چگونه مردان و زنان جهان را متفاوت درک می کنند

 چگونه مردان و زنان جهان را متفاوت درک می کنند

Thomas Sullivan

در بیشتر تاریخ تکاملی خود به عنوان انسان خردمند، ما به عنوان شکارچی-گردآورنده زندگی می کردیم. مردان عمدتاً شکارچی بودند در حالی که زنان عمدتاً گردآورنده بودند.

اگر مردان و زنان این نقش‌های متفاوت را داشتند، منطقی است که بدن آنها به طور متفاوتی تکامل یافته است و بنابراین متفاوت به نظر می‌رسد. بدن مردان بیشتر برای شکار سازگار است در حالی که بدن زنان بیشتر برای جمع کردن.

همچنین ببینید: چرا من مشکلات تعهد دارم؟ 11 دلیل

وقتی به بدن مرد و زن نگاه می کنید، تفاوت های جنسی آشکار است. مردان به طور کلی قد بلندتر، توده عضلانی بیشتر و قدرت بالاتنه بیشتری نسبت به زنان دارند.

این به اجداد مذکر ما کمک کرد تا با موفقیت از خود در برابر شکارچیانی که ممکن است در سفرهای شکار به آنها حمله کرده اند، دفاع کنند.

همچنین، مردان بر خلاف زنان، پوست ضخیم تر و سخت تری در پشت خود دارند. این ممکن است آنها را قادر سازد تا از خود در برابر حملات شکارچیان از پشت دفاع کنند.

در حالی که این تفاوت های جنسی فیزیکی آشکار و به راحتی قابل مشاهده است، چیزی که آشکار نیست تفاوت در شناخت زن و مرد است - نحوه شناخت زن و مرد ادراک بصری به طور متفاوتی تکامل یافته است و به ترتیب نقش آنها را به عنوان شکارچی و گردآورنده منعکس می کند.

ادراک بصری مردان و زنان

از خود بپرسید، توانایی های ادراکی بصری مورد نیاز برای یک شکارچی موفق و یک شکارچی موثر چیست. غذا جمع آوری می کنید؟

شما باید بتوانید هدف را از فاصله دور صفر کنید تا بتوانیدحرکات آن را دنبال کنید و حمله خود را برنامه ریزی کنید. مردان دید باریک و تونلی دارند که آنها را قادر می‌سازد دقیقاً این کار را انجام دهند، در حالی که زنان دید محیطی وسیع‌تری دارند که هنگام جمع‌آوری میوه‌ها و انواع توت‌ها از جهات مختلف در فاصله نزدیک مفیدتر است.

همچنین ببینید: چگونه جدایی را متوقف کنیم (4 روش موثر)

به همین دلیل مدرن است. زنان می توانند به راحتی چیزهایی را در اطراف خانه پیدا کنند در حالی که مردان گاهی اوقات در یافتن یک شی که درست در مقابل آنها قرار دارد مشکل دارند.

معمولاً، این مردان هستند که از دست زنان به خاطر «جابجایی» چیزها عصبانی می‌شوند و دائماً از آن شکایت می‌کنند، در حالی که به نظر می‌رسد زنان می‌توانند هر کالای «گمشده» را به راحتی بازیابی کنند.

مردان، به طور کلی، در مطالعاتی که توانایی آنها را برای ردیابی اشیاء سریع و تشخیص جزئیات از راه دور آزمایش می کنند، بهتر از زنان عمل می کنند. آنها همچنین در درک دقیق و تخمین اندازه اهداف در فضای دور بهتر هستند.

برعکس، زنان در حدت بینایی در فاصله نزدیک بهتر از مردان هستند.

آنها همچنین دارای قدرت بینایی هستند. در تمایز بین رنگ‌ها بهتر است، توانایی زنان اجدادی این امکان را فراهم می‌آورد که هنگام جمع‌آوری انواع میوه‌ها، انواع توت‌ها و آجیل‌ها را تشخیص دهند.

هنگام خرید یک لباس جدید، ممکن است یک زن در مورد اینکه چه رنگی را انتخاب کند گیج شود. از بین هفت رنگی که برای مرد همه شبیه قرمز به نظر می‌رسند، انتخاب کنید.

از آنجایی که ژن‌های سلول‌های مخروطی شبکیه که مسئول درک رنگ هستند در کروموزوم X قرار دارند و زنان دو کروموزوم X دارند. ، می تواند دلیل آن را توضیح دهدزنان می‌توانند رنگ‌ها را با جزئیات بیشتری نسبت به مردان توصیف کنند.

چشم‌ها همه چیز را نشان می‌دهند

چشم‌های مردان معمولاً کوچک‌تر از چشم‌های زنان هستند و ناحیه سفید کمتری در اطراف مردمک دارند. هرچه ناحیه سفید بیشتر باشد، امکان حرکت چشم و جهت نگاه را فراهم می کند که برای ارتباط چهره به چهره در انسان حیاتی است. سفیدی بیشتر باعث می‌شود طیف وسیع‌تری از سیگنال‌های چشمی در جهتی که چشم‌ها حرکت می‌کنند ارسال و دریافت شوند.

یکی از دلایلی که چرا چشم‌ها دریچه‌ای به روح در نظر گرفته می‌شوند، به دلیل مناطق سفید بزرگ‌تر در چشم‌ها است. دیگر پستانداران (و سایر گونه های جانوری) فاقد آن هستند. سایر نخستی‌ها بیشتر به زبان بدن متکی هستند تا ارتباط صورت و صورت.

چشم‌های زنان بیشتر از چشم‌های مردان رنگ سفید را نشان می‌دهند، زیرا ارتباطات شخصی نزدیک بخش جدایی‌ناپذیر پیوند زنانه است. به همین دلیل است که چشمان خانم‌ها گویاتر است و تقریباً به نظر می‌رسد که آنها می‌توانند با چشمان خود صحبت کنند.

وقتی در اتوبوس سفر می‌کنید و اتفاق عجیبی در بیرون رخ می‌دهد، معمولاً مردانی که متوجه آن می شوند ابتدا در مورد آنچه اتفاق می افتد نظر می دهند. تصور کنید یک دوربین مخفی دارید که با آن می‌توانید ببینید یک مرد و یک زن وقتی در یک اتاق تنها هستند به چه چیزی نگاه می‌کنند.

به احتمال زیاد، مرد طرح اتاق را به دنبال خروجی های احتمالی اسکن می کند. او ناخودآگاه به دنبال راه های فرار در صورت وقوع حمله شکارچی است.

بعضی از مردان اعتراف می‌کنند که وقتی در یک مکان عمومی هستند، گاهی اوقات تصور می‌کنند که چگونه فرار می‌کنند و به دیگران کمک می‌کنند اگر آتش‌سوزی شود یا زلزله رخ دهد.

در همین حال، زنی که در یک اتاق تنهاست احتمالاً دائماً به هیچ چیز خیره نمی‌شود و احتمالاً با چشمان خود احساس خستگی می‌کند. در یک مکان عمومی، او بیشتر به آنچه در اطرافش می گذرد توجه دارد - اینکه همه چه احساسی دارند و چه کسی چه کسی را دوست دارد.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.