4 روش واقع بینانه برای مقابله با افکار منفی

 4 روش واقع بینانه برای مقابله با افکار منفی

Thomas Sullivan

برای خلاص شدن از شر افکار منفی، ابتدا باید بدانید که چرا آنها در وهله اول تحریک می شوند. تنها در این صورت است که می‌توانیم در مورد چگونگی خلاص شدن از شر آن‌ها به درستی صحبت کنیم.

احساسات از افکار یا تعابیری که از ذهن ما عبور می‌کنند، خواه از آنها آگاه باشیم یا نه، ناشی می‌شوند. رویدادهای مثبت باعث تحریک افکار مثبت می شود که منجر به احساسات مثبت می شود و رویدادهای منفی باعث ایجاد افکار منفی می شود که منجر به احساسات منفی می شود.

بنابراین هدف از افکار منفی ایجاد احساسات منفی در شماست تا احساس بدی داشته باشید. از آنجایی که احساسات بد ناخوشایند هستند، شما انگیزه دارید که به احساسات بد خود پایان دهید. این زمانی است که به مقاله ای مانند این می رسید.

توصیه رایجی که به افرادی که با افکار منفی دست و پنجه نرم می کنند، داده می شود: «حواس خود را پرت کن» یا «مدیتیشن». ممکن است بتوانید به طور موقت خود را از افکار منفی خود منحرف کنید، اما این یک استراتژی بلندمدت قابل اجرا نیست.

قبل از اینکه ادامه دهم، یک نکته مهم در مورد تفکر مثبت و منفی: در حقیقت، هیچ چیز مثبت و مثبتی وجود ندارد. افکار منفی. ما فقط افکاری را که حس خوبی دارند را مثبت و آنهایی را که حس بدی دارند به عنوان منفی برچسب گذاری می کنیم. در پایان روز، همه آنها فقط افکار هستند.

اتخاذ این دیدگاه به شما امکان می‌دهد تا افکار را دقیقاً همان چیزی که هستند ببینید. وقتی در برچسب تفکر مثبت و منفی گیر نیفتید، می توانید چیزها را واضح تر ببینید. من طرفدار مثبت اندیشی نیستم. من مدافع آن هستمتفکر خنثی.

نمی توان انکار کرد که در برخی موقعیت ها تفکر منفی می تواند مفید باشد. این به شما کمک می کند تا همه جوانب یک موقعیت را آماده کنید و ببینید.

همچنین ببینید: کلیشه های جنسیتی از کجا می آیند؟

مشکل اصلی تفکر منفی همین نگرش منفی افراد نسبت به تفکر منفی است. ذهن ما را وادار می کند به دلیلی منفی فکر کنیم و به جای اینکه عقل را از بین ببریم، فحش دادن به نحوه عملکرد آن تمرینی بیهوده است.

یک فرد خوش بین تمایل بیشتری به خودفریبی دارد و احتمالاً کور می شود. چشم به خطرات احتمالی

مکانیک ذهن منفی

وقتی یک رویداد منفی را تجربه می کنیم، ذهن ما شروع به فرافکنی این رویداد به آینده می کند. باعث می شود به سناریوها و پیامدهای منفی آینده فکر کنیم. یک رویداد منفی کوچک باعث می‌شود به مشکلات بزرگی که این رویداد در آینده منجر می‌شود فکر کنید.

به عنوان مثال، اگر در امتحانی شکست خوردید، این رویداد می‌تواند افکار زیر را در ذهن شما ایجاد کند:

اوه خدا! نمرات من به خاطر این نتیجه ضعیف ضعیف می شود .

اگر با نمرات پایین فارغ التحصیل شوم، شغل خوبی پیدا نمی کنم .

5>اگر شغل خوبی پیدا نکنم از نظر مالی مستقل نخواهم شد.

اگر از نظر مالی مستقل نشوم، هیچکس نمی خواهد با من ازدواج کند و غیره

همانطور که می بینید، یک موش کوچک از یک رویداد به تازگی در ذهن شما به دایناسور تبدیل شده است. وقتی از فقرای خود شنیدیدر نتیجه، سیستم عاطفی مغز شما شروع به کار کرد و شما را با افکار منفی بمباران کرد.

کار منطقی در چنین موقعیتی این است که دلیل رویداد منفی خود را کشف کنید. حتی بهتر از آن، طرحی برای اجتناب از آن در آینده یا حداقل اجتناب از پیامدهای منفی احتمالی این رویداد ارائه دهید. 0>ذهن انسان از جانب احتیاط اشتباه می کند. حتی اگر چیزهایی که نگرانشان هستید پیامدهای منفی بالقوه هستند، ذهن نمی‌خواهد هیچ شانسی را بپذیرد. چرا؟ زیرا برای تضمین بقا و تولید مثل طراحی شده است.

بنابراین افکار منفی را برای شما ارسال می کند تا به شما هشدار دهد که در صورت ادامه این رفتار چه اتفاقی می افتد. و آنچه ممکن است اتفاق بیفتد (از نظر مالی مستقل نباشید یا ازدواج نکنید) آن چیزی نیست که ذهن می خواهد. بنابراین شما را با افکار منفی شکنجه می دهد تا به شما هشدار دهد و شما را از انجام کاری که انجام می دهید منصرف کند.

روش های مقابله با افکار منفی

1. اگر سؤالات «چه می‌شد»

اگر الگوی تفکر منفی معقول بود، نیازی به اتصال کوتاه نبود. منطقی نیست که به این نتیجه برسیم که آینده شما به دلیل یک رویداد جزئی امروز آسیب خواهد دید. چیزهای زیادی ممکن است اتفاق بیفتد که می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد.

راه پایان دادن به این نوع تفکر منفی این است که از کاری که ذهن شما انجام می دهد آگاه شوید. این را درک کنیدعواقب منفی آینده ای که تصور می کنید به احتمال زیاد رخ نمی دهد و احتمالات دیگری وجود دارد.

سعی کنید از خود سوالاتی بپرسید "چه می شود اگر"، مانند:

آیا من 100 هستم ٪ مطمئنید این شکست تنها بر نمرات من تأثیر می گذارد ؟ اگر بتوانم جبران کنم چه می شود؟

اگر در شرکتی شغلی پیدا کنم که به نمرات و مهارت های دیگر اولویت بالایی نداشته باشد چه؟

اگر بعد از فارغ التحصیلی رشته ام را عوض کنم چه؟ نمرات ضعیف چگونه به من آسیب می رساند؟

اگر تصمیم بگیرم در آینده کسب و کار خود را راه اندازی کنم چه؟ آیا این نمرات در آن زمان اهمیت خواهند داشت؟

2. برنامه ریزی از قبل

یکی دیگر از راه های جلوگیری از ایجاد الگوهای تفکر منفی در هنگام وقوع یک اتفاق منفی، برنامه ریزی از قبل در حین تلاش برای انجام کاری است.

با برنامه‌ریزی از قبل، می‌توانید از قبل تجسم کنید که چطور ممکن است همه چیز پیش برود. این به شما ایده ای از موانع احتمالی که ممکن است با آن ها برخورد کنید، می دهد.

بر اساس این موانع از پیش طراحی شده، می توانید در صورت عدم موفقیت، برنامه های پشتیبان تهیه کنید. به این ترتیب، وقتی همه چیز آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، منفی نخواهید شد، زیرا برنامه‌های جایگزینی آماده خواهید داشت. ذهن شما دلیلی ندارد که افکار منفی به شما بفرستد.

اگر همیشه مثبت اندیش باشید و باور داشته باشید که همه چیز راحت پیش می رود زیرا خدایان المپ سر شما را لمس کرده اند، وقتی همه چیز از کنترل خارج شود، ذهن شما از بین می رود. خارج از دست.

3.اجتناب از محرک‌ها یا حل مشکلات

شما می‌توانید با اجتناب از محرک‌هایی که افکار منفی شما را تحریک می‌کنند یا با حل مسائلی که شما را آزار می‌دهند، از شر تفکر منفی خلاص شوید.

به عنوان مثال، اگر چاق هستید و تلاش برای کاهش وزن، بازدید از ساحل ایده خوبی نیست. ممکن است با افراد خوش اندام و خوش اندام زیادی روبرو شوید. آن‌ها مشکل چاقی حل‌نشده‌تان را به شما یادآوری می‌کنند و شما احساس بدی می‌کنید و منفی فکر می‌کنید.

حتی تماشای مدل‌های مناسب در تبلیغات تلویزیونی یا بیلبوردهای بزرگراهی می‌تواند این نوع تفکر منفی را تحریک کند.

برای جلوگیری از افکار منفی در چنین مواردی، می توانید از رفتن به ساحل یا دیدن مدل ها یا هر چیزی که شما را به یاد مشکلتان می اندازد اجتناب کنید. یا می توانید تصمیم بگیرید که مشکل چاقی خود را حل کنید.

همه ما می دانیم که اولی غیرعملی است، اما اگر دومی را انتخاب کنید، نگرش ها و احساسات منفی مرتبط با وزن شما را برای همیشه ناپدید می کند.

همین امر در مورد هر موضوع دیگری صدق می کند. ممکن است در زمینه های دیگر زندگی با آن روبرو باشید. تفکر منفی ما حول مشکلات ما می چرخد ​​و وقتی آنها از بین رفتند، تفکر منفی نیز از بین می رود.

حل مسائل اساسی که باعث تفکر منفی شما می شود بهترین استراتژی برای مقابله با افکار منفی است.

4. افکار منفی خود را برای آینده ذخیره کنید

در حالی که حل مشکلات راه ایده آلی برای مقابله با افکار و احساسات منفی است، همیشه نمی توانید آن را فوراً انجام دهید. به جای تلاش برایحواس خود را پرت کنید، یک رویکرد بسیار بهتر برای مقابله با افکار منفی این است که آنها را به تعویق بیندازید.

وقتی افکار منفی خود را نادیده می گیرید، آنها قوی تر برمی گردند. وقتی افکار منفی خود را تصدیق می کنید و برنامه ریزی می کنید که بعداً با آنها مقابله کنید، ذهن شما آرام می گیرد و آرام می شود. شما باید سیستمی ایجاد کنید تا افکار منفی خود را به تعویق بیندازید.

همچنین ببینید: چگونه بر اضطراب تلفنی غلبه کنیم (5 نکته)

برای من، یادداشت برداری ساده در تلفنم معجزه می کند. من آنقدر این کار را انجام داده ام که ذهنم اطمینان دارد که وقتی چیزها را در آنجا یادداشت می کنم، بعداً به آنها رسیدگی می شود.

ذهن از گذشته برای تقویت زمان حال استفاده می کند

زمانی که ما یک رویداد منفی را تجربه می کنیم، ذهن ما با فرافکنی ما به گذشته، احساسات منفی ما را تشدید می کند.

در ادامه با مثال بالا، اگر در آزمونی شکست خورده اید، ذهن شما گذشته شما را اسکن می کند و تمام وقایعی را که وجود دارد را به یاد می آورد. مشابه یا، حداقل، که باعث می شود شما احساسی مشابه این رویداد فعلی داشته باشید، یعنی "شما در چیزی شکست خورده اید".

نتیجه این خواهد بود که شدت احساسات بد شما افزایش می یابد. این به این دلیل اتفاق می افتد که ما انسان ها حافظه های انتخابی داریم.

وقتی اتفاقی می‌افتد که احساسی را در ما ایجاد می‌کند، همه وقایع گذشته را که در آن همین احساس تحریک شده است را به یاد می‌آوریم. نتیجه این است که احساسی که اکنون تجربه می کنیم حفظ می شود یا شدت آن افزایش می یابد.

ما معمولاً این را در زوج هایی مشاهده می کنیم که برای مدت طولانی با هم بوده اند. اگر شوهر دعوا داشته باشدبا همسرش و او به خاطر آن احساس بدی می کند، تمام اتفاقات گذشته را به یاد می آورد که او همین احساس را در او ایجاد کرده بود. در نتیجه، او احساس بدتری خواهد داشت.

نکته خنده دار این است که اگر شوهر این موضوع را حل کند و کار خوبی برای او انجام دهد، تمام اتفاقات گذشته را که باعث شده او احساس خوشحالی کند، به یاد می آورد. در نتیجه، او تا دعوای بعدی شادتر می‌شود و احساسات بد خود را فراموش می‌کند یا اینکه شوهرش چه احساس بدی در او ایجاد کرده است.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.