، انرژی و منابع خود را سرمایه گذاری می کنید. شما این کار را فقط به این دلیل انجام می دهید که در ازای آن چیزهایی از آنها انتظار دارید. اگر خیلی کم یا چیزی برگردانید، احساس می کنیدخیانت شده است.
تجربه روانشناختی خیانت
میزان صدمه ای که هنگام خیانت به شما احساس می کنید، متناسب با میزان سرمایه گذاری شما در دوستی است. احساس صدمه به شما انگیزه می دهد تا رابطه خود با فرد خیانتکار را دوباره ارزیابی کنید.
شما نمی توانید به سرمایه گذاری روی یک شخص ادامه دهید و هیچ بازدهی نداشته باشید. وقتی بعد از اینکه کسی به شما خیانت کرد احساس بدی می کنید، ذهن شما اساساً به شما فرصتی می دهد تا سرمایه گذاری های خود را به جای دیگری هدایت کنید.
اجداد ما که چنین مکانیزمی را توسعه نداده اند به سرمایه گذاری در دوستی ها و اتحادهای غیر ثمر ادامه می دهند. با هزینه خودشان.
بنابراین، ما این مکانیسم کشف کننده کلاهبردار را در ذهن خود داریم که به نشانه های خیانت حساس است.
به عبارت دیگر، حتی اگر بوی خیانت را در ذهنمان به مشام برسد. یک رابطه نزدیک، ما به احتمال زیاد به آن می پریم. گذشتن از چنین مواردی برای اجداد ما بسیار گران تمام می شد.
به طور خلاصه، ما با انتظارات خاصی وارد دوستی می شویم. ما روی طرف مقابل سرمایه گذاری می کنیم و سعی می کنیم اعتماد را پرورش دهیم. وقتی این اعتماد نقض می شود، احساس می کنیم به ما خیانت شده است. احساس خیانت به ما انگیزه میدهد که از خیانتهای بعدی از سوی همان شخص اجتناب کنیم و سرمایهگذاریهای خود را به جای دیگری هدایت کنیم.
خیانت عمدی در مقابل خیانت غیر عمدی
فقط به این دلیل که احساس میکنید به شما خیانت شده، اینطور نیست. لزوماً به این معنی است که دوست شما عمداً به شما خیانت کرده است. همانطور که در بخش قبل ذکر شد، متقلب مامکانیسم آشکارساز بسیار فعال است و آماده پرش و فراخوانی موارد خیانت است. فقط میخواهد از ما محافظت کند.
همچنین ببینید: چرا خیانت به دوستان اینقدر آزار دهنده استبا این حال، تفاوت بین خیانت عمدی و غیرعمدی بسیار مهم است. فقط زمانی که می توانید مطمئن شوید که دوستتان عمداً به شما خیانت کرده است، باید روشی مانند پایان دادن به دوستی خود با آنها را در نظر بگیرید.
قبل از آن، باید به آنها فرصت دهید تا جنبه خود را از ماجرا توضیح دهند. . البته، این ممکن است به آنها فرصتی بدهد که دروغ بگویند یا بهانه بیاورند. اما اگر داستان آنها پابرجا باشد، به احتمال زیاد شما خیلی سریع به آنها شک نکرده اید.
اگر آنها سابقه کاری عالی با شما داشته باشند، احتمالاً همینطور است. شما در گذشته هیچ دلیلی برای شک به آنها نداشته اید. اگر اغلب متوجه میشوید که به آن شخص شک دارید، به احتمال زیاد او نادرست است. فرکانس در اینجا اهمیت دارد.
یک مطالعه از افراد خواست تا مواردی را که به دیگران خیانت کرده اند و مواردی را که به آنها خیانت شده است، توصیف کنند. وقتی آزمودنی ها در مورد مواردی صحبت می کردند که به طرف مقابل خیانت می کردند، بیشتر خود را سرزنش می کردند، اما ویژگی های شخصیتی پایدارشان را سرزنش نمی کردند. به عنوان مثال، "در حال گذراندن دوره سختی بودم" یا "نتوانستم در برابر وسوسه مقاومت کنم" یا "مست بودم".
در مقابل، هنگام توصیف قسمت هایی که در آن به آنها خیانت شده بود، آنها عمدتاًویژگی های شخصیتی پایدار طرف مقابل را مقصر دانست. به عنوان مثال، "آنها یک ضعف ذاتی دارند" یا "آنها خودکنترلی ندارند" یا "آنها فاقد اصول هستند".
به همین دلیل است که قبل از متهم کردن کسی به خیانت، همیشه باید به دنبال جمع آوری همان مقدار بود. اطلاعات در مورد وضعیت تا حد امکان.
چالش دوستی و خیانت
کسی می تواند در جایی در یک غار زندگی کند و خطر خیانت را کاملاً از بین ببرد. برخی از مردم این کار را انجام می دهند. برای بسیاری از ما، این یک گزینه نیست، زیرا مایلیم برای برآورده شدن نیازهای مهم خود توسط دیگران، خطر خیانت کنیم.
چالش دوستی و خیانت این است:
در مورد از یک طرف می خواهیم به فردی نزدیک شویم تا نیازهای همراهی و صمیمیت ما برآورده شود. از سوی دیگر، هر چه به کسی نزدیکتر شویم، قدرت بیشتری به او میدهد تا به ما خیانت کند.
اگر زندگی، اسرار و آسیبپذیریهای خود را با او در میان ندهید، واقعاً نمیتوانید به کسی نزدیک شوید. آنها.3
با این حال، وقتی به شما خیانت می کنند، احتمالاً از همین چیزها علیه شما استفاده می کنند.
از این رو، دانستن اینکه چگونه از خود در برابر خیانت دوستان محافظت کنید، یکی از موارد مهم ترین مهارت های زندگی که می توانید بیاموزید.
چگونه از خود در برابر خیانت محافظت کنید
دوست شما احتمالاً زمانی به شما خیانت می کند که معتقد باشد از این خیانت سود بیشتری می برد تا از دوستی شما. اگر بتوانید این ریاضی ساده را به نفع خود تغییر دهید، به طور قابل توجهی می توانیدشانس خود را برای خیانت کاهش دهید.
در اینجا چند کار وجود دارد که می توانید برای کاهش احتمال خیانت انجام دهید:
1. زمینه محکمی برای دوستی دارید
دوستی شما بر چه اساس است؟ امیدوارم قبلاً از مفهوم دوستی بی قید و شرط خودداری کرده باشید. به سادگی چنین چیزی وجود ندارد.
شما احتمالاً این شخص را دوست خود کرده اید زیرا امیدوار بودید از او چیزی دریافت کنید. احتمالاً آنها را به عنوان کسی می دیدید که می تواند به شما در رفع نیازهای مهم شما کمک کند.
آنها هم همین کار را کردند. آنها فکر می کردند که می توانند چیزی ارزشمند از شما به دست آورند. مشخص کردن اینکه یک دوستی ممکن است بر چه منافعی متقابل باشد، اغلب دشوار است.
شاید دوست شما فکر می کرد شما باهوش هستید و می توانید در انجام تکالیف به او کمک کنید. شاید دوست شما فکر میکند که شما خندهدار هستید و به او احساس خوبی میدهد.
مزایای زیادی وجود دارد که افراد میتوانند از طریق دوستی به دست آورند. این مزایا اغلب از نظر بزرگی قابل مقایسه هستند. به عبارت دیگر، نمیتوان به دوست خود بیش از آنچه که دریافت میکند، داد. به همین دلیل است که نمی بینید ثروتمندان با فقرا دوست شوند. مطمئناً، آنها ممکن است با کمک های خیریه و چیزهای دیگر به فقرا کمک کنند، اما از راه دور.
اگر یک فرد ثروتمند با یک فرد فقیر دوست شود، این دومی بسیار بیشتر از آنچه که می تواند بدهد، از دوستی به دست می آورد. این عدم تعادل چیزی است که چنین دوستی هایی را بسیار نادر می کند.
به هر حال، کلید اجتناب از خیانت این است که به دوست خود بدهیدچیزی که در جای دیگر نمی توانند به دست آورند. اگر آنها عمدتاً به این دلیل با شما دوست شدند که می توانستید به آنها در تحصیل کمک کنید، به محض اینکه فارغ التحصیل شدند، دلیلی برای ادامه دوستی با شما ندارند.
در مقابل، دوستی که بر پایه های پایدارتری بنا شده است. به عنوان ویژگی های شخصیتی، ارزش های مشترک، باورها و علایق به احتمال زیاد دوام طولانی دارند. در اینجا کمترین خطر خیانت وجود دارد، زیرا تا زمانی که به همان چیزی که هستید ادامه دهید، می توانید آنچه را که می خواهند به آنها بدهید.
بعید است که شخصیت شما دستخوش تغییر شدید شود. یا اینکه آنها با فرد دیگری روبرو می شوند که دقیقاً مثل شما است - ترکیب منحصر به فردی از شخصیت، ارزش ها و علایق شما را دارد.
با جستجوی چنین زمینه محکمی برای دوستی، می توانید در انتخاب دوستان از بین آنها بهتر شوید. ابتدا همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.
2. حواستان به سایه آینده باشد
اگر دوست تازه به وجود آمده شما می داند که در آینده زیاد با شما ارتباط برقرار نخواهد کرد، احتمال اینکه به شما خیانت کند زیاد است. اگرچه خیانت در دوستی های قدیمی اتفاق می افتد، اما دوستی های جدید بستر مناسبی برای خیانت هستند.
همچنین ببینید: احساسات اولیه و ثانویه (با مثال)اگر دوستی شما سایه کوتاهی از آینده داشته باشد، دوست شما به راحتی می تواند با خیانت به شما خلاص شود. وقتی آنها بر این باورند که با عدم تعامل با شما در آینده می توانند هزینه های خیانت به شما را به حداقل برسانند، مایلند به شما خیانت کنند.
این یکی است.دلیل اینکه افرادی که مورد خیانت قرار گرفته اند و هیچ کاری برای مجازات آن خیانتکاران انجام نمی دهند، احتمالاً بارها و بارها مورد خیانت قرار خواهند گرفت. آنها اساساً این پیام را می دهند که با خیانت شدن مشکلی ندارند. این امر خیانتکاران بالقوه را حتی بیشتر تشویق میکند، زیرا میدانند که هزینههای خیانت پایین خواهد بود.
هنگامی که دوستان جدید پیدا میکنید، ایده خوبی است که به این فکر کنید که آیا پتانسیل ماندگاری دارد یا خیر. اگر اینطور نباشد، ممکن است فقط خود را در معرض خیانت قرار دهید.
3. گشودگی خود را به مردم تنظیم کنید
شما نمی توانید به این سو و آن سو بروید و خودتان را به روی مردم باز کنید. نمی توان کورکورانه به همه اعتماد کرد. میدانم که این عصر اشتراکگذاری، رسانههای اجتماعی و زندگی شخصی عمومی است، اما اشتراکگذاری بیش از حد شما را در معرض خیانت قرار میدهد.
اگر شما هم مانند اکثر مردم هستید، با فردی روبرو میشوید که دوست دارید با او دوست شوید. و خودتان را به روی آنها باز می کنید. شما امیدوارید که طرف مقابل نیز خودش را به روی شما باز کند.
این یک استراتژی خطرناک است. ممکن است متوجه شوید که خودتان را به روی این شخص باز کرده اید، اما آنها تقریباً به همان اندازه این کار را نکرده اند. حالا، اگر دوستی تیره شود، همه سلاح ها را به آنها داده اید تا شما را از بین ببرند.
"به سختی می توان تشخیص داد که چه کسی پشت شما را از چه کسی به اندازه کافی برای خنجر زدن به شما دارد." 1>– Nicole Richie
در حالت ایدهآل، شما میخواهید که ابتدا آنها را باز کنند و سپس دهانه شما را تا باز شدن خود کالیبره کنند. اگر آنها چیز کمی برای شما آشکار می کنند، شما این کار را انجام می دهیدیکسان. اگر آنها چیزهای زیادی را فاش می کنند، شما هم انجام دهید. آیات شما باید از آیات آنها پیروی کند. به این ترتیب، شما همیشه یک قدم از آنها جلوتر خواهید بود.
اگر دوستی تیره شود و آنها تهدید کنند که اسرار شما را در دنیا فاش خواهند کرد، شما باید بسیاری از اسرار آنها را فاش کنید. خوب. این استراتژی شما را در برابر خیانت مصونیت میدهد.
تنها مشکل این رویکرد این است که ممکن است با افراد زیادی روبرو نشوید که تمایل دارند خود را به روی شما باز کنند. من فکر می کنم این چیز خوبی است زیرا به این ترتیب شما از اکثر خیانتکاران دور خواهید شد. مطمئناً ممکن است در نهایت دوستان کمتری داشته باشید، اما حداقل میتوانید روی آنها حساب کنید.
خبر خوب این است که اگر کسی تلاش کند تا به روی شما باز شود و سعی کند با شما اعتماد ایجاد کند، او. کمترین احتمال دارد به شما خیانت کند به طور کلی، هرچه یک شخص بیشتر اعتماد کند، احتمال اینکه اعتماد دیگران را از بین ببرد کمتر است. چقدر آنها متقابل هستند به یکباره حرف خود را باز نکنید، بلکه به تدریج مطمئن شوید که طرف مقابل شما را متقابل می کند.
اما در نهایت، همیشه باید به دنبال ایجاد تعادل بین دوستی باشید. می دانید، آن را یک داد و ستد مساوی قرار دهید. بهترین دوستی ها متعادل هستند. آنها عدم تعادل در دادن و گرفتن، به اشتراک گذاشتن و آشکار کردن آسیبپذیریها ندارند. توبی، جی.(1992). سازگاری های شناختی برای تبادل اجتماعی ذهن سازگار: روانشناسی تکاملی و نسل فرهنگ , 163 , 163-228.