آیا وسواس نسبت به شخصیت های داستانی یک اختلال است؟

 آیا وسواس نسبت به شخصیت های داستانی یک اختلال است؟

Thomas Sullivan

هنگام تماشای یک بازی از تلویزیون، آیا متوجه شده اید که چگونه برخی از بینندگان بر سر بازیکنان فریاد می زنند؟

"پاس بده، ای احمق."

"باید ضربه را بزنی" این بار اجرا خانگی بیا!»

من قبلاً فکر می کردم این افراد احمق هستند و هرگز نمی توانم چنین کاری انجام دهم. در کمال تاسف، متوجه شدم که در حین تماشای فیلم رفتاری مشابه دارم.

معلوم شد، این اتفاق می افتد زیرا مغز ما نمی تواند بین زندگی واقعی و آنچه روی صفحه می بینیم تفاوت قائل شود. منطقی است زیرا مغز ما زمانی تکامل یافته است که رسانه های جمعی وجود نداشت.

فقط پس از که ناخودآگاه سر یک بازیکن فریاد می زنیم، ذهن خودآگاه ما وارد عمل می شود و ما را متوجه می شود که چقدر احمق بودیم.

این پدیده نمونه ای از تعامل فرااجتماعی است. تعاملات فرااجتماعی مکرر می تواند منجر به روابط فرااجتماعی شود. در چنین روابط ساختگی و یک طرفه، بینندگان بر این باورند که با افرادی که روی صفحه می بینند رابطه شخصی دارند.

حداقل بازیکنان و سایر افراد مشهور افرادی واقعی هستند که اگر خوش شانس باشید روزی می توانید آنها را ملاقات کنید. اما مردم همچنین با شخصیت های داستانی روابط فرااجتماعی برقرار می کنند.

این جالب است زیرا به نظر نمی رسد مغز برای ملاقات با این افراد هیچ شانسی ندارد.

روابط فرااجتماعی می تواند دو گونه باشد. انواع:

  1. بر اساس شناسایی
  2. رابطه ای

1. روابط فرااجتماعی مبتنی بر هویت

مصرف کنندگان رسانه شکل می گیرندروابط فرااجتماعی مبتنی بر هویت زمانی که آنها سعی می کنند با شخصیتی که دوست دارند همذات پنداری کنند. شخصیت های داستانی ساخته شده اند تا دوست داشتنی باشند. آنها تمایل به داشتن صفات و ویژگی هایی دارند که ما در خودمان به دنبال آن هستیم. به نظر می رسد که آن ها زندگی می کنند که ما می خواهیم زندگی کنیم.

همذات پنداری با این شخصیت ها به افراد، به ویژه آنهایی که عزت نفس پایینی دارند، اجازه می دهد تا به نوعی این ویژگی ها را در خود جذب کنند. این به آنها کمک می کند تا به سمت خود ایده آل خود حرکت کنند.

حتما متوجه شده اید که وقتی شخصیتی را که دوست دارید تماشا می کنید، تمایل دارید مانند آنها رفتار کنید. شما ناخودآگاه رفتارهای آنها را انتخاب می کنید. این اثر معمولاً موقتی است. سپس با یک شخصیت مورد علاقه جدید روبرو می‌شوید و سپس آن‌ها را کپی می‌کنید.

از آنجایی که تأثیر این «سرقت شخصیت» موقتی است، برخی از افراد برای حفظ شخصیت جدید خود بارها و بارها یک نمایش را تماشا می‌کنند. این می تواند به راحتی منجر به اعتیاد به رسانه شود. ما از آنها چیزهای زیادی یاد می گیریم و آنها می توانند شخصیت ما را برای همیشه شکل دهند. در واقع، همه ما برای ساختن شخصیت خود تکه هایی از شخصیت های مختلف می گیریم. این می تواند نشانه این باشد که احساس شما از خود بسیار ضعیف است که نمی توانید به "خود" خود تکیه کنید. احتمالاً از یک شخصیت خیالی به عنوان عصای زیر بغل خود استفاده می کنیدشخصیت.

کودکان و نوجوانان احساس ضعیفی نسبت به خود دارند. بنابراین آنها به احتمال زیاد روی شخصیت های داستانی وسواس بیشتری دارند. آن‌ها باید آن لباس بتمن و مجسمه‌های سوپرمن را داشته باشند، زیرا هنوز در تلاش برای ساختن هویت خود هستند. .

2. روابط فرااجتماعی رابطه‌ای

اینها روابط فرااجتماعی هستند که در آن مصرف‌کننده رسانه معتقد است که در یک رابطه عاشقانه با یک شخصیت خیالی است. فیکتیوفیلی به عنوان "احساس قوی و پایدار عشق یا میل به یک شخصیت داستانی" تعریف می شود.

این بیشتر از همذات پنداری با این شخصیت ها است - کاری که همه ما تا حدی انجام می دهیم.

>چرا یک شخص عاشق یک شخصیت خیالی می شود؟

از نظر مغز، رسانه های جمعی فقط راه دیگری برای تعامل با مردم هستند. هدف اصلی تعامل اجتماعی یافتن همسران بالقوه است. از آنجایی که شخصیت‌های داستانی تمایل به داشتن ویژگی‌های مطلوب دارند، اینها اغلب ویژگی‌هایی هستند که افراد در جفت‌های بالقوه به دنبال آن هستند.

از این رو، آنها عاشق این شخصیت‌ها می‌شوند که کامل به نظر می‌رسند. البته، آنها طوری ساخته شده اند که بی نقص به نظر برسند. ویژگی های شگفت انگیز این شخصیت های داستانی اغلب اغراق آمیز است.

انسان ها پیچیده هستند و به ندرت در دسته های تنگ خوب و بد قرار می گیرند.

چیزی که من در طول سالها دریافتم این است کهآشغال های رایجی که بیشتر مردم از مصرف آن لذت می برند، تصویری بسیار ساده از روان انسان ارائه می دهد.

بنابراین مدت ها پیش به تماشای چیزهای غیرمعمول روی آوردم و پشیمان نشدم. این نوع چیزها سایه های بسیاری از روان انسان، پیچیدگی ها، تضادها و معضلات اخلاقی موجود در آن را به تصویر می کشد. عشق با یک شخصیت خیالی این است که به شما دریچه ای به ذهن خودتان می دهد. این به شما می‌گوید به دنبال چه ویژگی‌ها و ویژگی‌هایی در یک شریک بالقوه هستید.

اما از آنجایی که ویژگی‌های مثبت چنین شخصیت‌هایی اغراق‌آمیز است، احتمالاً زمانی که افراد در دنیای واقعی این کار را نکنند، ناامید خواهید شد. با انتظارات شما مطابقت دارد.

همچنین ببینید: احساسات اولیه و ثانویه (با مثال)

بعضی از افراد به عنوان جایگزینی برای روابط دنیای واقعی، با شخصیت های خیالی روابط عاشقانه برقرار می کنند. احتمالاً به دلیل تنهایی، اضطراب اجتماعی یا نارضایتی از روابط واقعی آنهاست.

نکته ای که در اینجا باید بدانید این است که مغز شما را نمی توان برای مدت طولانی فریب داد. در نهایت، ضمیر خودآگاه شما به این واقعیت پی می‌برد که رابطه با فردی که وجود ندارد ممکن نیست. توجه به این اختلاف بین واقعیت و خیال می تواند باعث ناراحتی قابل توجهی شود.

شما می توانید بسیاری از سوالات مشابه را در انجمن های عمومی پیدا کنید.

مشغول شدن در مورد یک شخصیت خیالی و عاشق شدن با آنها آسان تر است.برخلاف افرادی که در دنیای واقعی بیشتر محافظت می‌شوند، می‌توانید به راحتی با شخصیت‌های خیالی آشنا شوید.

همچنین، از آنجایی که رابطه یک طرفه است، مجبور نیستید با طرد شدنی که در دنیای واقعی رایج است کنار بیایید.5

لازم نیست با پیچیدگی های طبیعت انسان

روابط فرااجتماعی به اندازه روابط دنیای واقعی که مستلزم کار برای ساختن و دریافت پاداش‌های بزرگ‌تر است، رضایت‌بخش نیست.

وسواس با یک شخصیت خیالی نیز می‌تواند راهی برای اثبات به دنیا باشد. تو آدم با ارزشی هستی منطق به این صورت است:

«من خیلی عاشق این شخص فوق العاده مطلوب هستم. من معتقدم که ما در یک رابطه عاشقانه هستیم. از آنجایی که روابط دو طرفه است، حتما من را هم انتخاب کرده اند. بنابراین، من نیز فوق‌العاده مطلوب هستم.

توجه داشته باشید که فرد ممکن است نداند که این منطق ناخودآگاه رفتار او را هدایت می‌کند.

همچنین ببینید: سندرم لیما: تعریف، معنا، & علل

افرادی که معتقدند مطلوب نیستند، احتمال بیشتری دارد که از این منطق استفاده کنند تا خود را مطلوب نشان دهند.

شما به سختی می بینید که افراد فوق العاده مطلوب روابط فرااجتماعی ایجاد کنند زیرا می دانند که می توانند افراد فوق العاده مطلوب را در دنیای واقعی جذب کنند.

آیا وسواس نسبت به شخصیت های خیالی یک اختلال است؟

کوتاه پاسخ: خیر.

فیکتیوفیلی یک اختلال رسمی شناخته شده نیست. دلیل اصلی این امر این است که بیشتر افراد روابط فرااجتماعی سالمی را شکل می دهند. آنها از مورد علاقه خود یاد می گیرندشخصیت ها، آنها را تحسین کنید، ویژگی های آنها را جذب کنید و به زندگی آنها ادامه دهید. و باعث ناراحتی شما شود، دلیلی برای نگرانی ندارید. همیشه خوب است بدانیم چرا کاری را که انجام می دهیم انجام می دهیم.

تفاوت بین تحسین و وسواس را به خاطر داشته باشید. وقتی کسی را تحسین می کنید، در حال برقراری ارتباط هستید:

«آنها بسیار عالی هستند. من می‌خواهم باشم، و معتقدم می‌توانم مثل آنها باشم.»

احساس خودت دست نخورده باقی می‌ماند. شخص شما بین خود و آنها دیواری ایجاد می کنید که نمی توان از آن بالا رفت. شما ارتباط برقرار می کنید:

«آنها خیلی عالی هستند. من هرگز نمی توانم مثل آنها باشم. بنابراین من خودم را رها خواهم کرد تا تبدیل به آنها شوم. تیپین، بی (2008). روابط فرااجتماعی و خود ناسازگاری: روابط مصنوعی برای افراد دارای عزت نفس پایین مزایایی دارد. روابط شخصی ، 15 (2)، 261-280.

  • Liebers, N., & Schramm, H. (2019). تعاملات و روابط فرااجتماعی با شخصیت های رسانه - فهرستی از 60 سال تحقیق. روندهای تحقیقات ارتباطی ، 38 (2)، 4-31.
  • Kaufman, G. F., & لیبی، L. K. (2012). تغییر باورها و رفتار از طریق تجربه. مجلهشخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 103 (1)، 1.
  • Lind، A. (2015). نقش روایات تخیلی در شکل‌گیری هویت نوجوانان: یک کاوش نظری. آرکین، آر ام (2014). گسترش خود از طریق شخصیت های داستانی. خود و هویت ، 13 (5)، 556-578.
  • Stever, G. S. (2017). نظریه تکاملی و واکنش‌ها به رسانه‌های جمعی: درک دلبستگی فرااجتماعی روانشناسی فرهنگ رسانه های عامه پسند ، 6 (2)، 95.
  • Thomas Sullivan

    جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.