چرا عشق واقعی نادر، بی قید و شرط است، & بادوام

 چرا عشق واقعی نادر، بی قید و شرط است، & بادوام

Thomas Sullivan

وقتی کسی از هم جدا می‌شود، معمولاً دیگران می‌گویند:

"به هر حال او احتمالاً برای شما مناسب نبود."

"او واقعاً دوست نداشت." شما."

"این عشق واقعی نبود، فقط شیفتگی بود. عشق واقعی نادر است."

همه اینها فقط از طرف دیگران نیست. ذهن خود شخص نیز می تواند این کار را انجام دهد.

سم به مدت سه سال با سارا رابطه داشت. همه چیز عالی بود. این یک رابطه ایده آل بود. هر دو عمیقاً عاشق یکدیگر بودند. با این حال، به دلایلی، همه چیز بین آنها درست نشد و آنها به طور دوستانه از هم جدا شدند.

در حالی که سام سعی داشت از رابطه خود ادامه دهد، افکار زیر ذهن او را به خود مشغول کردند:

"آیا او حتی مرا دوست داشت؟"

"آیا این عشق واقعی بود؟"

"آیا یکی از آن ها واقعی بود؟"

اگرچه رابطه او با سارا عالی بود، چرا آیا سام اکنون آن را زیر سوال می برد؟

چرا عشق واقعی نادر است (در میان چیزهای دیگر)

چه چیزی عشق واقعی را از عشق نه چندان واقعی جدا می کند؟ بیایید مفهوم عشق واقعی را عمیق‌تر کنیم و سعی کنیم منظور مردم را هنگام صحبت کردن در مورد آن بررسی کنیم.

معلوم شد، عشق واقعی دارای ویژگی‌های متمایزی است که آن را از عشق ساختگی یا شیفتگی صرف جدا می‌کند. به طور خاص، نادر ، ابدی ، و بی قید و شرط است.

برای درک اینکه چرا ذهن ما این ویژگی ها را به عشق واقعی نسبت می دهد، باید به ریشه های تکاملی عشق برگردید.

زمانی که انسان ها شروع به راه رفتن کردند، مااجداد ماده زمانی که چهار دست و پا راه می‌رفتند و نوزادانی که به آنها چسبیده بودند نمی‌توانستند حرکت کنند. توانایی آنها در جستجوی غذا خفه شد.

این، همراه با این واقعیت که نوزادان انسان عملاً بی پناه به دنیا می آیند، به این معنی است که اکنون پدران نقش مهمی در مراقبت از خانواده خود دارند.

از این رو، ، میل به تشکیل پیوندهای جفت بلندمدت به یکی از ویژگی های مهم روانشناسی انسان تبدیل شد. توجه داشته باشید که چنین پیوندهای جفتی در پستانداران دیگر نادر است. این در واقع یک گام عظیم و منحصر به فرد در تکامل انسان بود.

همچنین ببینید: تست صفات سمی شما (8 صفت)

اکنون، با توجه به اینکه با مکانیسم های روانشناختی هزاران ساله طراحی شده اند، ایجاد انگیزه در انسان ها برای جستجوی یک رابطه طولانی مدت آسان نیست. جفت گیری کوتاه مدت.

بنابراین، برای اینکه بتوانیم بر این درایوهای قدیمی تر و ابتدایی تر غلبه کنیم، ذهن باید به نوعی ایده عشق واقعی را بزرگ جلوه می داد.

نتیجه این است که مردم روانشناسی دارند که برای عشق واقعی ارزش بیشتری قائل هستند، حتی اگر آن را پیدا نکنند یا حتی اگر درگیر روابط کوتاه مدت و اتفاقی باشند.

افراد اغلب می گویند: "من می خواهم در نهایت با آن یکی کنار بیایم. شخص خاص» و نه «من می خواهم تا آخر عمر درگیر روابط معمولی باشم». به طور کلی شما را بی شرف می بینند.

نکته ای که من سعی دارم به آن اشاره کنم این است که ما تمایل داریم که درازمدت و رمانتیک را بیش از حد ارزش گذاری کنیم.روابط احتمالاً این تنها ابزاری در جعبه ابزار ذهن بود که اطمینان حاصل کرد که پیوند طولانی مدت زوج شانس مبارزه با جفت گیری کوتاه مدت وسوسه انگیزتر و ابتدایی را دارد.

همه ویژگی های کلیدی عشق واقعی (نادر، بی قید و شرط، و پایدار) تلاش های ذهن انسان برای بها دادن به آن است. آنچه نادر تلقی می شود ارزش بیشتری دارد.

همه دوست دارند بدون قید و شرط دوست داشته شوند، حتی اگر وجود چنین چیزی کاملاً مشکوک باشد. چندان منطقی اقتصادی ندارد.

ماهیت پایدار عشق واقعی جالب است زیرا مستقیماً از توضیح تکاملی فوق پشتیبانی می کند.

بیایید به آن فکر کنید: چرا عشق واقعی باید آخر؟ هیچ دلیل منطقی برای بی اعتبار کردن یک رابطه یا کمتر واقعی تلقی آن وجود ندارد فقط به این دلیل که دوام نیاورد. با این حال، این باور که عشق واقعی یک عشق پایدار است عمیقاً در جامعه جا افتاده است و به سختی مورد تردید قرار می گیرد.

به حدی که باعث ناهماهنگی شناختی در افرادی می شود که تمام شکوه و خلسه عشق را تجربه می کنند، اما رابطه خود را تجربه می کنند. دوام نمی آورد نمونه موردی: سام.

سام رابطه خود با سارا را زیر سوال برد زیرا دوام نیاورد. او مانند بسیاری معتقد بود که عشق واقعی قرار است ماندگار باشد. او نمی‌توانست این واقعیت را که رابطه خوبی با این تصور دارد که عشق واقعی پایدار است وفق دهد.

بنابراین، برای حل ناهماهنگی شناختی خود، از او پرسید که آیا تجربه کرده است یا خیر.عشق حقیقی. و انجام این کار بسیار ساده تر از به چالش کشیدن ماهیت پایدار عشق واقعی است.

از ارزش گذاری بیش از حد تا توهم

مشهور است که عشق کور است، یعنی وقتی افراد عاشق هستند، فقط بر روی نکات مثبت شریک زندگی خود تمرکز می کنند و نکات منفی را نادیده می گیرند. آنچه نیز درست است این است که عاشقان نیز تمایل به توهمات مثبت در مورد شریک عاشقانه خود دارند. 2

ارزش بیش از حد چیزی با ارزش یک چیز است، اما اعطای ارزش ساختگی به چیزی خودفریبی و توهم است. این تا جایی است که ذهن می تواند به ما باور کند که شریک زندگی ما کامل است و عشق ما واقعی است.

البته این می تواند عواقب دیگری نیز داشته باشد. افراد ممکن است علیرغم اینکه واقعاً عاشق نیستند به روابط خود ادامه دهند. در واقع عاشق بودن وجود دارد، و سپس می خواهید باور کنید که عاشق هستید.

این ممکن است توضیح دهد که چرا افراد تمایل دارند در روابطی بمانند که تبدیل به سوء استفاده می شود یا مدت زیادی طول می کشد تا از چنین روابطی رها شوند. میل ذهن برای اینکه ما را به شریک کامل و عشق واقعی خود باور کنیم بسیار قوی است.

از توهم تا ایده آل سازی

عشق رمانتیک ایده آل است، به خصوص عشق واقعی. ایده آل سازی، ارزش گذاری بیش از حد است که به حد افراط کشیده می شود. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا ما عشق رمانتیک را ایده آل می کنیم.

ساده ترین دلیل، شاید این باشد که احساس خوبی دارد. در پایان، عشق یک واکنش شیمیایی است، یک واکنش شیمیایی دلپذیر و هیجان انگیز.فقط منطقی است که شاعران و نویسندگان اینقدر در مورد آن وسواس دارند. آنها می خواهند تجربیات و احساسات تلخ و شیرین خود را توصیف کنند.

اما داستان چیزهای بیشتری دارد. چیزهای زیادی وجود دارد که به ما احساس خوبی می دهد (غذا، رابطه جنسی، موسیقی و غیره) اما آنها به شیوه عشق رمانتیک ایده آل نیستند.

آرمان سازی در مراحل اولیه رابطه زمانی که شناخت نسبی از شریک زندگی خود دارید رایج است. احتمال اینکه دوست داشتن چند ماهه خود را ایده آل کنید تا شریک چند ساله تان بیشتر است.

از آنجایی که شما اطلاعات کمی در مورد علاقه خود دارید، مغز شما شکاف ها را تا حد امکان پر می کند و آنها را بیش از حد ارزش گذاری و ایده آل می کند. 3

یکی دیگر از ویژگی های جالب عشق واقعی این است که چگونه آن را به عنوان چیزی "سخت به دست آوردن" درک می کنند. این یک تلاش دیگر برای ارزش دادن بیش از حد به عشق است تا آن را «واقعی» کند.

چیزی که بدست آوردن آن دشوار است باید ارزشمند باشد. اگر به راحتی به هدف عشق خود دست یابید، احتمالاً در مورد واقعی بودن عشق خود شک خواهید داشت.

"مسیر عشق واقعی هرگز هموار نبود."

- شکسپیر

آرمان سازی گره خورده است. به هویت

وقتی به ایده‌آل‌سازی به طور کلی نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که تنها هدف از وجود آن، ارتقای هویت شخصی و در نتیجه بالا بردن عزت نفس است. مردم خیلی چیزها را ایده آل می کنند - کشورها، احزاب سیاسی، گروه های موسیقی، تیم های ورزشی، رهبران، فرقه ها، ایدئولوژی ها - نه فقط شرکای عاشقانه آنها.

همچنین ببینید: مالش دست ها به هم در زبان بدن

وقتی مابا چیزی همذات پنداری می کنیم و آن را ایده آل می کنیم، ما به طور غیرمستقیم خودمان را ایده آل می کنیم. وقتی شریک عاشقانه خود را ایده آل می کنیم، اساساً می گوییم: "من باید بسیار خاص باشم زیرا آن شخص بسیار خاص من را دوست دارد". آنها اغلب فردیت و مرزهای خود را در این فرآیند از دست می دهند. اگر این رابطه مؤثر واقع نشد، آن‌ها تصمیم می‌گیرند خود را دوباره کشف کنند.

ایده‌آل کردن معشوق باعث افزایش عزت نفس خود می‌شود. این یک میانبر برای اینکه کسی که نیستید باشد است. مردم تمایل دارند عاشق کسانی شوند که دارای ویژگی های مثبتی هستند که فاقد آنها هستند تا بتوانند با آنها همذات پنداری کنند و بیشتر از آنچه که هستند شوند.

این یکی از دلایلی است که افرادی که احساس قوی نسبت به خود دارند این کار را انجام نمی دهند. انگار خیلی راحت عاشق میشن وقتی این کار را انجام می دهند، به فردیت طرف مقابل احترام می گذارند، زیرا خودشان فردی هستند.

عشق واقعی و انتظارات غیر واقعی

به محض اینکه مستی آرمان سازی از بین می رود، عاشقان با این واقعیت کنار می آیند که شریک زندگی آنها یک فرشته نیست. اگر شدیداً با شریک کامل خود همذات پنداری کردید و معلوم شد که او ناقص و انسانی است، ممکن است ناامید شوید.

این ناامیدی ممکن است لزوماً آشکار نباشد. این اغلب در نحوه رفتار شما با شریک زندگی خود و نق زدن مداوم ذهن شما منعکس می شود، "اگر می توانستی بهتر عمل کنی چه می شد؟"

در این موردنکته، برخی ممکن است به رابطه پایان دهند و دوباره به دنبال یافتن همسر و فرشته خود باشند.

پس عشق واقعی چیست؟ آیا اصلاً وجود دارد؟

بله، افرادی هستند که روابط مادام‌العمر ایجاد کرده‌اند و واقعاً از آن خوشحال هستند، نه اینکه خودشان را فریب دهند. آن‌ها چیزی را یافته‌اند که بسیاری آن را عشق واقعی می‌نامند.

وقتی از آن‌ها می‌پرسید چه چیزی عشقشان را تا این حد واقعی می‌کند، همیشه خواهند گفت که رابطه‌شان صداقت، صراحت، احترام و درک دارد. اینها همه ویژگی های شخصیتی است. همچنین، آنها تمایل دارند که از این توهم رها شوند که شریک زندگی آنها کمال خداگونه دارد.

بنابراین، مردم لزوماً با غلبه بر موانع شکسپیر عشق واقعی را پیدا نمی کنند، بلکه با تبدیل شدن به افراد بهتر. عشق واقعی و پایدار حاوی آمیزه ای از خوب و بد است، که در مجموع، خوب بیشتر از بد است.

مراجع

  1. Fisher, H. E. (1992). آناتومی عشق: تاریخ طبیعی تک همسری، زنا، و طلاق (ص 118). نیویورک: Simon & شوستر.
  2. Murray, S. L., & هولمز، جی جی (1997). یک جهش ایمان؟ توهمات مثبت در روابط عاشقانه شخصیت و روانشناسی اجتماعی بولتن ، 23 (6)، 586-604.
  3. Kremen, H., & Kremen, B. (1971). عشق رمانتیک و ایده آل سازی. The American Journal of Psychoanalysis , 31 (2), 134-143.
  4. Djikic, M., & Oatley، K. (2004). عشق و روابط شخصی: پیمایش درمرز بین ایده آل و واقعی مجله تئوری رفتار اجتماعی ، 34 (2)، 199-209.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.