فرد خودشیفته کیست و چگونه می توان او را شناسایی کرد؟
فهرست مطالب
شخص خودشیفته چیست؟ چگونه افراد خودشیفته را شناسایی کرده و با آن ها برخورد می کنید؟
خودشیفتگی، یکی از سه ویژگی تاریک شخصیت، یک وضعیت روانی است که در آن فرد احساس اغراق آمیزی از خود ارزشی پیدا می کند. فرد خودشیفته نسبت به خود وسواس دارد و خود را برتر، مهم، خاص و شایسته تر از اطرافیانش می داند. او بیش از حد عاشق خودش است.
شناسایی یک خودشیفته
طبق گزارش ها، حدود 6 درصد از جمعیت عمومی در هر جامعه ای را افراد خودشیفته تشکیل می دهند و این اختلال شخصیت در مردان بارزتر است. . یک خودشیفته به راحتی قابل تشخیص است. در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد یک فرد ممکن است خودشیفته باشد:
خودنمایی و توجه
یک خودشیفته دوست دارد توانایی ها و ویژگی های برتر خود را به نمایش بگذارد تا مورد تایید قرار گیرد زیرا تایید دیگران منبع اصلی اعتماد به نفس و عزت نفس اوست.
او پیوسته در مورد دستاوردها و استعدادهای درخشان خود صحبت می کند. یک خودشیفته با وسواس، هوش، قدرت یا زیبایی برتر خود را نشان می دهد.
یک خودشیفته تلاش می کند در مرکز توجه قرار گیرد. او عاشق تعارف است و به دنبال افرادی (معروف به منابع خودشیفتگی) است که او را ستایش کنند و شایستگی او را تصدیق کنند. اگر یک خودشیفته احساس کند از این منابع عرضه محروم است، ممکن است احساس بی ارزشی کند.
بنابراین خودشیفته ها معمولاً دوستانی پیدا می کنند که تأیید می کنند.برتری آنها دوستی آنها سطحی است زیرا به محض اینکه تعارف را متوقف کنند یا احساس کنند نادیده گرفته شده اند، می توانند دوستی خود را مانند وزنه سنگینی رها کنند.
یک خودشیفته انتظار دارد که دیگران او را به همان اندازه که او خود را تجلیل می کند، تجلیل کنند.
همچنین ببینید: 4 راهبردهای اصلی حل مشکلاتمن، من، خودم
یک خودشیفته به سختی به احساسات دیگران اهمیت می دهد، مگر اینکه آن شخص باشد. برای او بسیار مهم است. به جرات می توانم بگویم که اکثر افراد خودشیفته فاقد همدلی هستند.
همچنین ببینید: چگونه کسی را بخندانیم (10 تاکتیک)تا زمانی که احساس اغراق آمیز خودارزشمندی آنها تقویت شود، هیچ چیز دیگری برای آنها مهم نیست. آنها به سختی از دیگران می پرسند که چه احساسی دارند، مگر از روی رسمی.
من دوستی در فیس بوک داشتم که همیشه عکس هایش را به اشتراک می گذاشت و همراه با آنها نوعی تمجید از خود مانند "ملکه زیبایی" "، "من ناز هستم و این را می دانم"، "من برای تو خیلی خوشگلم" و غیره.
حالا اگر کسی هر چند وقت یکبار این کار را انجام می داد، آن را طبیعی می دانستم، اما او بیش از حد آن را انجام می داد.
وقتی نظرات را بررسی کردم، فقط منابع خودشیفتگی عرضه را دیدم- یعنی افرادی که او را با اغراق تمجید می کردند. سپس فهمیدم که چرا او چنین رفتاری را تکرار میکند.
خیالپردازیها
یک خودشیفته دائماً در مورد داشتن موفقیت نامحدود، دستاوردهای برجسته، شهرت و غیره خیالپردازی میکند.
هر چند اینطور است. رویا دیدن چیز خوبی است، دلیل اینکه افراد خودشیفته این کار را انجام می دهند فقط برای تقویت نفس به خود است، به ویژه برای اثبات اینکه به دیگران چقدر شایسته هستند.آنها به گونه ای هستند که بتوانند منابع خودشیفته تری را به دست آورند.
یک خودشیفته ممکن است در ابتدا جذاب به نظر برسد، اما بعداً معلوم می شود که فردی به شدت خود شیفته است.خودشیفتگی چگونه ایجاد میشود
اگر شخصی در دوران کودکی تجربهای آسیبزا در گذشته داشته باشد که در آن نفس او به شدت آسیب دیده است، درد عاطفی فوقالعادهای را تجربه میکند. اکنون برای اطمینان از اجتناب از چنین دردهایی در آینده، ذهن فرد باید مکانیزم دفاعی ایجاد کند.
ذهن ناخودآگاه فرد اکنون هویت جدیدی ایجاد می کند – یک خودشیفته که برتر و آسیب ناپذیر این ماسک جدیدی است که یک فرد آسیب دیده از نظر عاطفی می تواند برای پنهان کردن آنچه در زیر آن است استفاده کند. این دیوار جدیدی است که او در اطراف خود می سازد تا از نفس آسیب دیده خود محافظت کند.
بالاخره، اگر مردم بدانند که او برتر و شکست ناپذیر است، هرگز فکر نخواهند کرد که او در درون حقیر و از نظر عاطفی زخمی شده است.
خودشیفتگی و اعتماد به نفس
جریمه ای دارد خط بین خودشیفتگی و اعتماد به نفس یک فرد با اعتماد به نفس مطمئن است و به خودش ایمان دارد در حالی که یک خودشیفته معتقد است که از همه بهتر است.
یک فرد با اعتماد به نفس اعتراف می کند که آسیب پذیر است و فقط یک انسان با نقاط قوت و ضعف است، اما یک خودشیفته از نقاط ضعف خود خجالت می کشد و آنها را زیر نقاب خودشیفتگی خود پنهان می کند.