چرا برخی افراد ناسازگار هستند؟

 چرا برخی افراد ناسازگار هستند؟

Thomas Sullivan

بیشتر مردم سازگاری هستند که با هنجارهای اجتماعی جوامع مربوطه خود مطابقت دارند. به هر حال، انسان یک حیوان اجتماعی است، درست است؟

تطابق با گروه اجتماعی خود به شما کمک می کند تا در کتاب های خوب اعضای گروه خود بمانید. و هنگامی که در کتابهای خوب اعضای گروه خود هستید، آنها احتمالاً به شما کمک می کنند و به شما لطف می کنند.

انطباق برای اجداد ما مهم بود زیرا آنها را قادر می ساخت ائتلاف هایی تشکیل دهند و سپس به آنها پایبند باشند. رفتار استاندارد آن ائتلاف ها. مطابقت، قبایل بشری باستانی را مانند امروز به هم چسباند.

یک ائتلاف می تواند کارها را انجام دهد و به اهداف بسیار کارآمدتر و مؤثرتر از یک فرد منفرد دست یابد. این برای بسیاری از اهداف انسانی، اگر نگوییم همه، صادق است. از این رو، اجداد بشری که استعداد همنوایی بودن را داشتند، احتمال بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل نسبت به آنهایی که نداشتند، داشتند.

نتیجه این است که اکثر مردم امروز در هر جمعیتی در سراسر جهان احتمالاً سازگار هستند.

تطابق در ژن‌های ماست

میل به تناسب آنقدر قوی است که وقتی افراد متوجه می‌شوند که رفتارشان با گروهشان در تضاد است، مکانیسم‌های مغزی آن‌ها را تحریک می‌کند تا رفتارشان را تغییر دهند. همان مکانیسم هایی که سیگنال "خطای پیش بینی" را راه اندازی می کنند.

هنگامی که بین نتایج مورد انتظار و به دست آمده تفاوت وجود دارد، یک سیگنال خطای پیش‌بینی ایجاد می‌شود که نیاز بهتعدیل رفتاری به گونه ای که نتیجه مورد انتظار حاصل شود. این نشان می‌دهد که تناسب، انتظار طبیعی مغز ما است.

اگر سازگاری از نظر تکاملی چنین ویژگی خوبی است، پس چرا افراد ناسازگار وجود دارند؟

چرا گاهی اوقات افراد تمایل طبیعی خود را به انطباق و ناسازگار شدن کنار می گذارند؟

همچنین ببینید: 8 نشانه که کسی سعی دارد شما را بترساند

انطباق به عنوان یک مکانیسم روانشناختی تکامل یافته

مکانیسم های روانشناختی، از جمله تمایل به انطباق، که در اختیار دارید در طی چندین سال جمع آوری شده اند. زمان تکاملی مکانیسم‌هایی که بقا و تولیدمثل شما را تضمین می‌کردند نسبت به مکانیسم‌هایی که این کار را نمی‌کردند برتری داشتند و در نتیجه در طول زمان انتخاب شدند.

اما این غیرممکن نیست که از سیم‌کشی تکاملی خود سرپیچی کنید. به جای اینکه مکانیسم‌های روان‌شناختی تکامل‌یافته را به‌عنوان دستوراتی ببینیم که فرد باید از آنها پیروی کند، ممکن است آن‌ها را به‌عنوان تلنگر در نظر بگیرد.

رفتار نهایی شما در هر موقعیت معین به تحلیل هزینه/فایده آگاهانه یا ناخودآگاه شما از موقعیت بستگی دارد.

اگر موقعیت معینی شما را به این فکر کند که عدم انطباق رفتار سودمندتری خواهد بود. استراتژی به جای انطباق، پس شما به عنوان یک ناسازگار عمل می کنید. عبارت کلیدی در اینجا این است که "شما را به فکر کردن سوق می دهد".

رفتار انسان بیشتر در مورد محاسبه هزینه ها و منافع درک شده است تا هزینه ها و منافع واقعی. بیشتر اوقات، ما در محاسبه هزینه های واقعی ضعیف هستیممزایای یک تصمیم رفتاری و تعداد زیادی از این محاسبات خارج از آگاهی ما اتفاق می افتد.

اگر مزایای عدم انطباق به نحوی بر مزایای انطباق بیشتر باشد، احتمالاً رفتار ناسازگار غالب خواهد بود.

سرپیچی از هنجارهای اجتماعی

شاید شما اغلب مشاهده کرده باشید که چگونه سیاستمداران، بازیگران، ورزشکاران و سایر افراد مشهور گاهی اوقات با نمایش رفتارهای عمومی ظالمانه که هنجارهای اجتماعی را به چالش می کشند، تیتر اخبار می شوند.

البته موج زدن و کسب شهرت بیشتر یکی از مزایای اصلی این نوع رفتار است. اما این رفتارها می تواند مزایای تکاملی ظریف دیگری نیز داشته باشد.

به عنوان مثال ورزشکاری را در نظر بگیرید که از خواندن سرود کشورش در یک رویداد ورزشی در اعتراض به ظلم هایی که کشورش به برخی از اعضا انجام داده است خودداری می کند. از نژاد خودش است.

اکنون این نوع رفتار هنجارهای اجتماعی را نقض می کند و از کسی که کشورش را در سطح بین المللی نمایندگی می کند انتظار نمی رود. او به احتمال زیاد از هموطنان خود انتقادات زیادی را به دنبال خواهد داشت و این رفتار می تواند از نظر شغل و شهرت برای او گران تمام شود.

به نظر می رسد استراتژی این مرد هیچ منطقی تکاملی ندارد. اما وقتی به طرف دیگر تصویر نگاه می‌کنید، این کار را انجام می‌دهد.

نه تنها ما برای انطباق با هنجارهای اجتماعی طراحی شده‌ایم، بلکه به دنبال عدالت نیز هستیم. زمانی که در یک موقعیت خاص، به دنبال عدالت هستندمهمتر از انطباق با هنجارهای اجتماعی (بخوانید مفید) می شود، سپس اولی بر دومی انتخاب می شود.

همچنین، همانطور که می توان هموطنان خود را به عنوان قبیله خود دید، می تواند نژاد خود را نیز قبیله خود بداند و بنابراین، دومی را بر اولی ترجیح دهد.

مهم نیست چقدر بالا باشد. هزینه‌های رفتار مخاطره‌آمیز، اگر مزایای آن بیشتر از این هزینه‌ها باشد، در آن صورت همیشه افرادی وجود خواهند داشت که آن را دنبال می‌کنند.

زمانی که اجداد شکارچی ما ائتلاف‌هایی تشکیل دادند، به شجاع‌ترین افراد خود پاداش می‌دادند و به آنها احترام می‌گذاشتند. شکارچیان اگر آن شکارچیان نیز به دنبال عدالت بودند و آنها را حفظ می کردند، آنها را رهبران خود می کردند.

امروز، یک سیاستمدار ممکن است به جای آن به زندان یا اعتصاب غذا برود تا به اعضای قبیله خود ثابت کند که حاضر است برای آنها خطر کند. به خاطر عدالت در نتیجه، اعضای قبیله او او را رهبر خود می‌دانند و به او احترام می‌گذارند.

به همین ترتیب، ورزشکاری که به دنبال عدالت برای اعضای نژاد خود است، احترام و حسن نیت آنها را به دست می‌آورد، حتی اگر به نظر می‌رسد که یک اجتماعی عمده را نقض می‌کند. هنجار.

ناسازگار بودن یا نبودن

نگرشی که نسبت به رفتار منطبق یا ناسازگار خود دارید بر فیزیولوژی شما تأثیر می گذارد. یک مطالعه نشان داد که وقتی افراد می‌خواهند در گروهی قرار بگیرند که با آنها مخالف است، پاسخ‌های قلبی عروقی آنها شبیه حالت "تهدید" است.افراد در گروهی که با آنها مخالف هستند، پاسخ‌های قلبی عروقی‌شان شبیه به یک حالت چالشی است که در آن بدن‌شان نیرو می‌گیرد.

بنابراین اگر فکر می‌کنید که برای چیزی که به آن اعتقاد دارید ایستادگی کنید، ناسازگار بودن در واقع برای شما خوب است. مهم‌تر از این است که بخواهیم خودت را با هم تطبیق دهیم.

و دیگران چه واکنشی به رفتار ناسازگارانه شما نشان خواهند داد؟

همچنین ببینید: چرا رمزگشایی زبان بدن مهم است

یک مقاله منتشر شده در MIT Sloan Management Review می‌گوید:

«ناظران زمانی که فرد ناسازگار بر این باور است که از یک هنجار پذیرفته شده آگاه است و می تواند با آن مطابقت داشته باشد، موقعیت و شایستگی بالایی را به یک فرد ناسازگار نسبت می دهد، اما در عوض عمدا تصمیم می گیرد که این کار را نکند.

در مقابل، زمانی که ناظران یک رفتار ناسازگار را غیرعمدی درک کنید، این منجر به افزایش ادراک از وضعیت و شایستگی نمی شود." نمی‌توانید به این شکل قصدی را در پشت لباس پوشیدن خود بیان کنید.

اگر بگویید، "دیر از خواب بیدار شدم و شلوارم را جایی پیدا نکردم"، وضعیت شما را در چشم افزایش نمی‌دهد. از همکاران شما با این حال، اگر چیزی شبیه این بگویید: "من احساس راحتی می کنم که با لباس خواب کار می کنم" این نشان دهنده قصد است و وضعیت شما را در نظر همکارانتان افزایش می دهد.

مرجع

  1. کلوچارف , V., Hytönen, K., Rijpkema, M., Smidts, A., & فرناندز، جی.(2009). سیگنال یادگیری تقویتی انطباق اجتماعی را پیش بینی می کند. نورون ، 61 (1)، 140-151.
  2. Seery, M. D., Gabriel, S., Lupien, S. P., & شیمیزو، م. (2016). تنها در برابر گروه: گروهی که به اتفاق آرا مخالف هستند منجر به همنوایی می شود، اما تهدید قلبی عروقی به اهداف فرد بستگی دارد. روان فیزیولوژی ، 53 (8)، 1263-1271.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.