چرا تمایلات جنسی زنانه سرکوب می شود؟

 چرا تمایلات جنسی زنانه سرکوب می شود؟

Thomas Sullivan

برای درک اینکه چرا تمایلات جنسی زنان در بسیاری از فرهنگ‌ها سرکوب می‌شود، ابتدا باید بفهمیم که چه چیزی در مورد جنسیت زنانه بسیار خاص است که در نهایت تقریباً در همه جا سرکوب می‌شود و نه تمایلات جنسی مردانه.

همه چیز از این واقعیت شروع می‌شود. که تکامل جنسیت زنانه را نه تنها در انسان ها بلکه در بسیاری از گونه های دیگر ارزشمندتر از تمایلات جنسی مردان کرده است. بارداری و فرزندپروری معمولاً به زنان نیاز دارد که مقدار زیادی تلاش، انرژی، زمان و منابع را سرمایه‌گذاری کنند.

برعکس، مردان برای تولید نوزاد سرمایه‌گذاری کمی می‌کنند. فقط چند دقیقه طول می کشد تا این کار را انجام دهند. آنها می توانند یک زن را برای لذت مطلق تلقیح کنند و نگران عواقب احتمالی آن نباشند.

بنابراین، وقتی زنی به رابطه جنسی رضایت می دهد، ناخودآگاه رضایت می دهد که تمام هزینه های بالقوه مرتبط با آن را متحمل شود، حتی اگر سود از نظر لذت زیاد است. از این رو، تمایلات جنسی آن‌ها در مقایسه با مردانی که هزینه‌های کمی را متحمل می‌شوند یا هیچ هزینه‌ای برای رابطه جنسی متحمل نمی‌شوند، ارزش بالایی دارد. وقتی مردان با زنان رابطه جنسی برقرار می کنند، اساساً به یک منبع ارزشمند دسترسی پیدا می کنند. آنها نمی توانند آن را بیهوده به دست آورند. این هیچ منطق اقتصادی ندارد.

آنها باید با جبران ارزش پایین خود مبادله را برابر کنند.تمایلات جنسی خود - با دادن چیزهای بیشتری به زن، مانند هدایا، عاشقانه، عشق و تعهد.

ماده‌های برخی از گونه‌های حشرات رابطه جنسی ندارند، مگر اینکه نر بتواند به او غذا بدهد. و پرندگان ماده ای هستند که با نر جفت نمی گیرند مگر اینکه تحت تأثیر توانایی لانه سازی نر قرار گیرند.

سرکوب تمایلات جنسی زنانه

اگرچه در ظاهر به نظر می‌رسد که مردان بیشتر تمایلات جنسی زنانه را سرکوب می‌کنند، اما این دیدگاه از حمایت کمی برخوردار است و با برخی یافته‌ها کاملاً در تناقض است.

دلیل اینکه چرا مردان هر زمان که این اتفاق بیفتد، تمایلات جنسی زنانه را سرکوب می کنند، به راحتی قابل درک است. مردانی که به دنبال یک استراتژی جفت گیری طولانی مدت هستند، زنانی را ترجیح می دهند که از نظر جنسی محتاط هستند. این امر ناشی از نیاز به "محافظت" از همسر خود در برابر سایر مردان است، در نتیجه اطمینان از اطمینان از پدری و کاهش/حذف رقابت اسپرم.

با حصول اطمینان از اینکه زنان از نظر جنسی محتاط تر در جامعه هستند، مردان احتمال پیدا کردن را افزایش می دهند. چنین همسر بلندمدتی برای خودشان است.

در عین حال، مردان برای موفقیت باروری بیشتر نیز برنامه ریزی شده اند، به این معنی که آنها تمایل بیشتری به دنبال کردن استراتژی جفت گیری کوتاه مدت یا رابطه جنسی گاه به گاه دارند. این امر نیاز آنها به سرکوب تمایلات جنسی زنانه را تا حد زیادی خنثی می کند، زیرا اگر بیشتر زنان در جامعه از نظر جنسی محتاط باشند، احتمال درگیر شدن در رابطه جنسی گاه به گاه کاهش می یابد.

چگونه زنان میل جنسی زنانه را سرکوب می کنند

اینهمه چیز به اقتصاد پایه خلاصه می شود - قوانین عرضه و تقاضا.

وقتی عرضه یک منبع افزایش می یابد، قیمت آن کاهش می یابد. وقتی تقاضا افزایش می‌یابد، قیمت نیز افزایش می‌یابد.

اگر زنان آزادانه‌تر رابطه جنسی را ارائه دهند (عرضه افزایش می‌یابد)، ارزش مبادله‌ای آن کاهش می‌یابد و میانگین زن از مبادله کمتر از آن چیزی است که پیشنهاد رابطه جنسی دریافت می‌کند. توسط زنان کمیاب تر بوده است.2

همچنین ببینید: روانشناسی خیانت (توضیح داده شده)

بنابراین، به نفع زنان است که عرضه جنسی خود را محدود کنند (با خودداری از رابطه جنسی و متقاعد کردن سایر زنان به انجام این کار) زیرا، به این ترتیب، قیمت متوسط زن باید افزایش دهد. به عبارت دیگر، او می‌تواند در ازای تمایلات جنسی خود بیشتر به دست آورد.

همچنین ببینید: شخصیت حباب دار: معنا، ویژگی ها، جوانب مثبت و تقویت منفی

به همین دلیل است که اغلب زنانی را می‌بینید که زنانی را که سکس «ارزان» ارائه می‌دهند تحقیر می‌کنند و به شدت از فحشا و هرزه‌نگاری انتقاد یا محکوم می‌کنند.

بالاخره، اگر مردان بتوانند به راحتی از طریق فحشا یا به صورت نایب از طریق پورنوگرافی به تمایلات جنسی زنانه دسترسی پیدا کنند، ارزش چیزی که شریک زن آنها ارائه می دهد کاهش می یابد.

سرکوب، تا حد بسیار زیاد

شدیدترین شکل این نوع سرکوب فرهنگی در بخش‌هایی از آفریقا دیده می‌شود که در آنجا ختنه زنان را انجام می‌دهند. این عمل که در مناطق محروم آفریقا از نظر اقتصادی رایج است، شامل اعمال جراحی است که کلیتوریس را از بین می برد یا به واژن آسیب می رساند تا از "لذت بردن" جنسی زنان جلوگیری شود.

این اعمال معمولاً هستند.توسط زنان آغاز شده است زیرا آنها را قادر می سازد تا قیمت بالایی از تمایلات جنسی خود را در شرایط اقتصادی محروم نگه دارند، جایی که آنها ابزار دیگری برای "تامین یک زندگی خوب" ندارند (معروف به منابع). در واقع، در برخی جوامع، این یک شرط لازم برای ازدواج است. زیرا آمیزش جنسی هزینه های بیولوژیکی هنگفتی را برای زنان به دنبال دارد، اما نه برای مردان. بگوییم با خوردن یک قرص ضد بارداری؟

در اوایل دهه 1960، میلیون ها زن آمریکایی پس از تقریباً یک دهه از معرفی این قرص مصرف می کردند. در نهایت، آنها می‌توانستند هزینه‌های بیولوژیکی هنگفت مرتبط با برقراری رابطه جنسی را جبران کنند.

نتیجه این بود که تمایلات جنسی زنانه ارزش کمتری پیدا کرد و در نتیجه محدودیت کمتری داشت. با افزایش آزادی جنسی، ارزش تمایلات جنسی زنان کاهش یافت.

زمان آن فرا رسیده بود که زنان کاری انجام دهند تا به منابعی که قبلاً از طریق رابطه جنسی از طریق ابزارهای جنسی به دست آورده بودند، دسترسی پیدا کنند. احتمالاً به همین دلیل است که «فرصت های اقتصادی برابر» به هدف اصلی جنبش آزادی زنان تبدیل شد، زیرا منابع تمایل دارند به طور نامتناسبی توسط مردان کنترل شوند.

رادیکال های جنبش حتی فکر می کردند که سلسله مراتب قدرت باید دربه نفع زنان و اینکه نقش‌های جنسیتی سنتی در آینده نزدیک معکوس خواهند شد.

اگرچه این جنبش برای ترویج برابری جنسیت‌ها (که امروزه بسیاری از جوامع از مزایای آن بهره می‌برند) کارهای زیادی انجام داد. جنبه رادیکال کاهش یافت زیرا برخلاف طبیعت مردان (که برای دستیابی به منابع طراحی شده اند) و زنان (که انگیزه بیولوژیکی برای به دست آوردن حداکثر ارزش مبادله برای تمایلات جنسی خود دارند) مخالف بود.

اتهامات «عین‌سازی زنانه» ابزاری کمتر افراطی و دقیق برای محدود کردن تمایلات جنسی زنانه است. در عین حال، جالب است بدانیم که چیزی به نام «شئی‌سازی مردانه» وجود ندارد که نشان دهد مردان به‌عنوان ابژه‌های جنسی ارزش کمی در بازار جنسی دارند.

مراجع

  1. باومایستر ، R. F.، & Twenge، J. M. (2002). سرکوب فرهنگی تمایلات جنسی زنانه. مروری بر روانشناسی عمومی , 6 (2), 166.
  2. Baumeister, R. F., & Vohs، K. D. (2004). اقتصاد جنسی: جنسیت به عنوان منبع زن برای تبادل اجتماعی در تعاملات دگرجنسگرا بررسی روانشناسی شخصیت و اجتماعی ، 8 (4)، 339-363.
  3. Yoder, P. S., Abderrahim, N., & ژوژونی، ع. (2004). برش دستگاه تناسلی زنان در بررسی های جمعیت شناختی و سلامت: یک تحلیل انتقادی و مقایسه ای

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.