8 نشانه اصلی که شما شخصیت ندارید

 8 نشانه اصلی که شما شخصیت ندارید

Thomas Sullivan

بی شخصیت بودن به چه معناست؟

چگونه ممکن است یک فرد بدون شخصیت باشد؟

همچنین ببینید: "چرا احساس می کنم همه چیز تقصیر من است؟"

شخصیت مجموع ژنتیک و تجربیات زندگی شماست. این شامل همه چیز در مورد شما است - از ظاهر شما گرفته تا ارزش های شما. بنابراین، هر کسی یک شخصیت دارد. حتی یک نفر روی زمین نیست که بتوانید در موردش چیزی بگویید.

اگر می توانید چیزی در مورد کسی بگویید، او شخصیتی دارد.

وقتی مردم می گویند احساس می کنند شخصیتی ندارند، منظورشان این است که شخصیت خاصی ندارند. . آنها شخصیت بسیار کمی دارند.

به همین ترتیب، متهم کردن کسی به بی شخصیتی به این معنی است که آنها فاقد شخصیت هستند. نه اینکه آنها شخصیت صفر داشته باشند که غیرممکن است. گفتن اینکه کسی اصلاً شخصیتی ندارد، اغراق آمیز است. مثل این است که بگوییم غذای شما نمک ندارد وقتی مقدار نمک آن بسیار کم است.

بدون شخصیت در مقابل شخصیت زیاد

اصولاً، هر چه بیشتر در مورد شما صحبت شود، بیشتر می شود. شخصیتی که داری اگر با شما ملاقات کنم اما با شما صحبت نکنم، اطلاعات محدودی در مورد شما دارم. شما برای من شخصیت خاصی ندارید.

اما کسانی که شما را می شناسند، بیشتر می دانند و احتمالاً فکر می کنند شخصیت زیادی دارید.

این چیزی است که به آن مربوط می شود. - چه مقدار اطلاعات در مورد خود فاش می کنید.

اما چیزهای بیشتری در آن وجود دارد.

اولین مرحله داشتن شخصیت زیاد این است که بیشتر موارد را فاش کنید.خودتان- نظرات، دوست داشتن ها، دوست نداشتن ها، و غیره. این مرحله اول همه چیز در مورد بیان است- بیان عقاید و احساسات. هرچه بیشتر بیان کنید، شخصیت بیشتری خواهید داشت.

هرچه کمتر بیان کنید، دیگران فکر می کنند شخصیت کمتری دارید. به عنوان فردی بدون شخصیت این زمانی اتفاق می افتد که شما چیزی منحصر به فرد و به یاد ماندنی نیست. تو مثل بقیه هستی نظرات، ترجیحات و واکنش‌های عاطفی شما استاندارد هستند.

وقتی شخصیت شما از همه چیز متمایز نیست، به نظر می‌رسد فاقد شخصیت هستید. بنابراین، مرحله دوم داشتن شخصیت زیاد، داشتن یک شخصیت منحصر به فرد است.

استاد دانشگاه در مقابل مجری برنامه گفتگو

اکثر اساتید کالج نمونه های معمولی از افراد هستند. بدون شخصیت آنها با لحنی کسل کننده و یکنواخت سخنرانی می کنند و به سختی احساسات خود را در مورد موضوع خود بیان می کنند. جای تعجب نیست که مردم ترجیح می دهند از YouTube یاد بگیرند.

آنها در یک طرف طیف شخصیت هستند. از طرف دیگر، ما مجریان برنامه های تلویزیونی بسیار کاریزماتیک و حبابی داریم که از عبارات و احساسات حباب می کنند.

حدس بزنید کدام شخصیت از این دو دوست داشتنی تر است؟

البته، این مجری برنامه گفتگو بدون کاریزماتیک بودن مجری، نمی توانید یک برنامه گفتگوی خوب داشته باشید. هیچ کس آن نمایش را تماشا نخواهد کرد.

قبیله شما مهم استبیش از حد

اینکه قبیله شما چقدر شما را با ارزش می بیند، عامل مهمی است که به شخصیت شما می افزاید. مخاطبان مجری برنامه گفتگو، عموم مردم، به ویژه افرادی هستند که به افراد مشهور اهمیت می دهند.

شاید شما فردی باشید که نمی‌توانید به افراد مشهور اهمیتی بدهید اما به انواع ساکولنت‌هایی که دوست گیاه‌شناستان درباره‌شان صحبت می‌کند علاقه‌مند باشید. دوست گیاه شناس شما برای شما جالب تر از هر مجری برنامه گفتگو است.

اما دوست گیاه شناس شما ممکن است هنوز فاقد شخصیت باشد زیرا نحوه برقراری ارتباط و بیان خود فاقد کاریزما است. اگر زمان زیادی را با او بگذرانید، حتی ممکن است از گیاه شناسی متنفر شوید. آنها می توانند گیاه شناسی را برای شما خراب کنند.

از طرف دیگر، حتی خسته کننده ترین موضوعات نیز زمانی که به شیوه ای کاریزماتیک در مورد آنها صحبت می شود، جالب می شوند.

نشانه‌هایی که نشان می‌دهند شخصیت ندارید

بیایید به نشانه‌های کلیدی که نشان می‌دهند شخصیت ندارید بپردازیم. اگر بیشتر اینها را در خود می بینید، فقط در صورتی باید نگران باشید که فقدان شخصیت شما در اهداف مهم زندگی شما اختلال ایجاد کند. سپس می توانید جلو بروید و شخصیت خود را ارتقا دهید.

1. شما به سختی نظرات خود را بیان می کنید

دو احتمال وجود دارد: یا هیچ نظری ندارید، یا دارید اما آنها را بیان نمی کنید. می‌توانید با کسب اطلاعات در مورد چیزهایی که به آنها اهمیت می‌دهید یا با آخرین روندها آشنا شوید، مشکل قبلی را برطرف کنید. هرچه اطلاعات بیشتری در مورد یک موضوع داشته باشید، نظر شما بیشتر استبه آن رسیدگی کنید.

همچنین ببینید: فضای مرزی: تعریف، مثال ها و روانشناسی

دلایل زیادی می‌تواند وجود داشته باشد که شما نظرات خود را بیان نمی‌کنید. برخی از این دلایل می تواند موجه باشد. شاید اطراف شما را افراد بسته ای احاطه کرده باشند که نسبت به ایده های شما بسته اند.

اما واقعیت این است که اگر نظر خود را در مورد چیزی بیان نکنید، مردم فکر می کنند که شما از هیچ چیز دفاع نمی کنید. آنها فکر می کنند که شما هیچ شخصیتی ندارید.

عقاید، به خصوص نظرات قوی، اغلب شما را به عنوان یک فرد قوی تر نشان می دهند. کسی که می داند در مورد چه چیزی صحبت می کنند. کسی که دلایل خوبی برای باور آنچه که باور دارد دارد.

2. شما احساسات خود را بیان نمی کنید

وقتی احساسات خود را بیان می کنید، شما را انسانی می کند. شما در سراسر به عنوان معتبر است. شما به مردم این فرصت را می دهید که در سطح عمیق تری با شما ارتباط برقرار کنند. اگر مردم بتوانند با احساسات شما ارتباط برقرار کنند، شما را دوست خواهند داشت. آنها شما را به خاطر صادق بودن با احساساتتان دوست دارند، حتی اگر نتوانند با شما ارتباط برقرار کنند.

وقتی هیچ احساسی را ابراز نمی کنید، کمتر انسانی به نظر می رسید. هیچ تفاوتی بین شما و یک ربات وجود ندارد. شما مانند یک ربات شخصیت ندارید.

3. شما بسیار موافق هستید

موافق بودن دقیقاً همان چیزی است که به نظر می رسد - موافقت با همه چیز. افراد بسیار موافق با همه چیز موافق هستند. آنها حتی زمانی که می خواهند «نه» بگویند «بله» می گویند. آنها قاطعیت ندارند و هر کاری که می توانند برای جلوگیری از درگیری انجام می دهند.

موافق بودن از نیاز به خوب بودن و تناسب اندام ناشی می شود. اما می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. اگر شما هم هستیدقابل قبول است، به این معنی است که شما ذهن خود را ندارید. شما هیچ ترجیحی برای خود ندارید. برای خودت ارزشی قائل نیستی

مثل آب، شما شکل هر فنجانی را می گیرید که شما را نگه می دارد. نظرات شما نظرات دیگران است، شما برای ارزش های آنها ارزش قائل هستید.

4. شما خشنود کننده مردم هستید

این علامت ارتباط نزدیکی با علامت قبلی دارد. اگر از مردم راضی هستید، مانند 90 درصد مردم آنجا هستید. وقتی مانند 90 درصد مردم هستید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که شخصیت منحصربه‌فردی داشته باشید.

همانطور که در مورد موافق بودن، پشت دلپسند مردم ترس از درگیری و میل به پذیرفته شدن نهفته است.<1

5. شما از طرد شدن می ترسید

اگر نظرات، دوست داشتن ها و دوست نداشتن های شما بیش از حد از جمعیت منحرف شود، در خطر طرد شدن و طرد شدن توسط جمعیت قرار می گیرید. ترس از طرد شدن شدید است زیرا همه ما می خواهیم توسط گروه خود پذیرفته شویم. اما ترس از طرد شدن نیز می تواند راهی به سمت متوسط ​​بودن و نداشتن شخصیت باشد.

6. شما فردی محتاط هستید

اگر فردی خصوصی هستید، اکثر مردم به سادگی اطلاعات کافی در مورد شما ندارند تا بیشتر به شما فکر کنند. این لزوما چیز بدی نیست. شاید شما نمی خواهید که آنها زیاد در مورد شما فکر کنند.

تا زمانی که با افراد معدودی که به آنها اهمیت می دهید به اشتراک بگذارید، خوب خواهید بود.

7. شما فاقد اصول و ارزش ها هستید

افراد با اصول و ارزش های مستحکم در موقعیت ها به طور مداوم رفتار می کنند. اگر آنها به صداقت اعتقاد داشته باشند، خواهند بودمهم نیست که چه باشد صادق باشید.

وقتی ارزش‌های خود را واضح می‌دانید و آن‌ها را به مردم می‌گویید، شخصیت شما پایه‌ای قوی دارد. مردم می‌دانند که شما چه کسی هستید و چه چیزی را مطرح می‌کنید.

اگر ارزش‌های واضحی ندارید و مدام خودتان را طوری تغییر می‌دهید که با آنچه به شما ارائه می‌شود تغییر دهید، مردم در درک شما با مشکل مواجه می‌شوند. به نظر می‌رسد که شما ناسازگار رفتار می‌کنید و هیچ شخصیتی ندارید.

شخصیت در مورد ویژگی‌های ثابت و ثابت است.

8. شما یک هویت نامتناسب دارید

منظورم از داشتن هویت نامناسب چیست؟

این زمانی است که هویت شما بیش از حد به یک یا دو عامل متکی است. هویت یک استاد کالج خسته کننده بیش از حد به «روشنفکر بودن» وابسته است. کسی که تمام روز بازی‌های ویدیویی انجام می‌دهد، خود را «بازی‌گر» می‌داند.

مشکل داشتن چنین هویت‌های کج‌رو این است که شما را به تجربه‌های جدید نزدیک می‌کنند. شما به سختی چیزی بیشتر از یک «روشنفکر» یا «بازیگر» هستید. شخصیت شما محدود شده است. وقتی شخصیت شما محدود می شود، احساس می کنید که شخصیت ندارید و اغلب زندگی ندارید.

توصیه معلم من

وقتی در مدرسه بودم، معلمی که دوستش داشتم به من گفت که من هم هستم. خجالتی و محتاط که نیاز داشتم از پوسته ام بیرون بیایم. توصیه های او را جدی گرفتم. طی چند سال بعد، من از پوسته خود بیرون آمدم.

من خودم را بیشتر بیان کردم، فیلتری نداشتم و آنچه را که می خواستم بگویم، گفتم. کاری را که دوست داشتم انجام دهم. یک بودخیلی سرگرم کننده است.

به نقطه ای رسید که من شروع کردم به دردسرساز شدن. من شیطنت های زیادی درست کردم. برای من و دوستانم سرگرم کننده است، اما برای معلمان نه چندان سرگرم کننده.

سپس یک روز، همان معلم با من تماس گرفت و گفت:

"

من نمی دانستم که چیزی بیش از حد از پوسته شما بیرون می آید. به نظر جوان من، تو یا در یک پوسته بودی یا بیرون از آن.

من اکنون حکمت را در کلمات او می شناسم. مانند هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز در مورد تعادل است. شما می خواهید تعادلی بین استاد دانشگاه داخلی و میزبان برنامه گفتگو ایجاد کنید.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.