چرا روابط برگشتی شکست می‌خورند (یا این‌طور هستند؟)

 چرا روابط برگشتی شکست می‌خورند (یا این‌طور هستند؟)

Thomas Sullivan

رابطه برگشتی رابطه ای است که فرد بلافاصله پس از پایان یک رابطه جدی و قبلی وارد آن می شود. کلمه "بازگشت" صحنه هایی از یک شی (مانند یک توپ لاستیکی) را تداعی می کند که به سرعت از دیوار به دیوار می پرد.

به طور مشابه، شخصی که وارد یک رابطه بازگشتی می شود - ریباندر - این تصور را ایجاد می کند که آنها به سرعت از یک شریک به شریک دیگر می جهند.

توصیه رایج موجود این است که روابط برگشتی بد هستند و حتما شکست خواهند خورد. بیایید به طور خلاصه به دلایل اصلی که کارشناسان و سایر افراد با نیت خوب برای شکست روابط برگشتی بیان می کنند، بپردازیم:

1. زمانی برای بهبودی وجود ندارد

استدلال در اینجا این است که یک بازگشت کننده زمان نمی گذارد تا از رابطه قبلی درس بگیرد و بهبود یابد.

جدایی ها آسیب زا هستند. اگر کسی به درستی با آسیب های جدایی برخورد نکرده باشد، این احساسات حل نشده احتمالاً او را آزار می دهد و احتمالاً رابطه بازگشتی آنها را خراب می کند.

2. راه حل کوتاه مدت

روابط بازگشتی مانند یک چسب زخم عاطفی هستند. آنها به فرد کمک می کنند تا با احساسات منفی جدایی کنار بیاید. این مقابله ناسالم است، زیرا فرد نمی تواند به مسائل اساسی که منجر به جدایی شده است رسیدگی کند.

در نتیجه، همان مسائل در رابطه برگشتی ایجاد می شود که محکوم به فنا است.

3. حسادت کردن به سابق

ریباندرها سعی می کنند با گذاشتن عکس هایی از جدید خود حسادت سابق خود را برانگیزند.رابطه در رسانه های اجتماعی حسادت کردن یک نفر دلیل بدی برای انتخاب شریک زندگی است. بنابراین، یک رابطه بازگشتی به طور قطع شکست خواهد خورد.

4. سطحی نگری

از آنجایی که ریباندرها به دنبال ورود سریع به یک رابطه جدید هستند، احتمالاً بر ویژگی های سطحی مانند جذابیت فیزیکی در شریک جدید خود تأکید می کنند و در عین حال چیزهای عمیق تری مانند شخصیت را نادیده می گیرند.

آیا این همه وجود دارد آیا دلیل آن است؟

در حالی که دلایل بالا منطقی هستند، و برخی از روابط بازگشتی ممکن است به دلیل یک یا چند مورد از این دلایل به پایان برسند، داستان چیزهای بیشتری دارد.

اول، اینطور نیست. همیشه بعد از جدایی افراد برای بهبودی زمان زیادی نیاز دارند. شفا به چیزهای زیادی بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر ریباندر فرد بهتری نسبت به سابق خود پیدا کند، به همان سرعتی که کیک های داغ فروخته می شود، بهبود می یابند.

دوم، استدلال "باند عاطفی" می تواند به همان اندازه در مورد غیر بازگشتی اعمال شود. روابط افراد برای فرار از احساسات منفی مانند افسردگی و تنهایی همیشه وارد روابط عادی و بدون بازگشت می شوند.

آنها لزوماً دلایل «اشتباهی» برای وارد شدن به یک رابطه بازگشتی نیستند.

سوم، حسادت کردن به همسر سابقتان نیز می‌تواند بخشی از یک رابطه بدون بازگشت باشد. این ایده که یک فرد واقعاً با سابق خود تمام نشده است اگر شریک جدید خود را نشان دهد ممکن است درست باشد یا نباشد. بلند مدتروابط وقتی افراد شریک رابطه خود را انتخاب می‌کنند، معمولاً ترکیبی از ویژگی‌های سطحی و عمیق‌تر شریک بالقوه خود را در نظر می‌گیرند.

همه اینها به این معنی نیست که روابط بازگشتی وجود ندارد. آنها این کار را می کنند، اما تنها چیزی که آنها را از روابط بدون بازگشت متمایز می کند، زمان است. آنها نسبتاً سریع و پس از پایان یک رابطه مهم قبلی وارد رابطه جدید شده اند.

ما باید از برچسب زدن همه روابط بازگشتی به عنوان سمی و محکوم به شکست اجتناب کنیم. روابط برگشتی معمولاً مفاهیم منفی دارند، و بعداً به دلایل احتمالی آن خواهیم رسید.

درک پدیده بازگشت مجدد

قبل از اینکه روابط بازگشتی را سمی یا سالم بنامیم یا به طور قاطع اعلام کنیم که مطمئناً شکست می خوریم، بیایید دوباره برگشتن را کنار بگذاریم، آرام بگیریم و برای درک آنچه در حال رخ دادن است وقت بگذاریم.

هر وقت به روابط فکر می کنم، همیشه به ارزش همسر فکر می کنم زیرا درک همه چیز را آسان تر می کند.

اگر در این مفهوم تازه کار هستید، ارزش همسر به این معناست که یک فرد چقدر در بازار دوستیابی و جفت گیری انسان ها مطلوب است.

وقتی می گویید "او 9 ساله است" یا "او 7 ساله است"، شما در مورد ارزش همسر خود صحبت می کنند.

افرادی که ارزش های همسر مشابهی دارند احتمالا وارد روابط پایدار می شوند. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که یک 9 با یک 5 جفت شود. رابطه 9-9 و 5-5 به احتمال زیاد پایدارتر است.

اکنون، انسان ها خودخواه هستند ومی خواهند بیش از آنچه می توانند بدهند، دریافت کنند. بنابراین، آنها به دنبال شریک هایی با ارزش های همسر کمی بالاتر از ارزش های خود هستند. اگر زیاده روی کنند، خطر ورود به یک رابطه ناپایدار را دارند. اما آن‌ها تا آنجا که می‌توانند پاکت را فشار می‌دهند.

وقتی یک رابطه به پایان می‌رسد، فردی که ارزش کمتری دارد، آن را سخت‌تر می‌کند. عزت نفس آنها ضربه می زند، و درک آنها از ارزش همسرشان کاهش می یابد.

ذهن آنها با این منطق می آید:

"اگر من جذاب باشم، چگونه نمی توانم برای جذب و حفظ یک شریک بنابراین، من جذاب نیستم.»

این حالت خوشایند نیست و منجر به غم و اندوه، افسردگی و تنهایی می شود. آنها نیاز به تقویت و غلبه بر احساسات منفی دارند، آنها تلاش خود را برای جفت گیری دو برابر می کنند و وارد یک رابطه بازگشتی می شوند.

همچنین ببینید: پویایی خانواده سمی: 10 علامتی که باید به دنبال آنها باشید

آنها بیشتر به میله ها می روند، بیشتر به غریبه ها نزدیک می شوند، درخواست دوستی را برای شرکای بالقوه بیشتری ارسال می کنند و بیشتر وارد می شوند. افرادی که در سایت‌های دوستیابی هستند.

از طرف دیگر، افرادی که در یک رابطه رضایت‌بخش هستند ممکن است برای مدت طولانی به کسی چشم دوخته باشند. آنها منتظر بودند تا رابطه فعلی به پایان برسد تا بتوانند به سرعت دوباره به حالت اول برگردند یا حتی ممکن است قبل از پایان رابطه فعلی خود یک رابطه را شروع کنند.

بیایید این مورد دومی را خیانت بنامیم و اصطلاحی مانند "قبل از" به ذهنشان خطور نکنیم. رابطه بازگشتی.

چه زمانی و چرا روابط بازگشتی شکست می‌خورند

فقط به این دلیل که شخص وارد یک رابطه جدید می‌شودبه سرعت لزوماً به این معنی نیست که رابطه بازگشتی شکست خواهد خورد. این به ارزش همسر بازگشت کننده، شریک رابطه جدید و سابق آنها بستگی دارد.

دو احتمال وجود دارد:

1. شریک جدید دارای ارزش همسر برابر یا بالاتر است

اگر رابطه جدید مزایای بیشتری نسبت به قبلی برای بازگشت کننده به ارمغان بیاورد، رابطه بازگشتی احتمالاً دوام خواهد داشت.

به عبارت دیگر، اگر بازگشت کننده بود این رابطه که قبلاً با یک فرد با ارزش همسر پایین‌تر همراه بود و اکنون فردی با ارزش همسر برابر یا بالاتر پیدا می‌کند، احتمالاً موفقیت‌آمیز خواهد بود.

عزت‌نفس بازگشت‌کننده به سرعت افزایش می‌یابد و درک خود از ارزش همسر خود افزایش می‌یابد. بهبود خواهد یافت.

مطالعات نشان می دهد که سرعتی که افراد پس از جدایی با آن وارد روابط جدید می شوند، با سلامت روانی بیشتر مرتبط است.

روابط بازگشتی، چسب زخم نیستند. آنها به سرعت بهبود می یابند.

به عنوان از دست دادن شغل فکر کنید. اگر شغلی را از دست بدهید و سریعاً شغلی به همان اندازه خوب یا بهتر پیدا کنید، احساس بهتری نخواهید داشت؟ احساس بهتری داشته باشید، هیچ چیز مانند یافتن یک شغل جدید کارساز نخواهد بود.

نویسندگانی که می گویند 90 درصد از روابط بازگشتی در سه ماه اول شکست می خورند، فقط به دلایلی سعی در ترساندن مردم دارند. آنها اشاره ای نمی کنند که این آمار را از کجا آورده اند.

ممکن است برعکس این موضوع صادق باشد: بازگشت بیشترروابط کارآمد از شکست است. بررسی‌های مقیاس بزرگ از داده‌های ازدواج شواهدی را نشان نمی‌دهد که نرخ طلاق برای روابط بازگشتی بالاتر است.2

2. شریک جدید ارزش همسر پایین تری دارد

اینجاست که واقعاً جالب می شود.

افرادی که از ارزش همسر بالاتر هستند زیاد نگران جدایی ها نباشند زیرا می دانند که به راحتی می توانند همسر دیگری پیدا کنند. اما اگر آنها با فردی با ارزش همسر بالاتر از آنها جفت شوند، جدایی می تواند ضربه سختی به آنها بزند.

یک فرد کم ارزش که قبلاً با یک فرد با ارزش همسر بالا جفت شده است، به سختی می تواند بر جدایی خود غلبه کند. .

وقتی مردم فردی ارزشمند را از دست می دهند، احساس وحشتناکی می کنند و ناامید می شوند. در حالت ناامیدی، آنها ممکن است استانداردهای خود را پایین بیاورند و همسر جدیدی پیدا کنند که ارزش همسرش قابل مقایسه با آنها یا حتی کمتر باشد.

به راحتی می توان شریک هایی را به دست آورد که ارزش همسرشان کمتر از شما باشد. اما چنین روابط بازگشتی به احتمال زیاد شکست می خورند زیرا ارزش بالاتر همسر سابق شما را آزار می دهد.

تعجبی ندارد، تحقیقات نشان می دهد که روابط برگشتی بدون پاداش باعث می شود افراد احساس وابستگی بیشتری به شریک قبلی خود داشته باشند.3

رابطه بدون پاداش = داشتن رابطه با فردی که ارزش همسر کمتری نسبت به شما دارد

اگر فکر می کنید که شریک زندگی تان با شما در یک رابطه بازگشتی است و نگران هستید که ممکن است شکست بخورد، در نظر بگیرید ارزش همسر سابق خود اگر زیاد باشد، شریک زندگی شما ممکن است با مشکل مواجه شودبه طور کامل.

اگر رابطه شما تیره شد، می توانید شرط ببندید که شریک زندگی تان دوباره به شعله قدیمی خود ملحق می شود.

MV = ارزش همسری شریک جدید

چرا مردم فکر می کنند روابط برگشتی بد هستند ?

علی‌رغم تحقیقاتی که نشان می‌دهد روابط بازگشتی سودمندتر از آن چیزی است که معمولاً تصور می‌شود، چرا مردم فکر می‌کنند که بد هستند؟

من فکر می‌کنم بیشتر به خاطر افرادی است که صدمه می‌زنند و سعی می‌کنند روحیه خود را تقویت کنند.

وقتی از هم جدا می‌شوید و می‌بینید که سابقتان به سرعت پیش رفته است، به زخم‌هایتان نمک می‌افزاید. بنابراین، سعی می‌کنید خود را متقاعد کنید که این یک رابطه بازگشتی است که قطعاً شکست می‌خورد.

واقعیت این است که بسیاری از روابط بازگشتی کار می‌کنند. آنها مانند یک جذابیت در بهبود سلامت روانی افراد کار می کنند و به آنها کمک می کنند تا به سرعت از سابق خود خارج شوند.

همچنین ببینید: چرا مردم دیوانه هستند؟

دلیل شکست برخی از آنها ممکن است ربطی به "بازگشت" آنها نداشته باشد و بیشتر به همسر مربوط می شود. ارزش های افراد درگیر.

مراجع

  1. Brumbaugh, C. C., & فرالی، آر سی (2015). خیلی سریع، خیلی زود؟ یک تحقیق تجربی در مورد روابط برگشتی مجله روابط اجتماعی و شخصی ، 32 (1)، 99-118.
  2. Wolfinger, N. H. (2007). آیا اثر برگشتی وجود دارد؟ زمان ازدواج مجدد و متعاقب آن ثبات اتحادیه. Journal of Divorce & ازدواج مجدد ، 46 (3-4)، 9-20.
  3. Spielmann, S. S., Joel, S., MacDonald, G., & کوگان، ا. (2013). درخواست جذاب: کیفیت رابطه فعلی و وابستگی عاطفی به شرکای سابق. علوم روانشناسی اجتماعی و شخصیت ، 4 (2)، 175-180.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.