پاسخ انجماد چگونه کار می کند
فهرست مطالب
بسیاری معتقدند که اولین واکنش ما به استرس یا خطر قریب الوقوع، واکنش جنگ یا گریز است. اما قبل از اینکه بخواهیم پرواز کنیم یا بجنگیم، به مدتی نیاز داریم تا وضعیت را ارزیابی کنیم و تصمیم بگیریم که بهترین اقدام - جنگیدن یا فرار کردن چیست. پاسخ» و زمانی تجربه می شود که با یک موقعیت استرس زا یا ترسناک مواجه می شویم. واکنش انجماد دارای چند علامت فیزیکی است که به راحتی قابل شناسایی است.
بدن به گونهای ثابت میشود که گویی به آن نقطه پرچ شدهایم. تنفس کم عمق می شود، تا جایی که فرد ممکن است برای مدتی نفس خود را حبس کند.
مدت این واکنش انجماد ممکن است بسته به گرانی موقعیت، از چند میلی ثانیه تا چند ثانیه متغیر باشد. مدت زمان پاسخ انجماد نیز به زمانی بستگی دارد که برای ارزیابی آن و تصمیم گیری بهترین اقدام لازم است.
گاهی اوقات، پس از انجماد، ممکن است نتوانیم بین جنگ و گریز تصمیم گیری کنیم، اما به حالت منجمد خود ادامه دهیم. بیان کنید زیرا این بهترین کاری است که می توانیم برای تضمین بقای خود انجام دهیم. به عبارت دیگر منجمد می کنیم تا فقط یخ بزنیم. این نمونه ای از تفکیک است. این تجربه بسیار آسیب زا و وحشتناک است، ذهن، مانند بدن، فقط خاموش می شود.
همچنین ببینید: چرا برخی افراد ناسازگار هستند؟منشا واکنش انجماد
اجداد ما مجبور بودند دائما مراقب شکارچیان باشند تا از شکارچیان اطمینان حاصل کنند. بقا یکی از راهبردهای زنده ماندن انسان و بسیاری دیگرحیواناتی که ساخته شده بودند باید در مواجهه با خطر منجمد شوند.
همچنین ببینید: چگونه هدف خود را پیدا کنید (5 مرحله آسان)هر حرکتی احتمالاً می تواند توجه یک شکارچی را به خود جلب کند که همیشه شانس بقای آنها را کاهش می دهد. تا آنجا که ممکن است، واکنش انجماد به اجداد ما اجازه داد تا وضعیت را به طور کامل ارزیابی کنند و بهترین راه را برای عمل انتخاب کنند.
مراقبان حیوانات می دانند که وقتی برخی از پستانداران نمی توانند از خطر یک شکارچی فرار کنند، با بی حرکت دراز کشیدن و حتی نفس نفس زدن تظاهر به مرگ می کنند. شکارچی فکر می کند مرده است و آنها را نادیده می گیرد.
این به این دلیل است که بیشتر شکارچیان گربه سان (ببرها، شیرها و غیره) با مکانیسم "تعقیب، سفر و کشتن" برای گرفتن طعمه برنامه ریزی شده اند. اگر هر یک از آن نمایش های گوزن تعقیب ببر را دیده باشید، ممکن است متوجه شده باشید که گربه های بزرگ اغلب طعمه های بی حرکت را نادیده می گیرند.
بعضی از کارشناسان معتقدند که این کار را انجام می دهند زیرا عدم حرکت می تواند نشانه بیماری باشد. بنابراین شیرها و ببرها برای اینکه به بیماری مبتلا نشوند از طعمه های بی حرکت اجتناب می کنند. در عوض، آنها غذای سالم، چابک و در حال اجرا را ترجیح می دهند.
این کلیپ کوتاه توسط Nature واکنش انجماد را در موش هنگام تهدید نشان می دهد:
قبل از اینکه این پست را به یک پست تبدیل کنم قسمت Animal Planet، اجازه دهید به چند نمونه از واکنش انجماد در زندگی مدرن خود نگاه کنیم.
نمونه های واکنش انجماد در انسان
پاسخ انجماد یک میراث ژنتیکی است.اجداد ما و امروز به عنوان اولین خط دفاعی ما در برابر تهدید یا خطری که تصور میشود، با ما باقی میماند. ما اغلب در زندگی روزمره خود از عبارت "یخ زده از ترس" استفاده می کنیم.
اگر در آن نمایش های حیوانات یا سیرک هایی که در آن شیر یا ببر را روی صحنه رها می کنند، رفته اید، ممکن است متوجه شده اند که افراد در دو یا سه ردیف اول بی حرکت می شوند. از هر گونه حرکت یا ژست غیر ضروری اجتناب می کنند.
تنفس آنها کند می شود و بدنشان سفت می شود زیرا از ترس یخ می زنند به دلیل نزدیک شدن به یک حیوان خطرناک.
یک نوع رفتار مشابه توسط برخی از افراد که ابتدا نشان داده می شود. برای مصاحبه شغلی حاضر شوید آنها فقط با حالتی خالی روی صندلی خود می نشینند، انگار مجسمه ای مرمرین هستند. تنفس و بدن آنها تحت تغییرات معمولی واکنش انجماد قرار می گیرد.
وقتی مصاحبه به پایان می رسد و اتاق را ترک می کنند، ممکن است نفس راحتی بکشند تا تنش فروخورده را از بین ببرند.
شما ممکن است یک دوست مضطرب اجتماعی داشته باشید که در خلوت آرام است اما ناگهان در موقعیت های اجتماعی سفت می شود. این یک تلاش ناخودآگاه برای اجتناب از هر "اشتباهی" است که توجه غیرضروری را به همراه داشته باشد یا باعث تحقیر عمومی شود.
در طول تیراندازی های غم انگیز مدرسه که در چند وقت اخیر اتفاق افتاده است، مشاهده شد که بسیاری از کودکان با دروغ از مرگ فرار کردند. مرگ ثابت و ساختگی همه سربازان درجه یک این را می دانندیک تاکتیک زنده ماندن بسیار مفید است.
قربانیان سوء استفاده اغلب وقتی در حضور افراد آزاردهنده خود یا افرادی هستند که شبیه آنها هستند، یخ می زنند.
بسیاری از این قربانیان، هنگامی که برای تسکین علائم آسیبزای خود به دنبال مشاوره میروند، به دلیل انجام ندادن هیچ کاری به جز یخ زدن در هنگام آزار، احساس گناه میکنند.
یخ زدن بهترین گزینهای بود که ناخودآگاه آنها میتوانست انجام دهد. در آن زمان فکر کنید، بنابراین واقعاً تقصیر آنها نیست که آنها به سادگی یخ زدند و کاری انجام ندادند. ضمیر ناخودآگاه محاسبات خود را انجام می دهد. شاید تصمیم گرفته شود که اگر آنها تصمیم به جنگیدن یا فرار کنند، برخلاف میل فرد آزارگر، سوء استفاده می تواند شدیدتر باشد.
رفتار ما تا حد زیادی تحت تأثیر سنجش ناخودآگاه منافع و خطرات بالقوه است. مسیر عمل در یک موقعیت معین (چرا کاری را که انجام میدهیم انجام میدهیم و کاری را انجام نمیدهیم)
تصویر کنید که در نیمهشب با دوستانتان در حال ناهار خوردن یا بازی پوکر هستید. یک ضربه غیرمنتظره به در می آید. البته، این وضعیت به شدت ترسناک نیست، اما در عدم اطمینان از اینکه چه کسی ممکن است در درب خانه باشد، عنصری از ترس وجود دارد.
همه ناگهان بی حرکت می شوند، گویی یک موجود فراطبیعی دکمه "مکث" را فشار داده است. روی کنترل از راه دور آن برای متوقف کردن اعمال و حرکات همهخودشان آنها تمام اطلاعات ممکن را جمع آوری می کنند و با دقت حرکات "شکارچی" را در بیرون دنبال می کنند.
یک مرد شجاعت کافی برای خروج از واکنش انجماد را دارد. آهسته راه می رود و در را با تردید باز می کند. قلبش تا حالا تند تند می زند، آماده می شود تا با شکارچی مبارزه کند یا فرار کند.
او چیزی را برای غریبه زیر لب زمزمه می کند و با لبخندی نامتجانس رو به دوستانش می کند: «بچه ها، این بن است، همسایه من. او صدای خنده و فریاد ما را شنید و میخواهد در این سرگرمی شرکت کند.»
همه فعالیت های مربوطه خود را از سر می گیرند، به گونه ای که گویی موجودات ماوراء طبیعی اکنون دکمه "بازی" را روی کنترل خود فشار داده است. چند دیو یک شاخ.