درک افرادی که شما را سرکوب می کنند
فهرست مطالب
این مقاله نه تنها بر درک افرادی که شما را تحقیر میکنند، بلکه بر نحوه شناسایی آنها نیز تمرکز دارد.
چیزهای کمی در زندگی بدتر از انجام کاری شگفتانگیز، به اشتراک گذاشتن آن با عزیزانتان در انتظار دارید که آنها نیز هیجان زده شوند، اما متوجه می شوند که واقعاً در شادی شما سهیم نیستند.
در واقع، افراد بسیار کمی واقعاً هیجان شما را به اشتراک می گذارند. برخی از آنها بی طرف هستند، اما بیشتر مردم، به خصوص همسالان شما، احتمالاً به خاطر آن از شما متنفرند.
ما انسان ها موفقیت ها و شکست های خود را با استفاده از برخی از نکات مرجع می سنجیم. این نقاط مرجع معمولاً موفقیت ها و شکست های همتایان ما هستند.
ما دائماً موفقیت ها و شکست های خود را با دیگران مقایسه می کنیم. سنجش سطح موفقیت دیگران برای ما مهم است که بدانیم در چه جایگاهی هستیم.
وقتی به اطلاعاتی در مورد موفقیت یا شکست همسالان خود می رسید، به طور خودکار به این فکر می کنید که در رابطه با آنها در چه جایگاهی قرار دارید. اگر آنها بدتر از شما کار می کنند، یا برایتان مهم نیست یا کمی احساس بهتری دارید.
فقط اگر آنها واقعاً به شما نزدیک باشند، ممکن است کمی احساس بدی داشته باشید. وقتی آن شخص برای شما اهمیتی ندارد، حتی اگر در رابطه نزدیک باشد، شما حتی احساس بدی نمی کنید. شما فقط می گویید احساس بدی دارید تا مردم فکر نکنند که آدم وحشتناکی هستید.
وقتی با فردی که بهتر از شما کار می کند چه اتفاقی می افتد؟
این اطلاعات ناخوشایند است. برای ذهن باعث میشودشما از نظر روانی ناپایدار هستید ذهن شما باعث می شود که احساس بدی داشته باشید، به طوری که انگیزه داشته باشید که به خوبی آنها یا بهتر از آنها باشید. این هدف از حسادت است.
البته، بسیاری تلاش لازم برای موفقیت را انجام نمی دهند، بنابراین نیاز به بازگرداندن تعادل روانی همچنان ادامه دارد. برای بازگرداندن این تعادل و احساس بهتر نسبت به خود، از یک میانبر استفاده می کنند: دیگران را پایین می آورند.
همچنین ببینید: روانشناسی خیره شدن به یک زنافرادی که دیگران را تحقیر میکنند، وقتی با فردی که بهتر عمل میکند مواجه میشوند، موقتاً از طوفان ایجاد شده در سرشان تسکین مییابند.
مثل سایر عادات بد، این رفتار میتواند تکراری شود زیرا به جای اینکه روی خودشان کار کنند، در حال یافتن میانبری برای احساس خوب موقتی هستند.
گزینه دیگر آنها این است که حالت تدافعی داشته باشند و به طور کلی از ماشه دوری کنند. آنها ممکن است با افرادی که بهتر از آنها به نظر می رسند صحبت نکنند.
اگر این دوست آنها باشد که بهتر از آنها کار می کند، ممکن است به دوستی پایان دهند و دوستان جدیدی پیدا کنند که در لیگ آنها بیشتر هستند.
چگونه مردم شما را سرکوب می کنند
اکنون اینکه می دانید در روان افرادی که دیگران را تحقیر می کنند چه می گذرد، وقت آن رسیده است که ببینید واقعاً چگونه این کار را انجام می دهند.
مردم دیگران را به شیوه های آشکار و همچنین ظریف تحقیر می کنند. راههای آشکار انتقاد منفی، تحقیر کردن شما در مقابل دیگران، توهین به شما و غیره است.
این روشهای ظریفی است که مردم شما را پایین میآورند که جالبتر و ارزشمندتر هستند.درک.
حسادت یا نفرتی که ممکن است افراد نسبت به شما داشته باشند در چیزهایی که به شما یا در مورد شما می گویند آشکار می شود، به شرطی که درک کنید که چه چیزی به طور ضمنی بیان می شود.
اجازه دهید با استفاده از یک مثال واقعی همه چیز را روشن کنم:
وقتی راج برای اولین بار زائرا را ملاقات کرد، فکر کرد که او باحال است و آنها می توانند دوستان خوبی باشند. آنها ساعت ها صحبت کردند و او تأثیری بر او گذاشت.
راج خود را به عنوان یک کارآفرین تثبیت کرده بود و زائرا آرزو داشت که یک کارآفرین شود. هنگامی که راج مبارزات و دستاوردهای خود را برای او تعریف می کرد، او با توجه و علاقه گوش می داد. به نظر می رسید که او کاملاً به او علاقه دارد.
چیزی که راج در آن زمان نمیدانست این بود که در واقع بیشتر او را تحریک میکرد تا اینکه او را مجذوب خود کند.
وقتی روز تمام شد، راج خوشحال به خانه رفت که کسی را پیدا کرده است که مشتاق است درباره او بداند و از دستاوردهای او قدردانی کند.
در همان شب، ذهن زائرا او را با افکاری عذاب میداد که به او میگفتند شایسته نیست. او در مقایسه با راج هیچ کاری به دست نیاورده بود. او از نظر روانی ناپایدار شد.
روز بعد آنها ملاقات کردند، آنها در مورد چیزی در مورد بازاریابی بحث می کردند. راج یک ایده غیر متعارف را مطرح کرد و سپس به توجیه اینکه چرا چنین فکر می کرد پرداخت.
قبل از اینکه بتواند موضع خود را توجیه کند، زائرا حرف او را قطع کرد و گفت (کلمات را با دقت توجه کنید)، "این درست نیست! شما یک کارآفرین پیشرو هستید، چطور اینطور نیستاین را میدانید؟»
خوب، بیایید آنچه را که در اینجا اتفاق افتاد تجزیه و تحلیل کنیم:
اول، راج میدانست که این ایده غیرمتعارف و غیرمعمول است. بنابراین او حاضر شد توضیحی ارائه دهد. دوم، زائرا حرفش را قطع کرد و به او مهلت توضیح نداد. در نهایت، سخنان زائرا نشان داد که او صرفاً قصد انتقاد از او را نداشته است. قصد او این بود که او را پایین بیاورد.
توجه کنید که چگونه زائرا راج را به دلیل داشتن عقیده "عیب" سرزنش کرد. خود وقفه خیلی چیزها را میگفت، اما چیزی که زائرا به آن اشاره میکرد این بود که راج آنطور که فکر میکرد باهوش نبود. اگر او بود، می دانست.
این یک رفتار متداول است که در افرادی مشاهده میشود که هنگام مشاجره، برای رسیدن به راهحل یا بینش جدید بحث نمیکنند، بلکه برای به دست آوردن دست برتر از طرف مقابل، بحث میکنند.
و چرا آنها می خواهند دست برتر را به دست آورند؟
زیرا آنها احساس حقارت یا تهدید می کنند. راج آنقدر باهوش بود که بفهمد زائرا توسط دستاوردهای او تحریک شده است وگرنه او را اینطور پایین نمیآورد.
وقتی زائرا آن کلمات را به زبان میآورد، کمی غمگین و منزجر میشد. او فکر می کرد که او کسی است که واقعاً به کاری که او انجام می دهد علاقه مند است و به او احترام می گذارد.
تصویر او که در ذهنش شکل گرفته بود تکه تکه شد. او دیگر به او به عنوان یک دوست بالقوه فکر نمی کرد.
بهترین راه برای دانستن اینکه چه کسی از شما متنفر است این است که در مورد مسائل با آنها صحبت کنید.
افراد منطقی و باثبات ذهنی بدون هیچ گونه حمله شخصی به موضوع پایبند خواهند بود. آنها به دیگران اجازه می دهند نظرات خود را بیان کنند و آنها را توجیه کنند.
آنها انتقاد می کنند و دلیل مخالفت خود را توضیح می دهند. اگر استدلال برتری داشته باشند، قطعاً تقویت نفس خواهند داشت، اما از موفقیت خود خوشحال نخواهند شد.
افراد متنفر و ناپایدار ذهنی با وسواس در بحث های شما ایراداتی پیدا می کنند بدون اینکه ابتدا آنها را به طور کامل پردازش کنند. آنها آنچه را که می گویید می پیچند و می چرخانند تا شما را احمق جلوه دهند. آنها در انجام حملات شخصی هر زمان که بتوانند تردید نخواهند کرد.
مهمتر از همه، آنها به سختی به موضوع پایبند خواهند بود. نمی گذارند حرف بزنی آنها همچنان از یک نقطه نامربوط به نقطه دیگر بدون اشاره به هیچ نکته اساسی و مرتبطی می پرند.
آنها این کار را انجام می دهند تا خود و شما را متقاعد کنند که از شما باهوش تر هستند زیرا در اعماق وجودشان احساس حقارت می کنند و کمتر باهوش هستند.
اگر به اطراف نگاه کنید، تعداد زیادی خواهید داشت. نمونه هایی از افرادی که احساس حقارت می کنند و با وسواس در تلاش برای از بین بردن افراد موفق و قدرتمند هستند.
برای مثال، رسانهها به جستجوی گذشته افراد مشهور، سیاستمداران و سرمایهداران تجاری میپردازند تا ایراداتی در شخصیت آنها پیدا کنند. حرفه شما استاحتمالاً جایی که در حرفه خود قرار دارد ناامن است.
به این ترتیب، او هیچ تفاوتی با آن رسانه ها ندارد. یافتن ایرادات در انتخاب شغلتان به او آرامش میدهد.
شما باهوش هستید، اما...
این روش ظریف دیگری است که مردم وقتی فکر میکنند از آنها باهوشتر هستید، شما را تحقیر میکنند. پذیرش اینکه فردی باهوش تر است آنها را تحریک می کند و آنها را از نظر روانی بی ثبات می کند.
همچنین ببینید: روانشناسی در پشت دست و پا چلفتیبنابراین آنها سعی می کنند با گفتن جملاتی مانند "تو باهوشی، اما..." هوش شما را "کاهش دهند"
به عنوان مثال:
شما باهوش هستید، اما شما نمی دانید چگونه افکار خود را بیان کنید.
شما باهوش هستید، اما چیزی که می گویید اصلا عملی نیست.
همین. آنها این را میگویند و سعی میکنند از گفتگو خارج شوند، انگار میخواهند آخرین حرف را در این مورد داشته باشند. آنها توضیح نخواهند داد که چرا فکر می کنند شما ناروا یا غیر عملی هستید.
معمولاً، دلیل اینکه افراد بیپایان در تاپیکهای اینترنتی با هم بحث میکنند، این نیست که آنها بینشهای ارزشمند یا ضداستدلالهایی برای ارائه دارند.
آنها این کار را انجام می دهند تا بتوانند آخرین حرف را در این مورد داشته باشند. بر اساس برخی از منطق منحرف شده ذهن انسان، کسی که این کار را انجام می دهد برنده می شود.
اگر فکر می کنید من باهوش هستم اما در برخی جنبه های دیگر کمبود دارم، از شما انتظار دارم که توضیح دهید و در گفتگو بمانید. طوری که انگار بمبی انداخته اید و از حمله دشمن می ترسید بیرون نروید.
اگر آنها توضیح ندهند و صرفاً قضاوت کنند، بوینفرت.
کسانی را که شما را تحقیر می کنند شناسایی کنید
اگر به چیزی مهم در زندگی دست پیدا کردید، قطعاً باید با سهم عادلانه خود از افراد متنفر کنار بیایید.
اگر موفقیتی ناگهانی مانند ایجاد یک شغل جدید یا ترفیع را اعلام کنید، متوجه خواهید شد که همه کسانی که از شما متنفرند از غارهایشان بیرون میآیند. افرادی که به سختی با شما صحبت کرده اند شروع به تماس و پیام می کنند.
راه برون رفت از این موضوع چیست؟
البته، نمی توانید انتظار داشته باشید که همه از موفقیت شما خوشحال شوند، اما اینطور است. خوب است بدانید چه کسی به خاطر آن از شما متنفر است.
نفرت آنها از شما آنها را آزار می دهد و به ارزش خود شما آسیب می زنند. بهتر است هر چه زودتر آن افراد را از زندگی خود حذف کنید.
آنها برای رابطه شما با آنها آنقدر ارزش قائل نیستند که شما را احمقانه احساس نکنند. آنها هوش اجتماعی برای پنهان کردن حسادت و نفرت خود ندارند.
من نمی گویم که دوستان نزدیک فعلی لزوماً از پیروزی های شما خوشحال می شوند. به احتمال زیاد آنها نیز تحریک شده اند. اما حداقل آنها این نجابت را دارند که با تحقیر شما به احساسات شما آسیب نرسانند.