گفتن بیش از حد "دوستت دارم" (روانشناسی)

 گفتن بیش از حد "دوستت دارم" (روانشناسی)

Thomas Sullivan

همه دوست دارند این سه کلمه جادویی را بشنوند. آنها به شما احساس خاص، خواسته، مهم و دوست داشتنی می دهند. اما آیا گفتن بیش از حد "دوستت دارم" وجود دارد؟

وقتی در یک رابطه بیش از حد می گویید "دوستت دارم" چه اتفاقی می افتد؟

افراد اغلب می گویند "دوستت دارم" در یک رابطه زمانی که آنها آن را احساس و منظور می کنند. شنونده این کلمات معمولاً می تواند تشخیص دهد که چه زمانی منظور آنهاست و چه زمانی نیست. از شنونده انتظار می رود که با گفتن آن کلمات و معنی دادن آنها پاسخ متقابل را انجام دهد.

در حالت ایده آل، هر دو طرف باید زمانی که به صورت شفاهی عشق خود را به یکدیگر ابراز می کنند، معنی و احساس داشته باشند. اما داستان چیزهای بیشتری دارد. وقتی روی حالات ذهنی گوینده و شنونده آن کلمات تمرکز می کنید، متوجه می شوید که چقدر می تواند به سرعت پیچیده شود.

آیا گفتن "دوستت دارم" خیلی بد است؟

مردم بدانید که نمی توانید همیشه احساسات قوی را احساس کنید. احساسات در نوسان است. آنها مانند امواج اقیانوس بالا و پایین می روند. وقتی عاشق هستید، ممکن است مدام احساس کنید که نیاز دارید به شریک زندگی خود ابراز عشق کنید. شما آن را معنی می‌کنید و آن را احساس می‌کنید.

شریک شما متقابلاً پاسخ می‌دهد، زیرا آن‌ها هم این را دارند و هم آن را احساس می‌کنند.

اما آنها به طور شهودی آگاه هستند که شما نمی‌توانید همیشه احساسات قوی را احساس کنید. . بنابراین، گفتن بیش از حد "دوستت دارم"، حتی اگر آن را بخواهید و احساس کنید، می تواند غیر صادقانه به نظر برسد.

همچنین شنونده را تحت فشار قرار می دهد تا پاسخ متقابل را بدهد. مطمئنا، آنها ممکن است شما را دوست داشته باشند، اما ممکن است احساس نداشته باشندآنچه در آن لحظه احساس می کنید آنها ممکن است نیازی به گفتن آن احساس نکنند.

از این رو، مجبور می شوند حتی زمانی که آن را احساس نمی کنند، پاسخ دهند "دوستت دارم". این بدان معنا نیست که آنها شما را دوست ندارند. این بدان معناست که آنها در حال حاضر عشق زیادی را احساس نمی کنند. آنها به اندازه کافی احساس نمی کنند که آن را بازگو کنند. وضعیت روانی فعلی آنها با شما متفاوت است.

این را با لحظاتی مقایسه کنید که هم آن را احساس می کنید و هم می گویید. هر دوی شما به این معنا هستید. هیچ نوع فشاری وجود ندارد به طور طبیعی ظاهر می شود.

یکی دیگر از مشکلات گفتن بیش از حد "دوستت دارم" این است که می تواند به سرعت به یک روال تبدیل شود. وقتی چیزی روتین می شود، آن را بدیهی می دانیم.

وقتی یک تلفن جدید می گیرید، ارزش زیادی برای آن قائل هستید. مراقب باشید که آن را نشکنید یا رها نکنید. چند ماه بعد، آن را به اطراف پرتاب می کنید و اغلب آن را رها می کنید. شما آنقدر برای آن ارزش قائل نیستید.

در روانشناسی، عادت کردن به چیزها از این طریق عادت نامیده می شود. در همه چیز اتفاق می افتد، از جمله کلماتی که دوست دارید بشنوید. هر چه چیزی بیشتر داشته باشید، ارزش کمتری برای آن قائل هستید. در مقابل، هر چه چیزی کمیاب‌تر باشد، بیشتر از آن قدردانی می‌کنید.

در عین حال، نمی‌خواهید آن کلمات را آن‌قدر کمیاب نگه دارید که شریک زندگی‌تان احساس کند دوستش ندارید یا در مورد رابطه شک داشته باشد. شما باید بین گفتن آن به ندرت و گفتن خیلی زیاد آن نقطه شیرین را انتخاب کنید.

چرا یک نفر بیش از حد می گوید "دوستت دارم"؟

چه چیزی باعث می شود کسی بگوید "" دوستت دارم'به طور مداوم؟

غیر از احساس نیاز به بیان آن، دلایل احتمالی این رفتار به شرح زیر است:

1. جستجوی اطمینان

افراد هر از گاهی در روابط احساس ناامنی می کنند. گفتن بیش از حد "دوستت دارم" می تواند راهی برای کسب اطمینان از اینکه شریک زندگی تان نیز شما را دوست دارد، باشد. وقتی شریک زندگی تان جواب می دهد، احساس امنیت بیشتری در رابطه می کنید.

2. ترس

وقتی از از دست دادن شریک زندگی خود می ترسید، ممکن است اغلب بگویید "دوستت دارم" تا شریک زندگی تان را به عقب برگردانید. ممکن است شریک زندگی شما کاری انجام داده باشد که باعث حسادت شما شده است. گفتن بیش از حد "دوستت دارم"، در این مورد، راهی برای گرفتن دست آنها و کشیدن آنها به سمت خود است.

به طور مشابه، شرکای دلبسته اغلب می گویند "دوستت دارم". این اضطراب از دست دادن شریک زندگی است که باعث می شود آن را بیشتر از عشق بگویند.

3. Buttering

مردم می دانند شنیدن این سه کلمه جادویی احساس خوبی دارد. بنابراین، شریک زندگی شما ممکن است سعی کند با گفتن این کلمات احساس خوبی در شما ایجاد کند. آنها ممکن است این کار را انجام دهند زیرا خبرهای بدی برای شما دارند و می‌خواهند این کار را از بین ببرند. یا به این دلیل که احساس گناه می کنند و از شما می خواهند که مجازات را کاهش دهید.

مردم برای رایگان ارزش قائل نیستند!

مردم چیزهای رایگان را دوست دارند، اما برای آن ارزشی قائل نیستند. من تعداد زیادی فایل PDF را از اینجا و آنجا در اینترنت به صورت رایگان در رایانه خود دانلود کرده ام. من به سختی به آنها نگاه می کنم. اما کتاب هایی که می خرم، می خوانم. وقتی برای چیزهایی پرداخت می کنید، پوست بیشتری در بازی خواهید داشت. تو می خواهی کهفداکاری مالی خود را ارزشمند کنید.

به همین ترتیب، گفتن "دوستت دارم" آزادانه و بیش از حد از ارزش آن می کاهد. دیگر قدرتمند و جادویی نیست. برای اینکه آن را جادویی نگه دارید، باید مطمئن شوید که هنگام گفتن آن به شدت ضربه می زند.

قانون ساده ای که باید به خاطر بسپارید این است که وقتی آن را احساس کردید، آن را بگویید. از آنجایی که ما احساسات قوی 24 ساعته را احساس نمی‌کنیم، این امر به‌طور خودکار تضمین می‌کند که شما آن را نادیده نگیرید. گفتن آن زمانی که هر دو احساس می کنید خیلی بهتر است، اما ارزیابی وضعیت عاطفی شریک زندگی تان همیشه آسان نیست.

برای اینکه آن سه کلمه جادویی را جادویی نگه دارید، باید آنها را به طور غیرمنتظره و به روش های خلاقانه بگویید. از تبدیل ابراز عشق به یک روال اجتناب کنید.

کمبود = ارزش (نمونه واقعی)

من دوستی در فیس بوک دارم که بسیار باهوش است. او مدام از پست های من انتقاد می کند. من او را به عنوان فردی متنفر رد می کردم، اما این کار را نکردم زیرا انتقادات او متفکرانه بود. من تقریباً هیچ تأییدیه ای از او دریافت نکردم و فکر می کردم اصلاً به اعتبار او اهمیت نمی دهم.

همچنین ببینید: روانشناسی خیره شدن به یک زن

اما پسر، اشتباه می کردم!

همچنین ببینید: تست والدین سمی: آیا والدین شما سمی هستند؟

او یکی از پست های من را برای اولین بار تحسین کرد. زمان، و اجازه دهید به شما بگویم - که ضربه سختی. مثل اینکه واقعا سخته! من شوکه شدم. فکر می کردم برایم مهم نیست که او چیزهای من را دوست دارد یا نه. اما من از تایید او لذت بردم. چرا؟

به این دلیل است که او اعتبار خود را بسیار نادر کرده است. در واقع ابطال یا انتقاد پیش فرض او بود. من از ذهنم برای دوست داشتن اعتبار متنفر بودم. خجالت آور بود. اماذهن آنچه را که می خواهد می خواهد و آنچه را که دوست دارد دوست دارد.

حالا، من به شما پیشنهاد نمی کنم که شریک زندگی خود را باطل کنید. برخی از گوروهای دوستیابی این را موعظه می کنند. این کار نمی تواند کار کند مگر اینکه شریک زندگی شما به نوعی به شما احترام بگذارد. به یاد داشته باشید، من دوست فیس بوک خود را باهوش می دانستم. این دلیل بزرگی است که چرا توالی ابطال-ابطال-ابطال- اعتبارسنجی او کار می کند.

اگر او را به عنوان یک نفر نفرت دار احمق رد می کردم، فکر نمی کنم اصلاً به تأیید او اهمیت نمی دادم.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.