خیابان هوشمند در مقابل هوشمند کتاب: 12 تفاوت
فهرست مطالب
هوشمندی یا هوش را می توان به روش های مختلفی تعریف کرد. من شما را با تمام تعاریف خسته نمی کنم. مهم نیست که چگونه آن را تکه تکه کنید، هوشمندی به حل مسئله خلاصه می شود. اگر در حل مسائل، به خصوص مسائل پیچیده مهارت داشته باشید، در کتاب من باهوش هستید.
چه چیزی تعیین میکند که چگونه میتوانیم یک مسئله را حل کنیم؟
یک کلمه: دانش.
در مقاله قبلی در مورد غلبه بر چالش ها، گفتم که بهتر است با استفاده از قیاس پازل ها به حل مسئله فکر کنیم. مانند یک پازل، یک مشکل دارای قطعاتی است که شما کاملا باید در مورد آنها بدانید.
وقتی در مورد این قطعات بدانید، سپس می توانید برای حل مشکل با آن قطعات بازی کنید.
دانستن قطعات به معنای یادگیری هر آنچه که می توانید در مورد ماهیت مشکل دارید است. یا حداقل آنقدر یاد بگیرید که بتوانید مشکل را حل کنید.
از این رو، دانش یا درک برای حل مسئله ضروری است.
به این نتیجه می رسد که هر چه دانش بیشتری داشته باشید، هوشمندتر می شود شما خواهید بود.
هوشمند خیابانی در مقابل هوشمند کتاب
این جایی است که هوشمند خیابانی در مقابل هوشمند کتاب وارد می شود. هم افراد باهوش خیابانی و هم افراد باهوش کتاب در تلاش برای رسیدن به یک هدف هستند. افزایش دانش برای حل مشکلات بهتر تفاوت آنها این است که چگونه آنها عمدتاً دانش به دست می آورند.
افراد باهوش خیابانی از تجارب خود دانش کسب می کنند. کتاب افراد باهوش دانش کسب می کنند تجربههای دیگران ، مستند در کتابها، سخنرانیها، دورهها و غیره.
هوشمندی خیابانی به دست آوردن دانش دست اول از طریق قرار گرفتن در سنگر و کثیف کردن دستهایتان است. هوشمندی کتاب دانش دست دومی است که زمانی که به راحتی روی یک صندلی یا مبل می نشینید به دست می آید.
نکات تفاوت کلیدی
بیایید تفاوت های اصلی بین افراد باهوش خیابانی و کتابی را فهرست کنیم:
1. منبع دانش
همانطور که در بالا ذکر شد، منبع دانش افراد باهوش خیابانی، مجموعه تجربیات خودشان است. کتاب افراد باهوش از تجربیات دیگران یاد می گیرند. هر دو سعی می کنند با افزایش دانش خود به حل مسئله بهتر تبدیل شوند.
2. نوع دانش
افراد باهوش خیابانی بر یادگیری چگونه تمرکز دارند. دانش عملی دارند. آنها در انجام کارها خوب هستند. اجرا از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا آنها اینگونه یاد می گیرند.
افراد باهوش کتاب علاوه بر "چگونه" به "چی" و "چرا" اهمیت می دهند. یادگیری عمیق در مورد مشکل در دست از اهمیت بالایی برخوردار است. اعدام معمولاً از بین می رود.
3. مهارت ها
افراد باهوش خیابانی معمولاً عمومی هستند. آنها تمایل دارند کمی در مورد همه چیز بدانند. آنها به اندازه کافی می دانند که کار را انجام دهند. آنها تمایل دارند مهارت های بقا، عاطفی و اجتماعی خوبی داشته باشند.
افراد باهوش کتاب، متخصص هستند. آنها در مورد یک منطقه اطلاعات زیادی دارند و در مورد دیگری کمیمناطق. آنها بر توسعه مهارت های شناختی خود متمرکز هستند. مهارت های عاطفی و اجتماعی معمولا نادیده گرفته می شوند.
4. تصمیم گیری
افراد باهوش خیابانی می توانند سریع تصمیم بگیرند زیرا می دانند که برای شروع نیازی به دانستن همه چیز ندارند. آنها تمایلی به عمل دارند.
همچنین ببینید: نحوه عملکرد مکانیسم های روانشناختی تکامل یافتهافراد باهوش زمان زیادی را برای تصمیم گیری می گذرانند، زیرا آنها مدام در جستجوی جوانب مثبت و منفی یک تصمیم هستند. آنها از فلج تجزیه و تحلیل رنج می برند.
5. ریسک پذیری
ریسک پذیری در قلب "یادگیری از طریق تجربه" است. افراد باهوش خیابانی می دانند که ریسک نکردن بزرگترین خطر است.
یکی از دلایلی که افراد باهوش برای درک ماهیت یک مشکل سرمایه گذاری زیادی می کنند این است که می توانند خطرات را به حداقل برسانند.
6. نوع سختی
هم افراد باهوش خیابانی و هم افراد باهوش کتاب می توانند در رفتار خود سختگیر باشند. با این حال، آنها در نحوه انعطاف ناپذیری متفاوت هستند.
افراد باهوش خیابانی سخت بودن را تجربه می کنند . دانش آنها محدود به تجربیات آنهاست. اگر چیزی را تجربه نکرده باشند، در مورد آن چیزی نمی دانند.
افراد باهوش کتاب دارای سخت دانش هستند. دانش آنها بیشتر به دانش نظری محدود می شود. اگر در مورد آن مطالعه نکرده باشند، در مورد آن نمی دانند.
7. ساختارها و قوانین
افراد باهوش خیابانی از ساختارها و قوانین متنفرند. آنها احساس می کنند در یک محیط ساختاریافته به دام افتاده اند. آنها شورشی هستند که می خواهند کارهای خود را انجام دهندروش.
افراد باهوش را رزرو کنید در یک محیط ساختاریافته احساس امنیت می کنند. آنها برای پیشرفت به قوانین نیاز دارند.
8. سرعت یادگیری
تجربه ممکن است بهترین معلم باشد، اما همچنین کندترین معلم است. افراد باهوش خیابانی دیر یاد می گیرند زیرا کاملاً به تجربه خود متکی هستند.
افراد باهوش کتاب، سریع یاد می گیرند. آنها میدانند که نمیتوانند تمام تجربهای را برای یادگیری همه چیزهایی که باید یاد بگیرند، داشته باشند. آنها منحنی یادگیری خود را با یادگیری از تجربیات دیگران کوتاه می کنند.
9. تفکر انتزاعی
افراد باهوش خیابانی معمولاً در تفکر محدود هستند. در حالی که آنها می توانند به اندازه کافی برای حل مسائل روزمره فکر کنند، اما با تفکر انتزاعی یا مفهومی دست و پنجه نرم می کنند.
تفکر انتزاعی از افراد باهوش کتاب است. آنها متفکر عمیقی هستند و دوست دارند با مفاهیم و ایده ها بازی کنند. آنها می توانند غیرقابل بیان را بیان کنند.
10. خلق و خوی علمی
افراد باهوش خیابانی تمایل کمتری به علم و تخصص دارند. آنها تمایل دارند بیش از حد به تجربه خود تکیه کنند.
افراد باهوش کتابدار تمایل دارند به علم احترام بگذارند. از آنجایی که آنها خودشان تخصص دارند، می توانند از تخصص دیگران قدردانی کنند.
11. بداهه پردازی
افراد باهوش خیابانی می دانند که چگونه روی پای خود فکر کنند و بداهه پردازی کنند. آنها آگاهی موقعیتی بالایی دارند و میتوانند راهحلهای خلاقانهای برای مشکلات ابداع کنند.
افراد باهوش کتابخوانی معمولاً مهارتهای بداههگویی ندارند. اگر چیزی بر خلاف آنچه آنها هستند، باشداز دیگران آموخته اند، برخورد با آنها سخت است.
12. تصویر بزرگتر
افراد باهوش خیابانی تاکتیکی هستند و روی جزئیات تمرکز دارند. آنها تمایل دارند تصویر بزرگتر را از دست بدهند. افراد باهوش کتاب، استراتژیک، فکر می کنند و همیشه تصویر بزرگتری را در ذهن دارند.
نقطه تفاوت | خیابان هوشمند | کتاب هوشمند |
منبع دانش | تجارب شخصی | تجارب دیگران |
نوع دانش | عملی | نظری |
مهارتها | عمومی | متخصصان |
تصمیم گیری | سریع | آهسته |
ریسک پذیری | جستجوی ریسک | به حداقل رساندن ریسک |
نوع سختی | تجربه سختی | سفتی دانش |
ساختارها و قوانین | قوانین نفرت | مثل قوانین |
سرعت یادگیری | آهسته | سریع |
تفکر انتزاعی | فقیر | خوب |
خلق علمی | کم توجه به علم | توجه زیاد به علم |
مهارتهای بداهه نوازی | خوب | فقیر |
تصویر بزرگتر | بر روی تصویر بزرگتر تمرکز نشده است | تمرکز روی تصویر بزرگتر |
شما به هر دو نیاز دارید
پس از بررسی لیست بالا، ممکن است متوجه شده باشید که هر دو سبک یادگیری مزایا و معایب خود را دارند. شما به هر دو خیابان وهوشمندی کتاب یک حلال مؤثر مشکل است.
به ندرت می توان افرادی را پیدا کرد که تعادل خوبی بین هوشمندی کتاب و خیابان داشته باشند. شما اغلب افرادی را در افراط می بینید: افراد باهوشی را رزرو کنید که بدون پیاده سازی به کسب دانش ادامه می دهند. و افراد باهوش خیابانی که کارهای مشابه را بدون پیشرفت تکرار میکنند.
شما میخواهید هم کتابخوان باشید و هم باهوش. کتاب هوشمندانه داشته باشید تا بتوانید ذهنیتی علمی داشته باشید، روی تصویر بزرگتر تمرکز کنید، استراتژیک باشید و سریع یاد بگیرید. خیابان هوشمند است تا بتوانید مجری سرسختی باشید.
اگر مرا مجبور به انتخاب یکی از آنها کردید، کمی بیشتر به سمت هوشمندی کتاب متمایل میشوم. و من دلایل خوبی برای آن دارم.
چرا فکر می کنم هوشمندی کتاب کمی بهتر است
اگر از مردم بپرسید کدام نوع هوشمندی بهتر است، اکثر آنها خواهند گفت هوشمندی خیابانی. من فکر میکنم این از این واقعیت ناشی میشود که به دست آوردن هوشمندی کتاب آسانتر از هوشمندی خیابانی است.
در حالی که این درست است، متوجه شدهام که مردم اهمیت دانش را به شدت دست کم میگیرند. آنها میزان نیاز به دانستن و عمق دانشی که برای حل مسائل پیچیده نیاز دارند را دست کم می گیرند.
شما فقط می توانید از تجربیات خود چیزهای زیادی یاد بگیرید.امروز، ما در اقتصاد دانش زندگی می کنیم که دانش ارزشمندترین منبع است.
هوشمندی کتاب به شما کمک می کند تا سریع یاد بگیرید. هرچه سریعتر یاد بگیرید، سریعتر می توانید مشکلات را حل کنید - به ویژه مشکلات پیچیده دنیای مدرن.
نهفقط افراد باهوش کتاب سریعتر یاد می گیرند، اما بیشتر یاد می گیرند. کتاب چیزی نیست جز مجموعهای از تجربیات فرد و آنچه از تجربیات دیگران آموخته است.
بنابراین،
هوشمند خیابان = تجربیات شخصی
کتاب هوشمند = تجربیات دیگران [تجارب آنها + (آنچه از تجربیات/کتابهای دیگران آموخته اند)]
کتاب هوشمند = هوشمندی خیابان دیگران + هوشمندی کتاب آنها
این چیزی است که یادگیری از طریق هوشمندی کتاب را نمایی می کند. انسانها به این دلیل پیشرفت کرده اند که راهی برای متبلور کردن دانش در کتاب/شعر و انتقال آن به نسل بعدی پیدا کرده اند.
به لطف این انتقال دانش، نسل بعدی مجبور به انجام اشتباهات قبلی نشد. نسل." خواندن یعنی سفر در زمان."
- کارل ساگاناز اشتباهات خود درس گرفتن عالی است، اما یادگیری از اشتباهات دیگران بسیار بهتر است. شما آنقدر زندگی نمی کنید که بتوانید همه اشتباهاتی را که باید انجام دهید انجام دهید، و برخی از اشتباهات ممکن است بسیار گران باشد.
آیا می خواهید فردی باشید که با خوردن و مردن گیاهی سمی است؟ یا ترجیح می دهید شخص دیگری این کار را انجام دهد؟ شما یاد می گیرید که آن گیاه را با آموختن از تجربه یک روح نجیب که خود را فدای بشریت کرده است نخورید.
وقتی مردم کارهای بزرگی انجام می دهند.چیزهایی در زندگی، آنها چه می کنند؟ آیا آنها کتاب می نویسند یا به دیگران می گویند:
"سلام، من به چیزهای بزرگی دست یافته ام، اما آنچه را که یاد گرفته ام مستند نمی کنم. تو برو خودت یاد بگیر موفق باشید!»
هر چیزی - به معنای واقعی کلمه هر چیزی، قابل آموزش است. حتی هوشمندی خیابان. من فقط یک جستجوی سریع در آمازون انجام دادم و کتابی در مورد هوشمندی خیابان برای کارآفرینان وجود دارد.
همچنین ببینید: غلبه بر عقده حقارتاگرچه ممکن است در نگاه اول طعنه آمیز به نظر برسد، اما شما می توانید هوشمندی خیابانی را از طریق هوشمندی کتاب یاد بگیرید، اما نمی توانید هوشمندی کتاب را از طریق هوشمندی خیابان یاد بگیرید.
بسیاری از افراد باهوش خیابانی این کار را نمی کنند. یک کتاب بردارید چون فکر می کنند همه چیز را می دانند. اگر این کار را می کردند، شکست ناپذیر می شدند.
برای بررسی سطح هوشمندی خیابان در مقابل کتاب، در مسابقه هوشمند خیابان در مقابل کتاب شرکت کنید.