نوع دوستی متقابل در روانشناسی

 نوع دوستی متقابل در روانشناسی

Thomas Sullivan

نوع دوستی متقابل یا رفتار متقابل در روانشناسی به عنوان تمایل افراد به بازگشت لطف تعریف می شود. در حالی که نوع دوستی متقابل در روابط خویشاوندی مشاهده می شود، در دوستی ها رایج است. اغراق نیست اگر بگوییم که دوستی ها و سایر روابط غیر خویشاوندی بر اساس نوع دوستی متقابل است.

سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

روز تولد همکار مونیکا بود. . الان چهار سال از همکاری آنها می گذرد. قبلاً آنها فقط در روز تولد خود به یکدیگر تبریک می گفتند. اما امسال، همکار مونیکا در روز تولدش به او هدیه داد. مونیکا احساس می کرد همین کار را برای او انجام داده است، حتی اگر قبلاً هرگز این کار را نکرده بود. 0>چرا احتمالاً به کسانی که قبلاً به ما کمک کرده‌اند کمک می‌کنیم؟

چرا برای کسانی که همین کار را برای ما انجام می‌دهند هدیه می‌خریم؟

نوع دوستی متقابل

کسی باید انتظار اعمال نوع دوستانه را از خانواده نزدیک خود، نزدیکترین خویشاوندان ژنتیکی، داشت. این به این دلیل است که با کمک به یکدیگر برای زنده ماندن و تولید مثل، یک خانواده اساسا به ژن های مشترک خود کمک می کند تا با موفقیت به نسل بعدی منتقل شوند. از منظر تکاملی منطقی است.

اما چه چیزی نوع دوستی را در خارج از خانواده توضیح می دهد؟> پدیده روانی به نام متقابلنوع دوستی مسئول این است. نوع دوستی متقابل چیزی جز منفعت متقابل نیست. ما با مردم پیوند برقرار می کنیم و به آنها کمک می کنیم تا در ازای آن کمک بگیریم. دوستی ها و روابط به سادگی نمی توانند بدون چشم انداز منافع متقابل وجود داشته باشند.

وقتی می‌گویم منفعت متقابل، لزوماً این منفعت نباید منفعت مادی باشد. مزایا می توانند در اشکال و اشکال مختلف از مادی گرفته تا روانی (مانند همراهی) وجود داشته باشند.

منشأ نوع دوستی متقابل

در طول بیشتر تاریخ تکامل ما، شکار یک فعالیت مهم برای تهیه غذا اما موفقیت در شکار غیر قابل پیش بینی بود. یک هفته یک شکارچی بیشتر از مقدار مورد نیاز گوشت به دست می آورد و یک هفته دیگر اصلاً چیزی به دست نمی آورد.

به این واقعیت اضافه کنید که گوشت را نمی توان برای مدت طولانی نگهداری کرد و به راحتی فاسد می شود. بنابراین، اجداد شکارچی ما تنها در صورتی می‌توانستند زنده بمانند که به نحوی از عرضه مداوم غذا اطمینان حاصل کنند.

این فشار انتخاب را برای نوع‌دوستی متقابل ایجاد می‌کند، به این معنی که احتمال زنده ماندن و تولیدمثل آن‌هایی که تمایلات نوع‌دوستی متقابل داشتند، بیشتر بود. که چنین تمایلاتی نداشتند.

همچنین ببینید: زبان بدن: کشش بازوها بالای سر

کسانی که کمک شدند- در آینده به دیگران کمک کردند. بنابراین، گرایش های نوع دوستی در بین انسان های امروزی رواج یافته است.

نوع دوستی متقابل در قلمرو حیوانات نیز دیده می شود. شامپانزه‌ها، نزدیک‌ترین عموزاده‌های ما، با هم متحد می‌شوند تا شانس خود را افزایش دهندبقا و تولید مثل اتحاد نر-نر غالب در شامپانزه‌ها احتمالاً بیشتر از سایر نرها تولید مثل می‌کند.

خفاش‌های خون‌آشام که در شب خون گاو را می‌مکند همیشه موفق نیستند. مشاهده شده است که این خفاش‌ها در مواقعی که نیاز شدید به «دوستان» خود دارند، خون برگشت‌شده را تأمین می‌کنند. این "دوستان" خفاش هایی هستند که در گذشته به آنها خون داده بودند. آنها با یکدیگر ارتباط نزدیکی برقرار می کنند، حتی اگر به هم مرتبط نباشند.

سایه آینده

نوع دوستی متقابل احتمالاً زمانی رخ می دهد که سایه بزرگی از آن وجود داشته باشد. آینده. اگر طرف مقابل فکر می‌کند که در آینده‌ای طولانی با شما ارتباط برقرار می‌کند، پس انگیزه‌ای برای نوع‌دوستی نسبت به شما دارد. آنها انتظار دارند که در آینده نیز نسبت به آنها نوع دوست باشید.

اگر طرف مقابل فکر می کند که برای مدت طولانی با شما تعامل نخواهد داشت (یعنی سایه کوچکی از آینده)، پس به نظر می رسد نوعدوست بودن فایده ای ندارد از این رو، زمانی که سایه کوچکی از آینده وجود دارد، دوستی کمتر اتفاق می‌افتد.

این یکی از دلایلی است که بیشتر دوستی‌ها در مدارس و کالج‌ها در ابتدای سال تحصیلی اتفاق می‌افتد، نه زمانی که دوره نزدیک است. پایان آن.

در ابتدا، دانش آموزان به دنبال دانش آموزان دیگری هستند که ممکن است در طول دوره برای آنها مفید باشد. وقتی به سختی در آینده قرار است با هم ارتباط برقرار کنید، دوست‌یابی هیچ فایده‌ای ندارد.

اگر به نظر می‌رسد که یک دوست است.اگر فراتر از دانشگاه نسبت به شما نوعدوست باشید، احتمالاً با آن دوست یک پیوند مادام العمر ایجاد خواهید کرد. اگر دوستی در گذشته کمک زیادی به شما کرده است و شما هم همینطور، احتمالاً یک دوستی مادام العمر ایجاد خواهید کرد. به این دلیل است که هر دوی شما تعهد خود را به نوع دوستی متقابل نشان داده اید.

ما می توانیم در مورد روابط عاشقانه یا حتی تجاری همین را بگوییم. معمولاً برای ایجاد آن سطح از اعتماد متقابل قبل از اینکه بتوانید با هم زندگی کنید یا کار کنید، زمان لازم است.

وقتی آینده ای برای انتظار وجود نداشته باشد، احتمال نوع دوستی متقابل کاهش می یابد. همه اینها حول محور منافع متقابل می چرخد.

چرا روابط از هم می پاشند

اگر نوع دوستی متقابل را چسبی ببینیم که روابط را به هم پیوند می دهد، نتیجه آن این است که وقتی نوع دوستی متقابلی وجود نداشته باشد، روابط از بین می روند. ممکن است یکی از شرکا بیشتر از آنچه می دهد بگیرد یا چیزی ندهد. یا ممکن است هر دو طرف مزایای مربوطه خود را پس گرفته باشند.

همچنین ببینید: توضیح ساده شرطی سازی کلاسیک و عاملی

به هر دلیلی، شریکی که ابتدا احساس می کند حداقل به اندازه ای که می دهد دریافت نمی کند (هر چه بیشتر، بهتر)، احتمالاً آغازگر جدایی خواهد بود.

ما مکانیسم‌های روان‌شناختی داریم که برای محافظت از ما در برابر سرمایه‌گذاری‌های بیهوده طراحی شده‌اند. ما نمی‌توانیم بدون دریافت چیزی در مقابل، به سرمایه‌گذاری روی مردم ادامه دهیم. این یک استراتژی بهینه نیست و اجداد ما که ممکن است چنین تمایلاتی داشته باشند احتمالاً از ژن پاک شده اند.استخر.

برای نتیجه گیری، به همان اندازه که مردم می خواهند به آن اعتقاد داشته باشند، چیزی به نام عشق یا دوستی بی قید و شرط وجود ندارد. این به سادگی هیچ معنایی ندارد. اسطوره عشق بی قید و شرط به احتمال زیاد محصول جانبی این گرایش انسان به رمانتیک کردن عشق و قرار دادن آن بر پایه است.

تولید مثل اصلی در تکامل است و عشق معمولاً اولین قدم قبل از اینکه دو نفر بتوانند با هم زندگی کنند، تولید مثل کنند و فرزندانی را بزرگ کنند است. اعتقاد به عشق بی قید و شرط یک استراتژی خودفریبی است که افراد برای ماندن در روابط بی ثمر از آن استفاده می کنند. فقط به این ترتیب تکامل می تواند کار خود را انجام دهد، صرف نظر از شادی و رضایت افراد.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.