شناخت روانشناسی بخل
فهرست مطالب
خساست نقطه مقابل سخاوت است. در حالی که یک شخص سخاوتمند آزادانه بخشش می کند - اغلب با یافتن یک فعالیت لذت بخش، یک فرد بخیل از دادن دادن خودداری می کند و آن را سخت و ناراحت کننده می داند. اگرچه خساست معمولاً با پول همراه است، اما در سایر زمینه ها نیز ظاهر می شود.
افراد خسیس دادن یا قرض دادن به دیگران برایشان سخت است. بیشتر می گیرند و کمتر می دهند. آنها برای «پس انداز» پول تمام تلاش خود را می کنند. من نمی گویم که پس انداز پول چیز خوبی نیست. اما یک فرد خسیس، صرفاً برای صرفه جویی در پول، مقادیر بی حد و حصری از زمان و انرژی خود را فدا می کند.
همچنین ببینید: رویاهایی در مورد فرار و پنهان شدن از کسیآنها معمولاً دوست دارند به جای خریدن چیزهای خود، از دیگران قرض بگیرند. و هنگامی که آنها چیزهایی را قرض می گیرند، به نظر می رسد همیشه فراموش می کنند که آن را برگردانند. آزاردهنده است، اینطور نیست؟
خساست و صرفه جویی
خساست با صرفه جویی یکی نیست. در حالی که صرفه جویی استفاده هوشمندانه و کارآمد از زمان، انرژی و منابع است، خساست نوعی ترس است – ترس از نداشتن کافی. این به شخص انگیزه میدهد که داراییهایش را ندهد، حتی اگر با دادن آنها مشکلی برای او ایجاد نشود.
چه چیزی باعث خسیس می شود؟
معمولاً این تجربیات گذشته افراد است که آنها را خسیس می کند. کودکی که در یک خانواده فقیر بزرگ شده است ممکن است دچار ناامنی مالی شود. آنها دائما شاهد نگرانی اعضای خانواده خود در مورد پول هستند، بنابراین آنها نیز این کار را انجام می دهند.که نسبت به پول احساس ناامنی می کنند. این ناامنی مالی باعث میشود چیزی را که «معتقدند» فاقد آن است، به آنها بدهند.
من عمداً از کلمه "باور" استفاده کردم زیرا ناامنی مالی یک فرد خسیس ممکن است واقعی باشد یا قابل درک باشد. حتی اگر یک فرد ممکن است پول زیادی داشته باشد، ممکن است همچنان در اعماق خود احساس ناامنی کند. بنابراین، آنها به شیوه ای خسیس رفتار می کنند.
خساست عاطفی
همانطور که قبلاً اشاره کردم، خساست فقط به مسائل مالی مربوط نمی شود. یک فرد ممکن است در زمینه های دیگر زندگی نیز بخیل باشد. نوع متداول دیگر خساست بجز خساست پول و دارایی، خساست عاطفی است.
منظورم از بخل عاطفی این است که شخص از به اشتراک گذاشتن عواطف خود با افراد از جمله نزدیکان خود خودداری می کند. به اشتراک گذاشتن احساسات خود با افرادی که برای شما اهمیتی ندارند قابل درک است، اما چرا یک فرد نباید احساسات خود را با کسانی که برای آنها مهم هستند در میان بگذارد؟
این نوع خسیس ارتباط زیادی با دو ترس دارد: ترس از صمیمیت و ترس از کنترل شدن.
خساست و ترس
ترس از صمیمیت در فرد به دلایل مختلف ایجاد می شود اما شایع ترین دلیل آن عدم اعتماد به افراد است. این عدم اعتماد را می توان به تجربیات گذشته ردیابی کرد که در آن آنها به کسی اعتماد کردند و پیامد آن منفی بود. یا شاهد بوده اند که شخصی چنین تجربه منفی داشته است.
همچنین ببینید: درک ترسبه عنوان مثال، دختری کهپدر و مادرش طلاق گرفتند و پدرش او را به سرپرستی مادرش سپرد و شاید یاد بگیرد که به مردان اعتماد نکند. در ذهن او، مردان می توانند شما را در هر زمانی پشت سر بگذارند. چنین دختری ممکن است همیشه با مردان مشکل اعتماد داشته باشد و بنابراین ممکن است ترجیح دهد احساسات خود را با هیچ مردی در میان نگذارد و این باور را در خود ایجاد کند که "مردها قابل اعتماد نیستند".
ترس از کنترل شدن یکی دیگر از موارد دیگر است. عامل. این یک ترس رایج است زیرا در دوران کودکی همه ما به یک طریق توسط والدین و جامعه کنترل شده ایم. برای برخی، این کنترل مشکل چندانی نداشت. کسانی که احساس میکردند آزادی آنها را تهدید میکند، ترس از کنترل شدن توسط دیگران داشتند.
کسی که از کنترل شدن می ترسد، دوست ندارد احساسات خود را حتی با نزدیکان خود به اشتراک بگذارد. آنها احساس می کنند که این باعث آسیب پذیری آنها می شود. به گفته آنها، اگر خودشان را به روی دیگران باز کنند، به راحتی مورد دستکاری قرار می گیرند و ضعف های عاطفی آنها نمایان می شود.
آنها فکر می کنند که اگر عشق خود را به کسی نشان دهند، فرد دوم انتظاراتی را ایجاد می کند. از دوست داشتن آنها اینکه کسی شروع به تقاضای محبت و توجه بیشتری از آنها کند و در نتیجه آنها را در این فرآیند کنترل کند.
رابطه ای که در آن هر دو یا هر یک از طرفین از نظر عاطفی خسیس هستند - آنها احساسات واقعی خود را به اشتراک نمی گذارند - بعید است که رابطه ای صمیمی باشد.