دژاوو در روانشناسی چیست؟
فهرست مطالب
در این مقاله، روانشناسی دژاوو را با تاکید ویژه بر دلایل این پدیده عجیب و غریب بررسی خواهیم کرد.
دژاوو یک عبارت فرانسوی به معنای "از قبل دیده شده" است. این احساس آشنایی است که وقتی در موقعیت جدیدی قرار می گیرید، با وجود اینکه می دانید برای اولین بار آن موقعیت را تجربه می کنید، به شما دست می دهد.
افرادی که دژاوو را تجربه میکنند معمولاً چیزی شبیه این میگویند:
"اگرچه این اولین بار است که از این مکان بازدید میکنم، احساس میکنم قبلاً اینجا بودهام."
نه، آنها فقط سعی نمی کنند عجیب یا جالب به نظر برسند. دژاوو یک تجربه نسبتاً رایج است. بر اساس مطالعات، حدود دو سوم از جمعیت تجربه دژاوو داشته اند.
چه چیزی باعث ایجاد دژاوو می شود؟ دژاوو کمی دقیق تر.
ابتدا، توجه داشته باشید که دژاوو تقریباً همیشه توسط مکان ها و مکان ها به جای افراد یا اشیاء ایجاد می شود. بنابراین مکانها و مکانها نقش مهمی در ایجاد دژاوو دارند.
دوم، ما به آنچه ذهن سعی میکند انجام دهد در حالی که در حالت دژاوو قرار دارد، میپردازیم.
همچنین ببینید: حل مسئله در رویاها (نمونه های معروف)بعد از احساس اولیه آشنایی، متوجه میشویم که مردم ناامیدانه سعی میکنند به خاطر بیاورند که چرا مکان بسیار آشنا به نظر میرسد. آنها یک اسکن ذهنی از گذشته خود انجام می دهند به امید یافتن سرنخی، معمولاً بیهوده.
این نشان می دهد که دژاوو با یادآوری حافظه ارتباط دارد، در غیر این صورت، اینعملکرد شناختی (یادآوری حافظه) در وهله اول فعال نمیشود.
اکنون با در دست داشتن این دو متغیر (موقعیت مکانی و یادآوری حافظه)، میتوانیم به توضیحی برسیم که چه چیزی باعث دژاوو میشود.
همچنین ببینید: مسابقه "آیا من هنوز عاشق هستم؟"دژاوو زمانی ایجاد می شود که یک موقعیت جدید به طور ناخودآگاه خاطره یک موقعیت مشابه گذشته را تحریک کند. به جز اینکه نمی توانیم آگاهانه خاطره دقیق دومی را به خاطر بیاوریم.
به همین دلیل است که ذهن ما جستجو و جستجو می کند و سعی می کند موقعیت گذشته را که مشابه وضعیت جدیدی است که در حال حاضر تجربه می کنیم، پیدا کند.
بنابراین دژاوو اساساً یک انحراف در روش عادی یادآوری حافظه است. دژاوو را میتوان به عنوان «یادآوری ناقص یک خاطره» تعریف کرد. ما احساس کمی داریم که میدانیم قبلاً اینجا بودهایم، اما دقیقاً نمیتوانیم زمان آن را به یاد بیاوریم.
معلوم نیست که چرا برخی از خاطرات به طور ناقص یادآوری می شوند. محتمل ترین توضیح این است که چنین خاطراتی در وهله اول به صورت مبهم ثبت شده است. این یک واقعیت طولانی مدت در روانشناسی ثابت شده است که خاطرات با کدگذاری ضعیف به خوبی یادآوری نمی شوند.
توضیح دیگر این است که آنها در گذشته های دور ثبت شده اند و در اعماق ناخودآگاه مدفون شده اند. ضمیر خودآگاه ما ممکن است کمی آنها را بکشد، اما قادر به بیرون کشیدن کامل آنها از ضمیر ناخودآگاه نیست، بنابراین باعث می شود که دژاوو را تجربه کنیم.
دژاوو بسیار شبیه به "نوک زبان" است. پدیده، که در آن به جای یککلمه، ما قادر به یادآوری یک حافظه موقعیتی نیستیم.
آرایش مشابه اشیاء مختلف
یک آزمایش نشان داد که آرایش فضایی مشابه اشیاء مختلف در صحنه های مختلف می تواند باعث ایجاد دژاوو شود.
ابتدا به شرکت کنندگان تصاویری از اشیاء که به شیوه ای خاص چیده شده بودند نشان داده شد. بعداً، وقتی به آنها تصاویری از اشیاء مختلف نشان داده شد که به یک شکل چیده شدهاند، گزارش کردند که دژاوو را تجربه کردهاند.
بگویید که از یک مکان پیک نیک بازدید میکنید که یک مزرعه بزرگ با یک خانه مزرعه در افق است. سالها بعد، در حالی که به دنبال یک مکان خوب برای کمپ میگردید، بگویید که خود را در یک مزرعه بزرگ با کلبهای در افق میبینید.
«فکر میکنم قبلاً اینجا بودهام»، با حالتی عجیب و غریب در چهره خود میگویید.
چیزی که وجود دارد این است که حافظه ما برای چیدمان اشیا به خوبی حافظه خود اشیا نیست. برای مثال، اگر متوجه گیاه جدیدی در باغ پدرتان شوید که او آن را مورد علاقه خود می نامد، ممکن است بلافاصله پس از دیدن آن گیاه را بشناسید.
اما ممکن است خاطره خوبی از نحوه چیدمان پدرتان نداشته باشید. آن گیاه در باغ او به عنوان مثال، بعید است به یاد داشته باشید که او آن را کجا و در کنار چه گیاهان دیگری کاشته است.
اگر دوستی را ملاقات کنید که گیاه متفاوتی میکارد اما آن را به همان شکلی که پدرتان گیاهش را مرتب میکند ترتیب میدهد، ممکن است دژاوو را تجربه کنید.
Jamais vu
تا به حال چنین تجربه ای را داشته اید که در آن شمابه کلمه ای نگاه کنید که قبلا هزار بار به آن نگاه کرده اید، اما ناگهان به نظر می رسد که برای اولین بار به آن نگاه می کنید؟
خب، این احساس که یک چیز آشنا جدید یا عجیب است، Jamais vu نامیده می شود و برعکس دژاوو است. در Jamais vu، میدانید که آنچه میبینید آشناست، اما به نوعی ناآشنا به نظر میرسد.
یک آزمایشکننده یک بار شرکتکنندگانش را مجبور کرد کلمه «در» را بارها و بارها بنویسند. به زودی، بیش از نیمی از شرکت کنندگان گزارش دادند که Jamais vu را تجربه کرده اند.
آن را امتحان کنید. هر کلمه یا عبارتی را بارها و بارها مانند جک نیکلسون در The Shining بنویسید و ببینید چه اتفاقی میافتد. لطفاً ذهن خود را از دست ندهید.