چرا کسی را دوست داریم؟

 چرا کسی را دوست داریم؟

Thomas Sullivan

چرا کسی را دوست داریم؟ اصلاً چرا ما عاشق چیزی می شویم؟

احساس عشق برعکس احساس نفرت است. در حالی که نفرت احساسی است که ما را برمی انگیزد تا از درد دوری کنیم، عشق احساسی است که ما را به دنبال شادی یا پاداش ترغیب می کند.

ذهن ما عاطفه عشق را تحریک می کند تا ما را به نزدیک شدن به افراد یا چیزهایی که دارای آن هستند برانگیزد. پتانسیلی که ما را خوشحال می کند.

تنها راهی که می توانیم از یک منبع بالقوه پاداش به دست آوریم، درگیر شدن با آن است. چرا فکر می‌کنید کسی به کسی که دوستش دارد می‌گوید «می‌خواهم با تو باشم»؟ آیا نمی‌توانی کسی را بدون «بودن» دوست داشته باشی؟ نه. آن سوی یک کتابفروشی سامی کتاب را دوست داشت در حالی که انور از آنها متنفر بود. به طور طبیعی سامی ایستاد و به کتاب های نمایش داده شده خیره شد. انور اصرار کرد که آنها ادامه دهند اما سامی به خیره شدن ادامه داد و آنقدر جذب شد که در نهایت تصمیم گرفت به داخل خانه برود و عناوین را بررسی کند.

آیا می توانید احساس عشق را در اینجا ببینید؟ آن درس فیزیک دبیرستان را به خاطر دارید که یک جسم تمایل دارد در جهت حرکت خود حرکت کند مگر اینکه توسط نیرویی مزاحم شود؟

در سناریوی فوق، عشق نیرویی است که سامی را در جهت کتاب ها حرکت داده است. کتاب برای سامی مهم بودزیرا آنها مایه شادی بودند. چرا آنها مایه شادی بودند؟ زیرا آنها یک نیاز مهم او را که معرفت بیشتر بود، برآورده کردند.

ذهن سامی می دانست که کسب علم برای او یک نیاز مهم است و همچنین می دانست که کتاب اقیانوسی از دانش است. حال چگونه ذهن سامی موفق می‌شود سامی را به کتاب‌ها نزدیک‌تر کند تا بتواند با آنها درگیر شود و پاداش‌هایش را به دست آورد؟ با استفاده از احساس عشق.

بر خلاف عشق، نفرت احساسی است که ما را برمی انگیزد تا از تعامل با فرد یا موضوع نفرت خود اجتناب کنیم.

برخی نیازها مانند بقا و تولید مثل کم و بیش جهانی هستند، در حالی که نیازهای دیگر از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

افراد مختلف چیزهای مختلفی را دوست دارند زیرا نیازهای متفاوتی دارند. آنها نیازهای متفاوتی دارند زیرا تجربیات گذشته متفاوتی را پشت سر گذاشته اند که نیازهای فردی آنها را شکل داده است. وقتی متوجه می شویم چیزی می تواند نیاز مهم ما را برآورده کند، عاشق آن می شویم.

در مورد عاشق شدن با یک شخص چه می شود؟

همین مفهوم صدق می کند، تنها تفاوت این است که افراد بسیار پیچیده تر از چیزها هستند و عوامل زیادی دخیل هستند که با هم همکاری می کنند تا این امر را ایجاد کنند. این روند اتفاق می افتد.

جذب شدن از نظر جسمی به کسی، بدون شک، یک عنصر مهم است، اما موارد زیر دلایل اصلی روانشناختی هستند که شما می توانید عاشق کسی شوید...

آنهانیازهای عاطفی خود را برآورده کنید

از آنجایی که برآورده شدن نیازهای ما منجر به شادی می شود، ذهن ما باعث می شود کسی را دوست داشته باشیم که توانایی ارضای نیازهای عاطفی ما را دارد.

مایک هرگز نفهمید که چرا عاشق شد با زنان قاطع و صریح از آنجایی که او بسیار محتاط و خجالتی بود، نیازی به قاطعیت پیدا کرد که ناخودآگاه با بودن در کنار یک زن قاطع، آن را برآورده کرد.

جولی توسط والدینی بزرگ شد که همه چیز را برای او انجام دادند. در نتیجه، او نیاز به متکی شدن به خود پیدا کرد، زیرا از نوازش بیش از حد والدینش بیزار بود.

با در نظر گرفتن این پیشینه روانشناختی، می‌توانیم با خیال راحت فرض کنیم که جولی احتمالاً عاشق پسری می‌شود که متکی به خود و مستقل است.

بنابراین می‌توان گفت که ما درگیر می‌شویم. عشق با کسانی که آنچه ما نیاز داریم. به عبارت دقیق‌تر، ما تمایل داریم عاشق کسانی شویم که ویژگی‌های شخصیتی ما را ندارند اما میل به آنها داریم، و عاشق کسانی می‌شویم که ویژگی‌هایی را دارند که ما بیشتر در خود می‌خواهیم.

دومی توضیح می دهد که چرا ما به دنبال ویژگی های مثبت خود در شرکای خود نیز هستیم. همه ما نیازهای متفاوتی داریم، زیرا هیچ دو نفر تجربیات گذشته 100٪ مشابهی را تجربه نکرده اند.

این تجربیات باعث می شود که برخی نیازها و باورها در ما ایجاد شود. مجموع مجموع آنها از ما می سازد که هستیم - شخصیت ما. همانطور که در طول زندگی خود پیشرفت می کنیم، لیستی ناخودآگاه از ویژگی هایی که می خواهیم شریک ایده آل خود را داشته باشیم، تشکیل می دهیمدارند.

بیشتر مردم از این لیست آگاه نیستند زیرا در سطح ناخودآگاه شکل می گیرد، اما کسانی که سطح آگاهی خود را بالا برده اند معمولاً کاملاً از آن آگاه هستند.

وقتی با شخصی مواجه می شویم که بیشترین (اگر نه همه) این ویژگی ها را دارد، عاشق آن شخص می شویم.

به عنوان مثال، جک موارد زیر را در ناخودآگاه خود دارد. لیستی از ویژگی هایی که او در یک شریک ایده آل به دنبال آن است:

  1. او باید زیبا باشد.
  2. او باید لاغر باشد .
  3. او باید مهربان باشد .
  4. او باید باهوش باشد .
  5. او نباید بیش از حد حساس باشد .
  6. او نباید مالکیت داشته باشد .

من عمداً این موارد را به جای گلوله به صورت اعداد فهرست کردم زیرا این لیست بر اساس اولویت مرتب شده است در ضمیر ناخودآگاه ما این بدان معناست که برای جک، زیبایی معیار مهم‌تری از عدم مالکیت است.

اگر او با زنی که زیبا، لاغر، مهربان و باهوش است ملاقات کند، احتمال زیادی وجود دارد که عاشق شود. با او.

این یک مورد ساده برای درک مکانیک عشق به شما بود، اما، در واقع، معیارهای بسیار بیشتری در ذهن ما وجود دارد و این احتمال وجود دارد که افراد زیادی بتوانند آنها را برآورده کنند.

آنها شبیه کسی هستند که در گذشته دوستش داشتید

در واقع دلیلی که در بالا ذکر شد بزرگترین دلیلی است که ما عاشق کسی می شویم. این واقعیت که ما تمایل داریم عاشق کسانی شویم کهما در گذشته دوست داشتیم نتیجه یک روش عجیب و غریب است که در آن ضمیر ناخودآگاه ما کار می کند.

همچنین ببینید: روانشناسی افرادی که خودنمایی می کنند

ناخودآگاه ما فکر می کند که افراد شبیه به هم یکسان هستند، حتی اگر شباهت آنها کم باشد. این به این معنی است که اگر پدربزرگ شما کلاه مشکی به سر می‌گذاشت، هر فرد پیری که کلاه سیاه بر سر می‌گذارد نه تنها ممکن است شما را به یاد پدربزرگتان بیاندازد، بلکه ناخودآگاه شما ممکن است در واقع فکر کند که او پدربزرگ شماست.

همچنین ببینید: 23 ویژگی های یک شخصیت آگاه

این دلیل آن است. چرا مردم معمولا عاشق کسانی می شوند که شبیه دوستداران قبلی آنها هستند. این شباهت ممکن است از ویژگی های صورت گرفته تا نحوه لباس پوشیدن، صحبت کردن یا راه رفتن آنها باشد.

از آنجایی که شخصی که در گذشته دوستش داشتیم بیشتر ویژگی هایی را داشت که در یک شریک ایده آل به دنبالش بودیم، ناخودآگاه ما فکر کنید کسی که اکنون عاشق او هستیم نیز باید آن ویژگی ها را داشته باشد (زیرا فکر می کنیم هر دو یکسان هستند).

هیچ چیز اخروی در مورد عشق وجود ندارد

بعضی از افراد به سختی می توانند آن را باور کنند. که عشق فقط یک احساس دیگر است مانند نفرت، شادی، حسادت، خشم و غیره. هنگامی که روانشناسی عشق را درک کنید، همه چیز روشن می شود.

تئوری تکاملی معتقد است که عشق احساسی است که به زن و شوهر اجازه می دهد پیوندی قوی ایجاد کنند که بتواند از آزمایشات والدینی جان سالم به در ببرد و منابع را برای تربیت فرزند به حداکثر برساند. .

از آنجایی که هیچ احساس دیگری مانند عشق نمی تواند منجر به پیوند و وابستگی شود، مردم این موضوع را منطقی و منطقی می کنند.با اندیشیدن عشق چیزی اسرارآمیز است که فراتر از این جهان است و توضیح را به چالش می کشد.

این باور همچنین آنها را فریب می دهد که فکر کنند در صورت عاشق شدن جزو افراد خوشبختی هستند، و کیفیت اخروی عشق را بیشتر تقویت می کند و باعث ایجاد مردم می شود. هوس عاشق شدن را داشته باشید.

در پایان روز، این فقط تکامل است که بهترین کار را انجام می دهد - تسهیل تولید مثل موفق. (به مراحل عشق در روانشناسی مراجعه کنید)

حقیقت این است که عشق فقط یک احساس دیگر است، یک واقعیت علمی زندگی. اگر بدانید چه عواملی دخیل هستند، می‌توانید کسی را عاشق خود کنید و می‌توانید کسی را عاشق خود کنید.

برای اینکه گرما از یک جسم به جسم دیگر منتقل شود، باید شرایطی وجود داشته باشد. انجام شود، یعنی باید بین دو جسم در تماس اختلاف دما وجود داشته باشد. به طور مشابه، برای وقوع عشق، قوانین و شرایط ثابتی وجود دارد که توسط زیست شناسی تکاملی و روانشناسی اداره می شود.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.