چگونه ذهن باز داشته باشیم؟

 چگونه ذهن باز داشته باشیم؟

Thomas Sullivan

مردم مدام در مورد اهمیت ذهن باز بودن صحبت می کنند، اما به ندرت در مورد اینکه چگونه ذهن باز داشته باشیم صحبت می کنند. یا اینکه چرا ذهن بازتر شدن بسیار سخت است.

ذهن باز در واقع یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی است که فرد باید به دنبال توسعه آن باشد. یک فرد بسته فکر هرگز نمی تواند واقعاً آزاد باشد زیرا در زندان عقاید و عقاید خود می نشیند.

همچنین ببینید: چرا مردم از من می ترسند؟ 19 دلیل

شخصی با ذهن بسته هرگز نمی تواند تفکر خود را به وسعت تخیل و بی شمار بکشاند. احتمالات.

ذهن باز صرفاً توانایی دریافت اطلاعات جدید است، به خصوص زمانی که تمایل دارد با اطلاعات از قبل موجود در ذهن تناقض داشته باشد.

به عبارت دیگر، ذهن باز اینگونه نیست. دلبستگی شدید به عقاید، عقاید و باورهای خود. این شامل در نظر گرفتن این احتمال است که این ایده ها ممکن است اشتباه باشند. بنابراین، یک فرد باز، متواضع نیز هست.

ذهن باز تمایل به تصدیق این واقعیت است که تا زمانی که شواهد کافی نداشته باشیم، نمی‌توانیم واقعاً در مورد چیزی مطمئن باشیم. حتی اگر مطمئن باشیم، شواهدی در آینده ممکن است در هر زمانی نمایان شوند که حقیقت فعلی ما را از بین ببرد.

همچنین، گشاده رویی به این معنا نیست که کورکورانه هر اطلاعاتی را دریافت می کنید، می پذیرید، بلکه آن را فیلتر می کنید. نه با فیلتر تعصب شخصی، بلکه با فیلتر عقل.

عقایدی که با اشتیاق مطرح می شوند، همیشه آنهایی هستند که برای آنهاهیچ زمینه خوبی وجود ندارد.

– برتراند راسل

بسته اندیشی: حالت پیش فرض تفکر

دلیلی وجود دارد که درصد بسیار کمی از جمعیت بشری ذهن باز دارند. به این دلیل است که طرز تفکر پیش‌فرض ما باعث تقویت ذهن بسته می‌شود. ذهن انسان سردرگمی یا ابهام را دوست ندارد.

تفکر انرژی می گیرد. حدود 20 درصد از کالری مصرفی ما توسط مغز استفاده می شود. ذهن انسان تمام تلاش خود را می کند که از نظر انرژی کارآمد باشد. دوست ندارد انرژی خود را صرف تفکر و تجزیه و تحلیل چیزها به طور مداوم کند. می خواهد چیزها را توضیح دهد تا بتواند استراحت کند و نگران آنها نباشد.

همانطور که ترجیح می دهید صبح زود بیدار نشوید و ورزش نکنید، ترجیح می دهید فکر نکنید. حالت پیش‌فرض صرفه‌جویی در انرژی است.

بنابراین، رد هر ایده جدیدی که با ایده‌های قبلی‌اش مطابقت ندارد، ذهن را قادر می‌سازد از تفکر و تجزیه و تحلیل اجتناب کند، فرآیندی که نیاز به صرف انرژی ذهنی قابل توجهی دارد.

مناظره و بحث اغلب ناهماهنگی شناختی ایجاد می‌کند، سؤالات زیادی را مطرح می‌کند و چیزها را بدون توضیح می‌گذارد. ذهن انسان نمی تواند تحمل کند که چیزها بدون توضیح باقی بماند - که باعث ایجاد عدم اطمینان و بی ثباتی می شود. بنابراین، نظریه‌هایی برای توضیح موارد غیرقابل توضیح ارائه می‌شود و بنابراین ثابت می‌ماند.

تعریف نظریه‌ها و توضیحات اشکالی ندارد. مشکل این است که به شکلی سخت به آنها متصل می شویم که ما را نسبت به دیگران کور می کندممکن ها.

بیشتر مردم از سردرگمی متنفرند و کنجکاوی را یک بار می دانند. با این حال سردرگمی و کنجکاوی نیروی محرکه هر پیشرفت چشمگیر بشری بوده است.

ذهن انسان به دنبال اطلاعاتی است که اطلاعاتی را که از قبل در اختیار دارد، تایید کند. این به عنوان سوگیری تایید شناخته می شود و بزرگترین مانع برای توسعه ذهن باز و هوش است.

همچنین، ذهن اطلاعات را فیلتر می کند تا ما چیزهایی را که با باورهای قبلی ما مطابقت ندارد رد کنیم. اگر معتقدم کشور من بهترین است، پس تمام کارهای خوبی را که کشورم انجام داده است به شما می گویم و شکست ها و اتفاقات ناگوارش را فراموش می کنم. کارهای بدی که با شما انجام داده اند و مواردی را که ممکن است واقعاً با شما خوب رفتار کرده اند را فراموش کنید.

نکته این است که همه ما واقعیت را بر اساس باورهای خودمان درک می کنیم. گشاده روی بودن به معنای آگاهی از این واقعیت و گرفتار نشدن در این تله تفکر پیش فرض است.

آدمی با ذهن بازتر شوید

وقتی فهمیدیم که ما روش پیش‌فرض تفکر بسته‌اندیشی است، تنها در این صورت است که می‌توانیم تلاش کنیم ذهن باز شویم. از بدو تولد هیچ آدم گشاده فکری اینطور نبود. توسعه قوه تفکر انتقادی و استدلال نیاز به زمان و تلاش دارد.

یک تمرین برای شما دارم. دوست داشتنی ترین باورهای خود را بررسی کنید، سعی کنید منشا آنها را ردیابی کنیددلایلی را که برای توجیه آنها استفاده می کنید، بیابید. همچنین، سعی کنید بفهمید که آیا به طور مداوم آنها را تقویت می کنید و هر چیزی که مخالف آنها است را نادیده می گیرید.

با چه نوع افرادی معاشرت می کنید؟

چه نوع کتاب هایی می خوانید؟

چه نوع فیلم هایی را تماشا می کنید؟

چه آهنگ هایی را می شنوید؟

پاسخ به سوالات بالا بازتابی از باورهای شماست. اگر از همان نوع رسانه استفاده می کنید، بارها و بارها، ناخودآگاه سعی می کنید باورهای خود را تقویت کنید.

اگر دلیل خوبی برای اعتقاد به باورهای خود دارید، خوب و خوب. اما اگر فکر می‌کنید زمان آن رسیده است که در مورد آنها تجدید نظر کنید، ممکن است بخواهید کمی چیزها را تغییر دهید.

سعی کنید با افرادی تعامل داشته باشید که جهان بینی کاملاً متفاوتی با شما دارند. سعی کنید کتاب هایی را بخوانید که طرز فکر شما را به چالش می کشد. سعی کنید فیلم ها و مستندهای تأمل برانگیز تماشا کنید.

به نحوه پاسخگویی خود به انتقاد، به خصوص انتقاد سازنده توجه کنید. افراد دارای ذهن باز از انتقاد سازنده رنجیده نمی شوند. در واقع، آن‌ها آن را فرصتی عالی برای یادگیری می‌دانند.

کلمات پایانی

گاهی اوقات ممکن است سرگرم کردن ایده‌ها یا اطلاعات جدیدی که طرز تفکر پیش‌فرض شما را خراب می‌کند، سخت باشد. من به خوبی از مقاومت اولیه ای که با شما زمزمه می کند آگاهم، «همه اینها مزخرف است. باور نکن این فقط سردرگمی ایجاد می کند. .

شما باید به آرامی پاسخ دهیدبرگشت، "نگران نباشید، من چیزی را که عقل و عقل سلیم من را برآورده نمی کند، نمی پذیرم. سردرگمی بهتر از توهم علم است» .

همچنین ببینید: تست روانپزشک در مقابل روانپزشک (10 مورد)

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.