آیا زنان نسبت به مردان نسبت به لمس حساس ترند؟

 آیا زنان نسبت به مردان نسبت به لمس حساس ترند؟

Thomas Sullivan

این مقاله به این سوال پاسخ خواهد داد: آیا زنان نسبت به لمس حساسیت بیشتری دارند؟ اما ابتدا از شما می خواهم به سناریوی زیر نگاهی بیندازید:

همچنین ببینید: مسابقه اضطراب اجتماعی (LSASSR)

مایک با دوست دخترش ریتا بحث می کرد. در میان رد و بدل کلمات نفرت انگیز، ریتا تصمیم گرفت که به اندازه کافی غذا بخورد و برگشت تا آنجا را ترک کند.

مایک بازوی او را گرفت، در تلاشی برای جلوگیری از رفتن او، و می خواست به مشاجره ادامه دهد. درست در همان لحظه بود که ریتا خود را عقب کشید و با عصبانیت فریاد زد: "به من دست نزن!"

حالا، سوال من این است: اگر مایک و ریتا سعی در ترک کردن داشتند. اگر او را از انجام این کار منع می کرد، آیا او همین را می گفت؟

چرا هرگز نمی شنویم که مردان هنگام عصبانیت یا عاطفی به شریک زن خود در یک رابطه بگویند "به من دست نزن" با آنها قطع رابطه کنید؟

همچنین ببینید: چگونه هدف خود را پیدا کنید (5 مرحله آسان)

پاسخ کوتاه این است: برای مردان مهم نیست. مردان به اندازه زنان در روابط به لمس و لمس اهمیت نمی دهند.

زنان و لمس کردن

دلیل اینکه زنان اهمیت زیادی به لمس در روابط می دهند این است که آنها لمس کردن را به عنوان یک امر مهم می دانند. بخش مهم پیوند آنها به در آغوش گرفتن مردان، دوستان و فرزندان خود اهمیت بیشتری می دهند.

این در ژست های معمولی احوالپرسی زنان با دوستان همجنس خود مشهود است. آنها دست می دهند، بهترین دوستان خود را در آغوش می گیرند و می بوسند. به تصاویری که زنان با دوستان خود در شبکه های اجتماعی آپلود می کنند نگاه کنید.اغلب می بینید که آنها خیلی به هم نزدیک هستند، یکدیگر را محکم در آغوش می گیرند، در آغوش می گیرند، و حتی گاهی اوقات می بوسند. دوستان مرد آنها در جایی که همدیگر را در آغوش می گیرند و در آغوش می گیرند، همه احساس ناراحتی می کنند. مردان دگرجنسگرا از دست زدن به دوستان مرد خود به صورت نامناسب اجتناب می کنند و هم زن و هم مرد نسبت به کسانی که این کار را انجام می دهند رفتار نفرت انگیزی از خود نشان می دهند و اغلب به همجنس گرایی آنها مشکوک می شوند.

برخی این پدیده رایج را "عدم لمس افلاطونی" نامیده اند. در زندگی مردان و جامعه را به خاطر چنین رفتارهای کلیشه ای سرزنش می کنند. به احتمال زیاد این یک واکنش احشایی است که ربطی به تأثیر اجتماعی ندارد زیرا چنین رفتاری در فرهنگ ها تأثیر می گذارد.

دلیل پشت همه اینها این است که مردان لمس کردن را برای پیوند اجتماعی ضروری نمی بینند، حداقل به اندازه زنان مهم نیست. این از این واقعیت ناشی می شود که آنها نسبت به زنان حساسیت کمتری به لمس دارند.

همه چیز در پوست است

پوست اندام لمس است و اگر زنان به لمس آن اهمیت بیشتری می دهند. فقط منطقی است که فرض کنیم حساسیت پوست آنها باید بیشتر از مردان باشد. مطالعات نشان داده‌اند که زنان حساسیت بیشتری به فشار روی پوست در هر قسمت از بدن نشان می‌دهند. تجزیه و تحلیل میکروسکوپی پوست زنان نشان داد که گیرنده‌های عصبی بیشتری روی پوست خود دارند.2

همچنین زنان بیشترحساسیت به لمس (حداقل در دست) می تواند به این دلیل باشد که انگشتان آنها نسبت به مردان کوچکتر است.

افرادی که انگشتان کوچک‌تری دارند، حس لامسه ظریف‌تری دارند و محققان معتقدند به این دلیل است که انگشتان کوچک‌تر احتمالاً گیرنده‌های حسی نزدیک‌تری دارند. اما این امر در مورد مردان نیز صدق می کند. مردانی که انگشتان کوچکتری دارند (که یک مورد نادر است) حساسیت لمسی بیشتری دارند. به همین دلیل است که پوست زنان با افزایش سن راحت‌تر چروک می‌شود.

حساسیت بیشتر = درد بیشتر

اگر زنان گیرنده‌های عصبی بیشتری روی پوست خود دارند، بدیهی است که در مقایسه با مردان باید درد بیشتری را احساس کنند. .

مطالعات به طور مداوم نشان داده اند که زنان نسبت به مردان حساسیت بیشتری به درد، افزایش تسهیل درد و کاهش مهار درد نشان می دهند. به درد؟

وقتی بلوغ مردان را فرا می‌گیرد و بدن آنها را برای «شکار» آماده می‌کند، بیشتر حساسیت خود را به لمس از دست می‌دهند. موقعیت ها بیشتر از زنان است. آنها باید شکار خود را از میان بوته های خاردار تعقیب می کردند و با دشمنان خود می جنگیدند. آنها نمی توانستند نگران احساس درد در چنین شرایطی باشند. آنها نمی توانستند اجازه دهند درد آنها را از انجام کاری که برای آنها حیاتی است باز داردبقا.

بسیاری از مردان معمولاً در دوران نوجوانی چنین تجربه‌ای را داشته‌اند که در آن چنان درگیر یک بازی در فضای باز هستند که نمی‌دانند زانوی خود را خراشیده‌اند. آنها حتی در تمام طول بازی درد را احساس نمی کنند، اما فقط بعد از آن - زمانی که توجه آنها به زانوی خونریزی و زخم جلب می شود.

تکامل، زنان، لمس و پیوندهای اجتماعی

دلیل اینکه چرا زنان حساسیت لمسی بالاتری دارند که پیوند اجتماعی را در آنها تسهیل می‌کند، می‌تواند این باشد که آنها به‌عنوان مراقبان طبیعی و تکامل یافته‌اند. پرورش دهندگان

نوزادان انسان، بر خلاف پستانداران دیگر، به دوره های طولانی پرورش و مراقبت نیاز دارند. حساسیت لمسی بالاتر در زنان تضمین می‌کند که نوزادان انسان تمام مراقبت‌ها و مراقبت‌های اضافی مورد نیاز را دریافت می‌کنند در حالی که زنان به طور همزمان با ارائه آن احساس خوبی دارند.

تماس فیزیکی با نوزادان برای رشد جسمی و روانی آنها حیاتی است. این نه تنها سطح استرس مادر و نوزاد را کاهش می دهد، بلکه مطالعه ای که بر روی نوزادان نارس انجام شد همچنین نشان داد که مزایایی که آنها از لمس زیاد مادران خود دریافت می کنند تا 10 سال اول زندگی آنها ادامه دارد. 0> بنابراین، اهمیتی که زنان برای لمس کردن در روابط قائل هستند، احتمالاً گسترش استعداد آنها برای ایجاد تماس پوست و پوست کافی با نوزادانشان است.

مراجع

  1. Moir, A. P., & جسل، دی (1997). سکس مغزی . خانه تصادفی(انگلستان). انجمن جراحان پلاستیک آمریکا. (2005، 25 اکتبر). مطالعه دلیل حساسیت زنان به درد را بیشتر از مردان نشان می دهد. ScienceDaily . بازیابی شده در 22 ژوئیه 2017 از www.sciencedaily.com/releases/2005/10/051025073319.htm
  2. انجمن علوم اعصاب. (28 دسامبر 2009). زنان به دلیل اندازه انگشت کوچکتر تمایل به حس لامسه بهتری دارند. ScienceDaily . بازیابی شده در 22 ژوئیه 2017 از www.sciencedaily.com/releases/2009/12/091215173017.htm
  3. Bartley, E. J., & فیلینگیم، آر بی (2013). تفاوت های جنسی در درد: مروری کوتاه بر یافته های بالینی و تجربی مجله بریتانیایی بیهوشی ، 111 (1)، 52-58.
  4. Pease, A., & Pease, B. (2016). چرا مردان گوش نمی دهند و amp; زنان نمی‌توانند نقشه‌ها را بخوانند: چگونه تفاوت‌ها را در روش مردان و amp; زنان فکر می کنند . هاچت انگلستان.
  5. Feldman, R., Rosenthal, Z., & Eidelman، A. I. (2014). تماس پوست به پوست مادر و نارس سازماندهی فیزیولوژیک و کنترل شناختی کودک را در 10 سال اول زندگی افزایش می دهد. روانپزشکی زیستی ، 75 (1)، 56-64.

Thomas Sullivan

جرمی کروز یک روانشناس و نویسنده با تجربه است که به کشف پیچیدگی های ذهن انسان اختصاص دارد. جرمی با اشتیاق به درک پیچیدگی‌های رفتار انسانی، بیش از یک دهه است که به طور فعال در تحقیق و تمرین شرکت داشته است. او دارای مدرک دکتری است. در روانشناسی از یک موسسه مشهور، جایی که او در روانشناسی شناختی و عصب روانشناسی تخصص داشت.جرمی از طریق تحقیقات گسترده خود بینش عمیقی نسبت به پدیده های روانشناختی مختلف از جمله حافظه، ادراک و فرآیندهای تصمیم گیری ایجاد کرده است. تخصص او همچنین در زمینه آسیب شناسی روانی با تمرکز بر تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان گسترش می یابد.اشتیاق جرمی به اشتراک گذاری دانش باعث شد تا او وبلاگ خود را با نام «درک ذهن انسان» تأسیس کند. او قصد دارد با گردآوری مجموعه وسیعی از منابع روانشناسی، بینش های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف رفتار انسانی در اختیار خوانندگان قرار دهد. از مقالات تامل برانگیز گرفته تا نکات کاربردی، جرمی یک پلتفرم جامع برای هر کسی که به دنبال افزایش درک خود از ذهن انسان است ارائه می دهد.جرمی علاوه بر وبلاگ خود، زمان خود را نیز به تدریس روانشناسی در یک دانشگاه برجسته اختصاص می دهد و ذهن روانشناسان و محققان مشتاق را پرورش می دهد. سبک تدریس جذاب و تمایل واقعی او برای الهام بخشیدن به دیگران، او را به استادی بسیار محترم و مورد تقاضا در این زمینه تبدیل کرده است.مشارکت جرمی در دنیای روانشناسی فراتر از دانشگاه است. او مقالات تحقیقاتی متعددی را در مجلات معتبر به چاپ رسانده و یافته های خود را در کنفرانس های بین المللی ارائه کرده و در توسعه این رشته مشارکت داشته است. جرمی کروز با فداکاری قوی خود برای پیشبرد درک ما از ذهن انسان، همچنان به الهام بخشیدن و آموزش خوانندگان، روانشناسان مشتاق و محققان همکار در سفرشان به سوی کشف پیچیدگی های ذهن ادامه می دهد.