چه چیزی باعث ناخن جویدن می شود؟ (زبان بدن)
فهرست مطالب
چرا مردم درگیر ناخن جویدن هستند؟ ژست ناخن جویدن چه چیزی را نشان می دهد؟ آیا صرفاً به این دلیل است که آنها بیش از حد طولانی شده اند؟ در این صورت ناخن گیر برای چیست؟
در حالی که ناخن جویدن ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، این مقاله از منظر زبان بدن به علت ژست ناخن جویدن در افراد می پردازد. ما همچنین رفتارهای مشابه دیگری را که احتمالاً در کنار جویدن ناخن مشاهده خواهید کرد، بررسی خواهیم کرد.
بریدن ناخن با دندان نه تنها کارآمد نیست، بلکه بسیار وقت گیر است، اما برخی افراد این کار را انجام می دهند. بنابراین باید دلیل دیگری به غیر از کوتاه کردن ناخن در پس عادت ناخن جویدن وجود داشته باشد.
همانطور که ممکن است با عنوان این پست حدس بزنید، این دلیل اضطراب است. افراد زمانی که در مورد چیزی احساس اضطراب می کنند ناخن های خود را می جوند. مطالعات نشان دادهاند که کسالت و ناامیدی نیز میتواند باعث شود افراد ناخنهای خود را بجوند.
احتمالاً بی حوصلگی و ناامیدی، همراه با اضطراب، چیزی است که در چنین مواردی باعث ناخن جویدن شده است. اضطراب ممکن است در کنار کسالت یا ناامیدی رخ دهد یا نباشد.
گاهی اوقات اضطراب آشکار است. به عنوان مثال، زمانی که یک شطرنج باز در یک موقعیت چالش برانگیز گرفتار می شود. گاهی اوقات آنقدر آشکار نیست. به عنوان مثال، هنگامی که فردی در هنگام صرف صبحانه در خانه نگران کار آینده خود در دفتر است.
تشخیص اضطراب همیشه آسان نیست زیرا تقریباً همیشه مربوط به رویدادهای آینده است که یکفرد معتقد است که قادر به مقابله با آن نیست. به عبارت دیگر، فرد معمولاً نگران چیزی است که اتفاق نمی افتد، اما چیزی که فکر می کند قرار است در مورد بیفتد.
سوال مهم این است: جویدن ناخن در کجای معادله قرار می گیرد؟ چگونه به یک فرد مضطرب خدمت می کند؟
همچنین ببینید: چارچوب بندی مجدد در روانشناسی چیست؟از دست دادن و به دست آوردن کنترل
از آنجایی که اضطراب باعث می شود فرد احساس کند که کنترل کمی بر موقعیت ترسناک و اجتناب ناپذیر دارد یا اصلاً کنترل ندارد، هر چیزی که بتواند به او احساس "کنترل" کند، می تواند داشته باشد. پتانسیل تسکین اضطراب و این شامل جویدن ناخن نیز می شود.
ناخن جویدن یک حرکت بسیار کنترل شده، تکراری و قابل پیش بینی است. حتی یک نفر در این سیاره وجود ندارد که نتواند عمل ناخن جویدن را کنترل کند. این چیزی شبیه کنترل یک سفینه فضایی نیست. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بارها و بارها دندان های خود را در ناخن های خود فرو کنید.
این حس کنترلی که فرد از جویدن ناخن به دست می آورد به او کمک می کند تا احساس از دست دادن کنترل را که در ابتدا توسط اضطراب او ایجاد شده بود کاهش دهد. همچنین، وقتی دندان های خود را در چیزی فرو می کنیم، احساس قدرت می کنیم.
میل به احساس قدرت با احساس ناتوانی ایجاد می شود. قدرت بیشتر یعنی کنترل بیشتر. به غیر از جویدن ناخن، برخی افراد کلاه های خودکار خود را می جوند و برخی دیگر به طرز وحشیانه ای مدادهای خود را تغییر می دهند.
سایر رفتارهای اضطرابی
اضطراب نوعی ترس است که وقتی فرد خود را ناتوان از مقابله با آن می بیند، احساس می کند. با یکوضعیت آینده ترس منجر به چیزی می شود که به عنوان پاسخ انجماد شناخته می شود، جایی که بدن فرد به جای آرام بودن، سفت می شود.
یک فرد ممکن است در اطراف دوستان نزدیک و اقوام خود بسیار آرام باشد، اما به محض اینکه در جمع غریبه ها قرار می گیرد، ممکن است سفت شوند، کمتر حرکت کنند و کمتر از حد معمول صحبت کنند.
ذهن یک فرد مضطرب از قبل با اضطراب او درگیر است و بنابراین نمی تواند به درستی روی اعمال و گفتار فعلی خود تمرکز کند. به همین دلیل است که یک فرد مضطرب بیشتر مرتکب اشتباهات احمقانه ای مانند انداختن چیزها، تلو تلو خوردن، گفتن چیزهای بی معنی و غیره است. احتمال انجام چنین اشتباهاتی به طرز چشمگیری افزایش می یابد.
یک دیالوگ معروف در فیلم وجود دارد. بیهوده صحبت کنید تا احساس راحتی کنید؟»
خب، پاسخ این است- زیرا آنها مضطرب هستند. یک فرد مضطرب برای پنهان کردن احساس ناراحتی خود سعی می کند صحبت کند تا اطرافیان فکر کنند همه چیز با او خوب است. اما این اغلب نتیجه معکوس میدهد، زیرا اگر فردی سعی کند در حالت اضطراب صحبت کند، احتمالاً بیمعنی صحبت میکند، زیرا نمیتواند کاملاً روی گفتار خود تمرکز کند.
سایر رفتارهای اضطرابی شامل حرکات تکان دادن مانند ضربه زدن است. پاها، ضربه زدن روی دست هادامان، ضربه زدن به انگشتان روی میز و تکان دادن محتویات جیب.
ناخن جویدن و حرکات تکان دادن
ما هنگامی که مضطرب، بی حوصله یا هیجان زده هستیم، حرکات تکان دادن انجام می دهیم. جویدن ناخن اغلب با این حرکات تکان دهنده همراه است. حرکات تکان دادن ناشی از هیجان تقریباً همیشه به دلیل زمینه یا به دلیل سایر حرکات همراه با آن، مانند لبخند زدن، آشکار است. پس بیایید روی اضطراب و بی حوصلگی تمرکز کنیم.
ما زمانی که احساس می کنیم در یک موقعیت و نقطه "گیر کرده ایم" حرکات تکان دهنده انجام می دهیم. رفتار تکان دادن تلاش ناخودآگاه بدن برای «فرار» از موقعیت فعلی است.
وقتی شخصی احساس می کند که قادر به مقابله با یک موقعیت پیش رو (اضطراب) نیست، سعی می کند از آن موقعیت فرار کند. وقتی فردی تا حد مرگ احساس بی حوصلگی می کند (بی حوصلگی) اگر به نحوی توانسته باشد از بهشت تشکر کند.
همچنین ببینید: دیدگاه تکاملی در روانشناسیتصور کنید در حال مکالمه هستید، در حالی که نشسته اید، با دوستی که ناگهان پاهایش را تکان می دهد. . از خود میپرسید: «چرا او مضطرب است؟ یا این بی صبری است؟ من فقط در مورد ازدواج پسر عمویم صحبت می کردم. با توجه به علاقه ای که تاکنون به گفتگو داشت، فکر نمی کنم حوصله اش سر رفته باشد. پس چه چیزی او را مضطرب می کند؟ ازدواج؟ پسرخاله؟»
با حدس زدن اینکه ممکن است در ازدواجش مشکلاتی داشته باشد، تصمیم می گیرید از او درباره همسرش بپرسید. با فرض اینکه او در ازدواجش دچار مشکل شده باشد، وقتی نام همسرش را ذکر می کنید،اضطراب او قطعا باید افزایش یابد.
این باید در زبان بدن او منعکس شود. او یا پاهایش را با سرعت بیشتری تکان می دهد یا ممکن است شروع به لگد زدن به هوا کند. در حالی که تکان دادن ممکن است نشانه ای از اضطراب باشد، لگد زدن راهی ناخودآگاه برای مبارزه با چیزهای ناخوشایند است.
سپس می توانید با اطمینان به او بگویید: "همه چیز با تو و همسرت خوب است؟" ممکن است با تعجب به شما نگاه کند و به شما بگوید: «چی! آیا شما یک ذهن خوان هستید یا چیزی؟» او نمیداند چه محاسبات پیچیدهای باید انجام میدادید تا به این نتیجه برسید.